کلمه جو
صفحه اصلی

bauxite


معنی : هیدروکسید الومینیم اهن دار
معانی دیگر : بوکسیت (هیدروکسید آلومینیم)

انگلیسی به فارسی

(شیمی) هیدروکسید آلومینیم آهن‌دار


بوکسیت، هیدروکسید الومینیم اهن دار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the primary ore of aluminum, containing various impurities.

• earthy compound containing alumina
bauxite is a substance from which aluminium is obtained.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] بوکسیت (هیدروکسید آلومینیم )
[عمران و معماری] بوکسیت - سنگ معدن آلومینیوم
[زمین شناسی] هیدروکسید آلومینیم لاتریتی که عمدتاً از هیدروکسید آلومینیوم خالص باشد و کانسنگ اصلی آلومینیم است . مینرالوژی بوکسیت ها به سن آن بستگی دارد.بوکسیت های جوان ترکیب گیبسیت دارند و با گذشت زمان ،جای خود را به بوهیت ویا دیاسپور می دهد.

مترادف و متضاد

هیدروکسید الومینیم اهن دار (اسم)
bauxite

جملات نمونه

1. Aluminum is made from bauxite.
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم از bauxite ساخته شده
[ترجمه گوگل]آلومینیوم از بوکسیت ساخته شده است

2. It has three distinct stages of processing - bauxite mining, alumina refining and ingot smelting.
[ترجمه ترگمان]این روش دارای سه مرحله مجزا پردازش - بوکسیت، تصفیه آلومینا و ذوب فلزات می باشد
[ترجمه گوگل]این سه مرحله متمایز از پردازش - معدن بوکسیت، پالایش آلومینا و ذوب شمش است

3. Oil is needed to make plastics, for example, bauxite for aluminium cans, and wood for paper.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، نفت برای ساختن پلاستیک ها مورد نیاز است، برای مثال بوکسیت برای قوطی های آلومینیوم و چوب برای کاغذ
[ترجمه گوگل]برای ساخت پلاستیک، برای مثال، بوکسیت برای قوطی های آلومینیومی و چوب برای کاغذ مورد نیاز است

4. The production of aluminium from bauxite requires about 20 times more energy than does scrap aluminium.
[ترجمه ترگمان]تولید آلومینیوم از بوکسیت به حدود ۲۰ برابر انرژی بیشتر از آهن قراضه نیاز دارد
[ترجمه گوگل]تولید آلومینیوم از بوکسیت نیاز به انرژی 20 برابر بیشتر از آلومینیوم ضایعات دارد

5. Got a fair bauxite strike and some low-grade iron ore, but it's standard.
[ترجمه ترگمان]ما یه حمله خوب داریم و یه کمی از سنگ های رده پایین داریم، اما این یه استاندارد است
[ترجمه گوگل]اعتبار بوکسیت منصفانه و برخی از سنگ معدن آهن کم است، اما این استاندارد است

6. The effect of grain size of the bauxite on the sintering performance was studied by using a high iron trihydrate bauxite as raw material.
[ترجمه ترگمان]تاثیر اندازه دانه بوکسیت در عملکرد sintering با استفاده از بوکسیت به عنوان مواد خام مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر اندازه دانه بوکسیت بر عملکرد دانه سازی با استفاده از یک بوکسیت آهن تری هیدرات بالا به عنوان ماده خام مورد بررسی قرار گرفت

7. The silicon containing minerals in bauxite are very apt to be slimed so as to produce a large amount of secondary slime which can seriously affect the silicon removal in reverse flotation.
[ترجمه ترگمان]سیلیسیم حاوی مواد معدنی در بوکسیت بسیار مستعد خطا است تا مقدار زیادی از لجن ثانویه تولید کند که می تواند به طور جدی بر حذف سیلیکون در فلوتاسیون معکوس تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]سیلیکون حاوی مواد معدنی در بوکسیت بسیار مناسب می باشد تا ضعیف شود تا میزان زیادی از لجن ثانویه ایجاد شود که می تواند جدی بر حذف سیلیکون در فلوتاسیون معکوس باشد

8. Bauxite of Sanmenxia area in Henan province is and occurs in Benxi Formation of Middle Carboniferous.
[ترجمه ترگمان]Bauxite منطقه Sanmenxia در استان هنان در استان هنان در حال حاضر و در منطقه Carboniferous تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]بوکسیت ناحیه Sanmenxia در استان هنان است و در سازند بنشی کربنیک میانه اتفاق می افتد

9. Aluminium is a metal which is produced from bauxite.
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم یک فلز است که از بوکسیت تولید شده است
[ترجمه گوگل]آلومینیوم یک فلز است که از بوکسیت تولید می شود

10. Distribution Plant, coke, bauxite[sentence dictionary], pig iron.
[ترجمه ترگمان]نیروگاه توزیع، کک، بوکسیت [ فرهنگ لغت [ جمله ]، آهن خوک
[ترجمه گوگل]توزیع کارخانه، کک، بوکسیت [واژه فرهنگ لغت]، چدن

11. The optimized rate of bauxite ores and hydrochloric acid was 1∶
[ترجمه ترگمان]میزان بهینه سنگ ¬ های بوکسیت و اسید هیدروکلریک ۱ است
[ترجمه گوگل]سرعت بهینه سازی سنگ معدن بوکسیت و اسید هیدروکلریک 1: 1 بود

12. Bauxite is an abundant supplyin Guangxi Province, owing considerable prospecting potential.
[ترجمه ترگمان]Bauxite، به خاطر پتانسیل آینده نگری، در استان Guangxi به وفور یافت می شود
[ترجمه گوگل]بوکسیت عرضه کننده فراوان استان گوانگشی است که از نظر بالقوه توانایی تحقیق قابل توجهی دارد

13. Secondly, relatively rich in mineral resources, coal, apatite, bauxite and other mineral exploitation were not.
[ترجمه ترگمان]دوم، نسبتا غنی از منابع معدنی، زغال سنگ، آپاتیت، بوکسیت و استخراج مواد معدنی دیگر
[ترجمه گوگل]ثانیا، نسبتا غنی از منابع معدنی، ذغال سنگ، آپاتیت، بوکسیت و دیگر مواد معدنی بهره برداری نشده بود

14. Sedimentary bauxite bonanza was formed in stable sedimentary environment with unsolvable medium of sediments under condition.
[ترجمه ترگمان]Sedimentary بوکسیت در محیط رسوبی پایدار با محیط رسوبات unsolvable تحت شرایط تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]بنتنزا بوکسیت رسوبی در محدوده رسوبی پایدار با شرایط محیطی غیر قابل حل در رسوبات تشکیل شده است

15. This photo a plume of foam in bauxite waste.
[ترجمه ترگمان]این تصویر یک توده کف در زباله بوکسیت را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]این عکس یک عدد فوم در اتلاف بوکسیت است


کلمات دیگر: