کلمه جو
صفحه اصلی

candied


معنی : قندی، شیرین شده
معانی دیگر : (شیرینی پزی) پخته شده در شکر یا شیره، روشکری، تبدیل به بلوره های شکر شدن، شکرسان شدن

انگلیسی به فارسی

شیرین‌شده، قندی


آب نبات، قندی، شیرین شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: cooked or coated in or with sugar, honey, or syrup, esp. to glaze, encrust, or preserve.

(2) تعریف: sweet in manner or expression; flattering.

• sugared, coated with sugar (i.e. candied nuts)
candied fruit or other food has a covering of sugar or has been cooked in sugar syrup in order to preserve it.

مترادف و متضاد

قندی (صفت)
sugary, candied, saccharine

شیرین شده (صفت)
candied

جملات نمونه

1. some of sa'di's candied poems
برخی از اشعار شیرین سعدی

2. Candied yams Cajuns love to eat these syrupy yams with baked ham which are popular at Thanksgiving.
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی هندی دوست داره که این سیب زمینی خوش مزه رو با گوشت پخته بخوره که در عید شکرگزاری محبوب هستن
[ترجمه گوگل]شیرینی یام Cajuns دوست دارد برای خوردن این یام های شربت با پخته شده ژامبونا که محبوب در شکرگزاری هستند

3. Seal with tiny pieces of candied cherries, dried cranberries or red cinnamon candies.
[ترجمه ترگمان]آن ها را با تکه های کوچک پر از شکلات شیرین، cranberries خشک و یا آب نبات cinnamon قرمز پر کنید
[ترجمه گوگل]مهر و موم با قطعات کوچک از گیلاس های گیلاس، کراننج خشک شده و یا آب نبات دارچین قرمز

4. Candied citron peel is available at supermarkets, particularly around the holiday season.
[ترجمه ترگمان]Candied citron در سوپرمارکت ها و به خصوص در فصل تعطیلات در دسترس است
[ترجمه گوگل]پوست شیرین سیترن در سوپر مارکت ها، مخصوصا در اطراف فصل تعطیلات، در دسترس است

5. Sprinkle with candied peel and pomegranate seeds, and add a dollop of whipped cream.
[ترجمه ترگمان]از پوست پرتقال و دانه های انار استفاده کنید و یک تکه کرم سریع به آن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]با پوست شیرین و دانه های انار پودر شده و یک کیک خرد شده اضافه کنید

6. Candied peel and angelica are coated in a thick sugar syrup, then dried.
[ترجمه ترگمان]پوست لیمو و آنجل در شربت ضخیمی از شکر پوشانده شده اند و سپس خشک می شوند
[ترجمه گوگل]پوست کنسرو شده و آنجلیکا در یک شربت شکر ضخیم پوشیده شده و سپس خشک می شود

7. Smell of candied citrus, apricot, spices, honey, and wax.
[ترجمه ترگمان]بوی مرکبات شیرین، زردآلو، ادویه، عسل و موم
[ترجمه گوگل]بوی مرکبات پر شده، زردآلو، ادویه جات، عسل و موم

8. Candied haws are the children's favorite.
[ترجمه ترگمان]Candied haws کودک مورد علاقه کودکان هستند
[ترجمه گوگل]شیرینی ها مورد علاقه کودکان است

9. The kid had a candied apple on a stick.
[ترجمه ترگمان] اون بچه یه سیب شیرین روی یه چوب درخت داشت
[ترجمه گوگل]کودک روی یک چوب یک سیب آب نبات داشت

10. The wine gives sweet candied fruit and glace cherries on the nose. It displays a lively, rich palate with loads of ripe fruit, crisp apples, raspberries and dried pawpaw.
[ترجمه ترگمان]شراب شیرین به شیرین می دهد و گیلاس را به روی بینی glace a پر جنب و جوش و غنی از میوه های رسیده، سیب ترد، تمشک و pawpaw خشک را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]شراب می دهد میوه شیرینی شیرین و گیلاس glace بر روی بینی این یک کوفته پر جنب و جوش، غنی با بارهای میوه ای رسیده، سیب های ترد، تمشک و پنبه خشک را نشان می دهد

11. Deep-fried shrimp pancakes, tofu pudding, candied fruit, fish ball soup, and oyster omelets are a few local dishes that will make your mouth water.
[ترجمه ترگمان]خوردن میگو، سس سویا، میوه شیرین، سوپ ماهی شیرین، و املت صدف چند نوع غذای محلی است که باعث می شود دهان شما آب شود
[ترجمه گوگل]پنک های میگو سرخ شده، پودینگ توفو، میوه های آب نبات، ماهی سوپ ماهی، و ماست های صدفدار، چند ظروف محلی هستند که آب دهان شما را می سازند

12. Students have been saying that she was selling candied fruit expensive, but business is even better than other places.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان می گویند که فروش میوه شیرین است، اما کسب و کارها حتی از جاه ای دیگر هم بهتر است
[ترجمه گوگل]دانش آموزان گفته اند که میوه های پخته شده را گران قیمت می داند، اما کسب و کار حتی بهتر از سایر مکان ها است

13. Icelanders with candied fruit ate the birthday of the patty.
[ترجمه ترگمان]میوه های شیرین تولد پتی را خوردند
[ترجمه گوگل]ایسلندی هایی که با میوه های آب نبات خوردند، تولد توله را می خوردند

14. Deep, saturated ruby. Explosive bouquet of blackberry liqueur, candied cherry, boysenberry and dark chocolate.
[ترجمه ترگمان] یاقوت پیش اومده یک دسته گل لیکور فروشی، گیلاس و شیرینی و شکلات تلخ
[ترجمه گوگل]روبی عمیق، اشباع شده دسته گل انفجاری از لیکور توت سیاه، گیلاس غلیظ شده، آبنبات و شکلات تیره

15. The powerful nose expresses honey and candied fruit aromas (orange, melon).
[ترجمه ترگمان]بینی قدرتمند رایحه میوه شیرین را بیان می کند و بوی میوه شیرین می دهد (نارنجی، هندوانه)
[ترجمه گوگل]بینی قدرتمند عطر و طعم میوه های عسل و نعناع (نارنجی، خربزه) را بیان می کند


کلمات دیگر: