کلمه جو
صفحه اصلی

banishing


معنی : طرد

انگلیسی به فارسی

تبعید کردن، طرد


مترادف و متضاد

طرد (اسم)
ablation, rejection, depilation, ostracism, banishing, exorcism, elimination, ejection, excommunication, ejectment, epilation, freeing, resection

پیشنهاد کاربران

زدودن ، برداشتن ، رفع کردن

از بین بردن

تبعید


کلمات دیگر: