1. Hugh lay awake in a tangle of candlewick bedspread.
[ترجمه ترگمان]هیو روی روتختی تخت خوابش دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]هیو در آغوش لپ تاپ شمعویکی بیدار شد
2. Candlewick was sold to a farmer and Pinocchio was sold to a circus manager.
[ترجمه ترگمان]Candlewick به یک کشاورز فروخته شد و پینوکیو به یک مدیر سیرک فروخته شد
[ترجمه گوگل]Candlewick به یک کشاورز فروخته شد و پینوکیو به یک مدیر سیرک فروخته شد
3. The coachman asked Candlewick if he wanted to go to Gameland.
[ترجمه ترگمان]راننده از candlewick پرسید که آیا می خواهد به Gameland برود یا نه
[ترجمه گوگل]مربی پرسید: آیا شملویک میخواهد به Gameland برود؟
4. So Candlewick climbed on.
[ترجمه ترگمان] پس \"candlewick\" سوار شد
[ترجمه گوگل]بنابراین Candlewick صعود کرد
5. Everyone except a bad little boy whose nickname was Candlewick.
[ترجمه ترگمان]همه بجز یک پسر بچه بد که اسمش candlewick بود
[ترجمه گوگل]همه به جز یک پسر بچه بد که نام مستعار Candlewick بود
6. All right, but you are going to regret it, Candlewick laughed.
[ترجمه ترگمان]جورج خندید و گفت: بسیار خوب، اما تو پشیمان خواهی شد
[ترجمه گوگل]درست است، اما Candlewick خندید