1. Keeping carrier pigeons is his hobby.
[ترجمه ترگمان]نگه داشتن کبوتر حامل سرگرمی او است
[ترجمه گوگل]نگه داشتن کبوتر حامل او سرگرمی است
2. Carrier pigeon has been trained to carry message from one place to another.
[ترجمه ترگمان]کبوتر حامل برای حمل پیغام از یک مکان به مکان دیگر آموزش داده شده است
[ترجمه گوگل]کبوتر حامل برای انتقال پیام از یک مکان به دیگری آموزش دیده است
3. The pet may also replace the carrier pigeon, delivers the world yours missing any corner.
[ترجمه ترگمان]حیوان خانگی نیز ممکن است جایگزین کبوتر حامل شود، و دنیای شما را در هر گوشه گم کند
[ترجمه گوگل]حیوان خانگی نیز ممکن است کبوتر حامل را جایگزین کند، جهان شما را از بین می برد هر گوشه ای
4. The message was delivered by carrier pigeon.
[ترجمه ترگمان]پیغام توسط کبوتر حامل تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]پیام توسط کبوتر حامل تحویل داده شد
5. Welcome to visit the Dutch whole world carrier pigeon advisory service network!
[ترجمه ترگمان]خوش آمدید به بازدید از کل شبکه سرویس دهنده pigeon carrier جهان!
[ترجمه گوگل]خوش آمدید به وب سایت سرویس مشاغل کبوتر هلندی در سراسر جهان!
6. Disease of respiratory tract of carrier pigeon of cure of what vegetable fruit?
[ترجمه ترگمان]بیماری دستگاه تنفسی حامل کبوتری که میوه گیاهی را درمان می کند؟
[ترجمه گوگل]بیماری دستگاه تنفسی کبوتر حامل درمان از میوه های سبزیجات؟
7. He received a note dispatched by a carrier pigeon.
[ترجمه ترگمان]یادداشتی از یک کبوتر حامل دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او یک یادداشت فرستاده شده توسط یک کبوتر حامل دریافت کرد
8. The tower provided shore accommodation for keepers and kept in communication with the lighthouse by means of flagstaff signals and carrier pigeons.
[ترجمه ترگمان]این برج محل اقامت در ساحل را برای keepers فراهم آورد و با استفاده از سیگنال های پرچم و کبوتر حامل در ارتباط با فانوس دریایی نگهداری شد
[ترجمه گوگل]برج، محل سکونت ساحلی برای نگهبانان را فراهم می کند و در ارتباط با فانوس دریایی با استفاده از سیگنال flagstaff و کبوتر حامل نگهداری می شود
9. During the war, peregrines were declared a pest because they used to attack carrier pigeons and prevent messages reaching their destination.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ، peregrines به عنوان یک آفت اعلام شدند زیرا برای حمله به کبوتران نامه رسان استفاده می شدند و از رسیدن پیام های به مقصد خود جلوگیری می کردند
[ترجمه گوگل]در طول جنگ، گیاهان زراعی به عنوان آفت معرفی شدند، زیرا آنها برای حمله به کبوتر حامل و جلوگیری از رسیدن پیام ها به مقصد خود اقدام کردند
10. They found the empty dovecotes where he kept his carrier pigeons, his way of beating the phone taps.
[ترجمه ترگمان]آن ها the خالی را که کبوتر قاصد خود را در آن نگه می داشت، پیدا کردند
[ترجمه گوگل]آنها دودوهای خالی را کشف کردند که در آن کبوتر حامل خود را حفظ کرد و راهی برای ضرب و شتم شیپورهای تلفن بود
11. The first correct entry to be drawn at random will be notified by phone and the Guitarist carrier pigeon will do the rest.
[ترجمه ترگمان]اولین ورود صحیح به صورت تصادفی توسط تلفن اطلاع داده خواهد شد و کبوتر حامل Guitarist بقیه کارها را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]اولین ورود صحیح به صورت تصادفی کشیده خواهد شد از طریق تلفن اطلاع داده می شود و کبوتر حامل گیتاریست بقیه را انجام می دهد
12. Beijing's guest international racing pigeon loft is Beijing's guest coffee co. investment sets pigeon breeding, training, King-cheung, sales of large international carrier pigeon loft.
[ترجمه ترگمان]مهمان های المپیک بین المللی پکن، سکوی پرتاب قهوه مهمان پکن است این سرمایه گذاری شامل پرورش کبوتر، آموزش، کینگ - cheung، فروش یک کبوتر خانگی بزرگ بین المللی است
[ترجمه گوگل]مهمان کوهستانی مسابقه بین المللی پکن، شرکت قهوه مهمان پکن است سرمایه گذاری مجموعه ای از پرورش کبوتر، آموزش، King-cheung، فروش بزرگ حامل کبوتر حامل بین المللی است