کلمه جو
صفحه اصلی

baseless


معنی : بی اساس، بی ماخذ
معانی دیگر : شهر بازل (در کشور سوئیس)، بی پایه، بی جا

انگلیسی به فارسی

بی‌اساس، بی‌مأخذ


بی اساس است، بی اساس، بی ماخذ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: without basis in fact or reason; unfounded.
متضاد: valid, well-founded
مشابه: groundless, idle, unfounded

- That is a baseless accusation.
[ترجمه ترگمان] این یک اتهام بی اساس است
[ترجمه گوگل] این یک اتهام بی پایه است
- His suspicions turned out to be baseless.
[ترجمه ترگمان] سوظن او به این نتیجه رسید که بی اساس است
[ترجمه گوگل] سوء ظنات او بی اساس بود

• without a base, without a foundation
a baseless story or belief is not true and is not based on facts.

مترادف و متضاد

بی اساس (صفت)
delusive, unsubstantial, baseless, unfounded, groundless, idle, insubstantial, vaporous, fragile

بی ماخذ (صفت)
baseless

without substantiation


Synonyms: bottomless, flimsy, foundationless, gratuitous, groundless, reasonless, unconfirmed, uncorroborated, unfounded, ungrounded, unjustifiable, unjustified, unsubstantiated, unsupported, untenable, unwarranted


Antonyms: based


جملات نمونه

1. baseless claims
ادعاهای بی اساس

2. She assured me that my fears were baseless.
[ترجمه ترگمان]او به من اطمینان داد که ترس من بی اساس است
[ترجمه گوگل]او به من اطمینان داد که ترس من بی اساس است

3. The charges against her are baseless.
[ترجمه ترگمان]اتهامات علیه او بی اساس هستند
[ترجمه گوگل]اتهامات علیه او بی اساس هستند

4. That woman trumped up various baseless charges against him.
[ترجمه ترگمان]این زن در مقابل او اتهامات بی اساس و بی اساس را به هم زده بود
[ترجمه گوگل]این زن با اتهامات غیر قانونی علیه او فورا کشته شد

5. Invocations of popular support or consent may be baseless and even blatantly dishonest.
[ترجمه ترگمان]حمایت مردمی و یا رضایت عمومی ممکن است بی اساس و حتی نادرست باشد
[ترجمه گوگل]اعمال حمایت و یا رضایت عمومی ممکن است بی اساس و حتی به ظاهر بی عیب و نقص باشد

6. Not only mean; perhaps it was utterly baseless.
[ترجمه ترگمان]نه تنها منظورم این است که کاملا بی اساس بوده
[ترجمه گوگل]نه تنها معنی دارد؛ شاید این کاملا بی اساس بود

7. The rumours were completely baseless.
[ترجمه ترگمان]شایعات کاملا بی اساس بودند
[ترجمه گوگل]شایعات کاملا بی اساس بودند

8. Soul Folks' nickname, Slow Folks, is not baseless.
[ترجمه ترگمان]مردم روح، اشخاص آهسته، بی عقل، بی اساس نیست
[ترجمه گوگل]نام مستعار Soul Folks، Slow Folks، بی اساس است

9. The President chafed at this baseless criticism.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از این انتقاد بی اساس عصبانی شد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در این انتقاد بی اساس قرار گرفت

10. The close minded baseless claims that have kept us for too long.
[ترجمه ترگمان]ادعاهای بی اساس بی اساس که ما را به مدت زیادی نگه داشته اند
[ترجمه گوگل]ادعاهای بی پایه ای که به ما نزدیک است، ما را برای مدت طولانی نگه داشته است

11. School culture is never baseless. It has been accumulated during the historical process of school development.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ مدرسه هرگز بی اساس نیست این روند در طی روند تاریخی توسعه مدارس جمع شده است
[ترجمه گوگل]فرهنگ مدرسه هیچگاه بی پایه ای نیست این در طول فرایند تاریخی مدرسه انباشته شده است

12. A doctrine holding that all values are baseless and that nothing can be known or communicated.
[ترجمه ترگمان]یک دکترین عقیده دارد که همه ارزش ها بی پایه و اساس هستند و هیچ چیز نمی تواند شناخته شود و یا منتقل شود
[ترجمه گوگل]یک دکترین که تمام ارزش ها بی پایه است و هیچ چیز نمی تواند شناخته شود و یا ارتباط برقرار شود

13. Pakistan rejects these baseless and irresponsible allegations and the attitude and proclivity behind them.
[ترجمه ترگمان]پاکستان این اتهامات بی پایه و بی اساس و رفتار و proclivity را پشت سر آن ها رد می کند
[ترجمه گوگل]پاکستان اتهامات بی اساس و غیر مسئولانه و نگرش و انحراف در پشت آنها را رد می کند

14. This is a false and baseless accusation.
[ترجمه ترگمان]این یک اتهام دروغین و بی اساس است
[ترجمه گوگل]این یک اتهام نادرست و بی اساس است

baseless claims

ادعاهای بی‌اساس


پیشنهاد کاربران

بی پایه و اساس
بی خود
She assured me that my fears were baseless

بی اساس , بی جا

# That was a baseless accusation
# The rumours were completely baseless
# His suspicion turned out to be baseless
# She assured me that my fears were baseless

Baseless gossips
شایعات بی اساس


کلمات دیگر: