1. camping outfit
وسایل اردو
2. camping
بیتوته در هوای آزاد،اردو زیستی،اردو
3. camping equipment
تجهیزات اردو (مثل چادر و کیسه خواب و چراغ قوه و غیره)
4. we decided to go camping in the mountains only with our sleeping bags
تصمیم گرفتیم فقط باکیسه های خواب خود در کوهستان بیتوته کنیم.
5. After a week of camping, I really needed a bath.
[ترجمه ترگمان]بعد از یه هفته کمپ من واقعا به حموم نیاز داشتم
[ترجمه گوگل]بعد از یک هفته از کمپ، من واقعا به حمام نیاز داشتم
6. All his camping gear was packed in the rucksack.
[ترجمه ترگمان]تمام وسایل his را داخل کوله پشتی گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]تمام وسایل کمپینگ خود را در کوله پشتی بسته بندی شده بود
7. The students love camping out in summer holidays.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان عاشق کمپینگ در تعطیلات تابستانی هستند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در تعطیلات تابستانی از کمپینگ لذت می برند
8. Our camping trip was spoilt by bad weather.
[ترجمه ترگمان]اردوی تفریحی ما به خاطر هوای بد به هم ریخته بود
[ترجمه گوگل]سفر کمپینگ ما توسط آب و هوای بد خراب شد
9. I went camping for a week and enjoyed every minute of it.
[ترجمه ترگمان]یه هفته رفتم اردو و از هر دقیقه اش لذت بردم
[ترجمه گوگل]من برای یک هفته کمپینگ رفتم و از هر لحظه از آن لذت بردم
10. What he liked best about scouting was camping out.
[ترجمه ترگمان]چیزی که اون دوست داشت تو گشت زنی بود
[ترجمه گوگل]آنچه را که او بهترین را در مورد ناخودآگاه دوست داشت، کمپینگ بود
11. Her latest flight of fancy is to go camping in the Sahara desert!
[ترجمه ترگمان]آخرین پرواز رویایی او این است که در صحرا به اردو برود!
[ترجمه گوگل]آخرین پرواز فانتزی این است که در صحرای سحر آمیز به اردو بپردازیم!
12. If you go camping you'll have to rough it.
[ترجمه ترگمان]اگر شما به چادر بروید، باید آن را خشن کنید
[ترجمه گوگل]اگر به کمپینگ بروید باید آن را خشن کنید
13. Camping and caravanning attract people of all ages.
[ترجمه ترگمان]کمپ زدن و جذب کردن مردم در تمام طول سال ها
[ترجمه گوگل]کمپینگ و کاروانسری جذب افراد در تمام سنین است
14. They went camping in the wilds.
[ترجمه ترگمان] اونا رفتن به کمپ طبیعت
[ترجمه گوگل]آنها در وحشی به اردو زدن رفتند
15. The boys attempted to leave for camping but were stopped by their parents.
[ترجمه ترگمان]پسرها سعی کردند به اردو بروند، اما پدر و مادرشان متوقف شدند
[ترجمه گوگل]پسران سعی کردند به کمپینگ بروند اما پدر و مادرشان متوقف شده بودند