1. He made him fling away his carbine.
[ترجمه ترگمان]او را مجبور کرد که تفنگش را دور بیندازد
[ترجمه گوگل]او او را از کارابین خود دور کرد
2. The Dragoon dropped the carbine and fumbled for his sword which hung from its wrist strap.
[ترجمه ترگمان]dragoon تفنگ را انداخت و در جست و جوی شمشیرش که از بند مچ دستش آویخته بود جستجو کرد
[ترجمه گوگل]Dragoon کمربند را کاهش داد و برای شمشیرش که از بند مچ بندش آویزان شده بود گریه کرد
3. Lieutenant Hearn fingered the magazine on his carbine.
[ترجمه ترگمان]Lieutenant Hearn به مجله روی carbine اشاره کرد
[ترجمه گوگل]سرهنگ هیرن مجله را در کارابین خود انگشت گذاشت
4. A sentinel struck the rings of his carbine against his left hand.
[ترجمه ترگمان]قراولی تفنگ خود را در دست چپش گرفت
[ترجمه گوگل]یک نگهبان به حلقه های کاربینی خود در برابر دست چپ خود ضربه زد
5. His carbine cracked when the infuriated elephant bore down on the hunters.
[ترجمه ترگمان]وقتی فیل عصبانی به دنبال شکارچیان به راه افتاد، تفنگش ترک خورده بود
[ترجمه گوگل]کارابین او را ترک کرد زمانی که فیل خشمگین بر روی شکارچیان خرد شد
6. The crack of Dalleson's carbine sounded again.
[ترجمه ترگمان]صدای غرش تفنگ Dalleson دوباره به گوش رسید
[ترجمه گوگل]کراوات کابین دالسون دوباره صدا کرد
7. Can be stored Tokyo Marui M4A1 Carbine Electric Airsoft Special Operations Command blow gun back the new version 2 Shoot and drive recoil " Marui " Full Metal M4 series AEG company officials.
[ترجمه ترگمان]توان ذخیره شده در توکیو را می توان در توکیو انبار کرد M۴A۱ Carbine نیروی عملیات ویژه سلاح را به نسخه جدید ۲ شلیک کرده و با \"سری Full\" \" \"و مقامات شرکت AEG\" Marui \" را عقب راند
[ترجمه گوگل]می تواند ذخیره شود توکیو Marui M4A1 کارابین Electric Airsoft ویژه عملیات فرماندهی تفنگ تفنگ به نسخه جدید 2 شلیک و رانندگی بازیابی 'Marui' کامل Metal M4 سری AEG شرکت مقامات
8. The boy came in through the back carrying Russell's blanket roll and carbine and put them down on the passenger bench.
[ترجمه ترگمان]پسر از پشت روکش پتو و تفنگ راسل وارد شد و آن ها را روی نیمکت کنار راننده قرار داد
[ترجمه گوگل]پسر از طریق پشتی رول پتو راسل و کاربینی وارد شد و آنها را روی نیمکت مسافر قرار داد
9. We have now used the general approach in refs 2 and 3 to place yttrium carbine into nanotubes.
[ترجمه ترگمان]ما در حال حاضر از رویکرد کلی به refs ۲ و ۳ برای جایگزینی carbine با نانولوله ها استفاده کرده ایم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر از refs 2 و 3 به طور کلی استفاده شده است تا کاربید یتیم را به نانولوله ها بگذاریم
10. The officer, placed toward the middle of the group, carries binoculars and a carbine.
[ترجمه ترگمان]افسری که در وسط گروه قرار داشت دوربین چشمی و یک قرا بینه حمل می کرد
[ترجمه گوگل]افسر، به سمت وسط گروه قرار می گیرد، دوربین دوچشمی و یک کارابین را حمل می کند
11. The dehydrochlorication of polyethylene halide is a simple method to synthesize carbine, especially in alkali solution.
[ترجمه ترگمان]The پلی اتیلن یک روش ساده برای تولید قرا بینه، به ویژه در محلول قلیایی است
[ترجمه گوگل]Dehydrochlorication از پلی اتیلن هالید یک روش ساده برای سنتز کارابین، به ویژه در محلول قلیایی است
12. He received a pardon from the governor after eight years' imprisonment. In 1940, Williams created the M-1 carbine.
[ترجمه ترگمان]او پس از هشت سال حبس از فرماندار عذرخواهی کرد در ۱۹۴۰، ویلیامز قرا بینه ام - ۱ را ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]پس از هشت سال حبس، فرماندار را عفو کرد در سال 1940 ویلیامز کاربن M-1 را ساخت
13. At the same time they saw the reflection of a torch on a carbine barrel.
[ترجمه ترگمان]در همان حال انعکاس نور مشعلی را بر روی بشکه ای دید
[ترجمه گوگل]در همان زمان، انعکاس یک مشعل بر روی یک بشکه کاردانی دیدند
14. Fixed - butt the AR- 70 rifle butt can also be unloaded, for a special carbine folding butt.
[ترجمه ترگمان]با قنداق تفنگ (AR - ۷۰)نیز می تواند تخلیه شود، زیرا باسن تا باسن مخصوصی دارد
[ترجمه گوگل]ثابت - لب به لب ARF-70 اسلحه تفنگ را نیز می توان تخلیه، برای یک تاشو تاشو ویژه کابین