کلمه جو
صفحه اصلی

debouch


معنی : از تنگنا در اوردن
معانی دیگر : (ارتش - از جای محصور یا تنگ و باریک به دشت یا پهنه وارد شدن) برون گستری کردن، جلو آمدن، پیش رفتن، نمایان شدن، از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، مفر، راه خروج

انگلیسی به فارسی

(نظامی) از محل دربند به محل غیردربند آمدن، از تنگنا در آوردن، مفر، راه خروج


دباغ، از تنگنا در اوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: debouches, debouching, debouched
(1) تعریف: to advance out of a confined or narrow space such as a canyon into open country.

- After hours of moving single-file along the forest trail, the troops debouched onto a grassy plain where they set up camp.
[ترجمه ترگمان] بعد از ساعت ها حرکت در طول جنگل، سربازها به یک دشت پوشیده از علف که در آن اتراق کردند بیرون امدند
[ترجمه گوگل] پس از ساعت ها حرکت تک فایل در امتداد مسیر جنگل، نیروها بر روی یک دشت علفی که در آن اردوگاه را راه اندازی کردند، رها شدند

(2) تعریف: of a river or the like, to flow from a narrow valley into a larger channel or open plain.

(3) تعریف: to come out; emerge.
اسم ( noun )
مشتقات: debouchment (n.)
• : تعریف: an outlet from a narrow place into open country.

• go out, emerge, march out into open ground

مترادف و متضاد

از تنگنا در اوردن (فعل)
debouch

جملات نمونه

1. The army debouched from the mountains into a wide plain.
[ترجمه ترگمان]ارتش از کوهستان بیرون آمد و به دشت وسیعی رسید
[ترجمه گوگل]ارتش از کوه به دشت وسیع رانده شد

2. The regiments debouched from the valley.
[ترجمه ترگمان]هنگ ها از دره بیرون می آمدند
[ترجمه گوگل]کلک ها از دره خارج شده اند

3. The platoon debouched from the defile into the plain.
[ترجمه ترگمان]جوخه از the بیرون آمدند و به جلگه رسیدند
[ترجمه گوگل]جوخه از دشمن به دشت رها شده است

4. The huge outlet debouched the wastewater.
[ترجمه ترگمان]خروجی عظیم فاضلاب
[ترجمه گوگل]خروجی بزرگی فاضلاب را حذف کرد

5. The stream debouches into the estuary.
[ترجمه ترگمان]نهر به مصب رود سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]جریان جریان را به جریان میاندازد

6. A river or glacier debouches on the plains.
[ترجمه ترگمان]یک رودخانه یا کوه یخی در دشت ها پرسه می زند
[ترجمه گوگل]رودخانه یا یخچالهای طبیعی در دشتها دبیان

7. From the estate car debouched my girlfriend.
[ترجمه ترگمان]از ماشین معاملات ملکی از دوست دخترم بیرون اومده
[ترجمه گوگل]از ماشین املاک، دوست دخترم را رها کرد

8. Five sedimentary microfacies including underground river distributary, debouch bar, frontal sheet sand, sand-shale alternating layer, front fan-delta-deep water lake deposits are identified.
[ترجمه ترگمان]پنج microfacies رسوبی از جمله رودخانه زیرزمینی distributary، نوار debouch، ماسه sheet، ماسه - shale، لایه متناوب fan - دلتای رودخانه عمیق، شناسایی می شوند
[ترجمه گوگل]پنج میکروفایی رسوبی از جمله توزیع رودخانه زیرزمینی، نوار دبوچ، شن و ماسه ورق زاویه ای، لایه متناوب شنی لایه، رسوبات دریایی آبهای عمیق دریایی دلتا-آبی شناسایی شده است

9. It should clean the tunica intima of cyst, not injury debouch of pancreas, and ensure unobstructed pancreatic fluid flowing.
[ترجمه ترگمان]آن باید the tunica کیست را تمیز کند، نه debouch به پانکراس، و از مسدود کردن جریان مایع پانکراس جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]این باید intima تونیکس از کیست، پاک کردن آسیب پانکراس، و اطمینان از مایع پانکراس بدون جرقه جریان است

10. Through the contrast analysis of result of numerical simulation, then it is got influential factor and distribution pattern of remaining oil of debouch bar. We get three results.
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل مقایسه ای نتیجه شبیه سازی عددی، یک فاکتور تاثیر گذار و الگوی توزیع نفت باقیمانده از نوار debouch بدست می آید ما سه نتیجه می گیریم
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل کنتراست نتیجه شبیه سازی عددی، پس از آن، فاکتور تاثیرگذار و الگوی توزیع روغن باقی مانده نوار debouch به دست می آید ما سه نتیجه دریافت می کنیم

11. Objecctive To study the diagnostic value of ultrasonic image and color Doppler ultrasonic examination used in ec- topic debouch of ureteral orifice.
[ترجمه ترگمان]Objecctive برای مطالعه ارزش تشخیصی تصویر مافوق صوت و بررسی مافوق صوت داپلر رنگی مورد استفاده در debouch topic ec of قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مقدماتی برای بررسی ارزش تشخیصی معاینه اولتراسونیک و معاینه اولتراسونیک داپلر رنگی مورد استفاده در دیافراگم اکستریم دیافراگم مدفوع

12. Secondly, there are three modes of distribution of remaining oil of single debouch bar, top concentrated style, homogeneous displacement style, bottom concentrated style.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، سه حالت توزیع باقی مانده روغن باقی مانده، سبک تغلیظ بالا، سبک جابجایی همگن، سبک تغلیظ پایین وجود دارد
[ترجمه گوگل]ثانیا، سه حالت توزیع روغن باقی مانده از نوار مجزا، سبک متمرکز بالا، سبک جابجایی همگن، سبک متمرکز پایین وجود دارد


کلمات دیگر: