کلمه جو
صفحه اصلی

cajolery


معنی : چاپلوسی، ریشخند کردن، گول، ریشخند، مداهنه
معانی دیگر : cajolement : ریشخند، دست بسر کردن

انگلیسی به فارسی

( cajolement =) ریشخند، گول، دست‌به‌سر‌کردن


انگلیسی به انگلیسی

• flattery, persuasion; temptation, enticement

مترادف و متضاد

چاپلوسی (اسم)
praise, adulation, flattery, lip service, subservience, sycophancy, blarney, grease, cajolement, cajolery, toadyism, subserviency, soft soap, fraise, wagtail

ریشخند کردن (اسم)
coax, cajolery

گول (اسم)
illusion, cheat, deception, jape, bilk, gull, cajolement, cajolery, humbug, crimp

ریشخند (اسم)
ridicule, scoff, cajolement, blandishment, sarcasm, cajolery, jeer

مداهنه (اسم)
grease, cajolery, hypocricy, toadyism

جملات نمونه

1. They long for simplicity, romance and cajolery .
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر سادگی، romance و cajolery طولانی هستند
[ترجمه گوگل]آنها طول می کشد برای سادگی، عاشقانه و cajolery

2. Cajolery is as vital a quality as conviction, and some Tories wonder whether Thatcher has the skills necessary to keep dissident ministers in line.
[ترجمه ترگمان]cajolery به اندازه اعتقاد به کیفیت اهمیت دارد، و برخی از محافظه کاران فکر می کنند که آیا تاچر توانایی های لازم برای نگه داشتن وزیران مخالف را دارد یا خیر
[ترجمه گوگل]Cajolery به عنوان یک محرک به عنوان یک کیفیت حیاتی است و برخی از Tories از اینکه آیا تاچر مهارت لازم برای حفظ وزرای مخالف را دارد، تعجب می کند

3. Only a fool will believe your cajolery.
[ترجمه ترگمان]فقط یک احمق عقیده شما را باور خواهد کرد
[ترجمه گوگل]فقط یک احمق اعتماد به نفس شما را باور خواهد کرد

4. Later by means of threats and cajolery, I finally got to the bottom of it.
[ترجمه ترگمان]بعدا با استفاده از تهدیدها و cajolery بالاخره به ته آن رسیدم
[ترجمه گوگل]بعدها با استفاده از تهدیدها و کجللی، من بالاخره به پایین آن رسیدم

5. Mama, was always good at fooling people, and I used to take her cajolery as consolation.
[ترجمه ترگمان]مامان، همیشه در گول زدن مردم خوب بود و من هم او را تسلی می دادم
[ترجمه گوگل]مامان همیشه در حال احمق کردن مردم بود، و من عادت داشتم که او را دلداری بدهم

6. Once the disclosure saw to walk eye, all everythings left the cajolery only.
[ترجمه ترگمان]به محض این که موضوع فاش شد، همه چیز از cajolery خارج شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که افشا دید، چشم به راه می انداخت، همه چیز همه چیز را تنها از طریق Cajolery ترک کرد

7. They can resist appeals to their dearest prejudices and all kinds of cajolery.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند در برابر درخواست های to و انواع of مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند در برابر تجاوز به عذاب وجدان های خود و انواع دلسوزی مقاومت کنند

8. In this paper, two approaches of shifting guiding spot are studied: additive radiation source cajolery and shift chain cajolery .
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، دو رویکرد تغییر نقطه راهنما مورد مطالعه قرار گرفته است: منبع تابش رادیواکتیو cajolery و زنجیره شیفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، دو روش تغییر نقطه هدایت، کاجولریت منبع تغذیه افزوده و کاجولرز زنجیره تغییر را مطالعه می کند

9. I have been over the age of intoxication in cajolery.
[ترجمه ترگمان]من در دوران سرمستی در cajolery بوده ام
[ترجمه گوگل]من بیش از حد سمی بودن در Cajolery بوده ام

پیشنهاد کاربران

زبان بازی، چاپلوسی، پاچه خواری


کلمات دیگر: