1. Unitarianism is often the stepping-stone to a rampant deism.
[ترجمه ترگمان]اونیتاریانیسم اغلب همان سنگی است که بر خداپرستی شایع استوار است
[ترجمه گوگل]Unitarianism اغلب به پله ای به یک deism شگفت انگیز است
2. Gradually, some aspects of the movement known as Deism gained influence among a few American intellectuals.
[ترجمه ترگمان]به تدریج برخی از جنبه های جنبش معروف به Deism در میان تعدادی از روشنفکران آمریکایی به دست آمد
[ترجمه گوگل]به تدریج، برخی از جنبه های جنبش شناخته شده به عنوان دیمس در میان چند روشنفکر آمریکایی نفوذ کردند
3. Deism leaves us with the despair of atheism in that God may as well be dead or nonexistent because he is not involved personally in his creation.
[ترجمه ترگمان]Deism ما را با ناامیدی of در این که خدا ممکن است مرده یا اصلا وجود نداشته باشد، ترک می کند، زیرا او شخصا در آفرینش خود دخالتی نداشته است
[ترجمه گوگل]Deism ما را با ناامیدی از بیخدایی ترک می کند که در آن خداوند نیز ممکن است مرده باشد یا وجود نداشته باشد، زیرا او شخصا در خلقت خود دخالت ندارد
4. We must realize, however, that European Deism never took root in America.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما باید درک کنیم که Deism اروپایی هرگز در آمریکا ریشه نگرفته است
[ترجمه گوگل]با این حال باید بدانیم که دییمس اروپا هرگز در آمریکا ریشه نداشت
5. Voltaire's religion thoughts were a trinity of anti-church, deism and tolerant of religious.
[ترجمه ترگمان]اندیشه های دینی ول تر تثلیث (سه گانه کلیسای ضد کلیسا، خداپرستی و tolerant مذهبی بود
[ترجمه گوگل]اندیشه های دینی ولتر، تثلیث ضد کلیسای، دیموس و تحمل مذهبی بودند
6. In contrast with Deism, it is the recognition of God's presence and activity in every part of creation.
[ترجمه ترگمان]در مقابل Deism، به رسمیت شناختن حضور و فعالیت خداوند در هر بخش از آفرینش است
[ترجمه گوگل]در مقابل دیمیس، شناخت حضور و فعالیت خدا در هر قسمت از خلقت است
7. Influenced by the Deism and the Neoplatonism, Shaftesbury surpasses the 18th century aesthetics based on empiricism and neoclassicism and starts a new trend of aesthetics in Britain.
[ترجمه ترگمان]شافتسبری، که تحت تاثیر the و the قرار گرفته، از زیبایی شناسی قرن ۱۸ بر پایه تجربه گرایی و neoclassicism پیشی گرفته است و گرایش جدیدی از زیبایی شناسی در بریتانیا را آغاز می کند
[ترجمه گوگل]تحت تاثیر Deism و Neoplatonism، Shaftesbury از زیبایی شناسی قرن هجدهم بر اساس تجربی و نئوکلاسیسیسم پیشی می گیرد و یک روند جدید زیبایی شناختی در بریتانیا را آغاز می کند
8. Deism is generally believed: God creates the universe and its pre-existing rules, but after that its no longer right to influence the development of this world.
[ترجمه ترگمان]Deism عموما معتقد است: خداوند جهان و قوانین پیش از خود را خلق می کند، اما پس از آن دیگر حق ندارد بر توسعه این جهان تاثیر گذارد
[ترجمه گوگل]دییمس به طور کلی اعتقاد دارد: خداوند جهان و قوانین پیش از آن را ایجاد می کند، اما پس از آن دیگر حق ندارد بر توسعه این جهان تاثیر بگذارد
9. Distancing himself from deism, Rawls emphasizes that natural religion or reason alone can tell us very little about God, and that community with God requires that he reveal himself to us in person.
[ترجمه ترگمان]Distancing خود را از خداپرستی و خداپرستی آشکار می سازد، تاکید می کند که دین طبیعی یا عقل تنها می تواند درباره خداوند چیزی به ما بگوید، و آن اجتماع با خداوند به این نیاز دارد که خود را نزد ما آشکار کند
[ترجمه گوگل]راولز تاکید می کند که تنها دین یا علم طبیعی می تواند به ما درباره ی خدا کمکی بکند و جامعه با خدا نیازمند آن است که خود را به صورت خود بیان کند
10. Finally, it is distinguished from Deism, which denies God's active, present participation in the world's being and the world's history.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این شرکت از Deism متمایز است که حضور فعال خداوند در جهان و تاریخ جهان را انکار می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، از Deism متمایز است، که از حضور فعال و مشارکت خدا در موجودیت جهان و تاریخ جهان، انکار می کند
11. And emerge French-style Deism in the religious criticism.
[ترجمه ترگمان]و سبک فرانسوی سبک فرانسوی را در انتقاد مذهبی ظاهر می کند
[ترجمه گوگل]و دیمیس فرانسوی را در نقد دینی ظاهر می کند
12. Thomas Jefferson practiced Deism, which contends that reason and observation of the natural world are enough to determine the universe has a creator without the need for organized religion.
[ترجمه ترگمان]توماس جفرسون، Deism را تمرین می کرد، که ادعا می کند دلیل و مشاهده جهان طبیعی کافی است تا مشخص شود که جهان خالق هستی بدون نیاز به مذهب سازمان یافته
[ترجمه گوگل]توماس جفرسون Deism را مد نظر داشت و معتقد است که دلیل و رعایت دنیای طبیعی به اندازه کافی تعیین می شود که جهان دارای یک خالق بدون نیاز به دین سازمان یافته است
13. I believe in Deism .
[ترجمه ترگمان] من به \"deism\" اعتقاد دارم
[ترجمه گوگل]من به Deism اعتقاد دارم
14. Among the learned, however, the early eighteenth century was an age in which Deism flourished.
[ترجمه ترگمان]با این حال در میان دانشمندان، قرن هجدهم، عصری بود که Deism در آن شکوفا شد
[ترجمه گوگل]با این حال، در میان آموخته ها، در اوایل قرن هجدهم، دورانی بود که Deism در آن رشد کرد