کلمه جو
صفحه اصلی

bast


معنی : لیف درخت، پوست لیفی درختان
معانی دیگر : (گیاه شناسی)، آبکش (بافت آوندی که شیره ی پرورده ی گیاهی را انتقال می دهد)

انگلیسی به فارسی

باست، لیف درخت، پوست لیفی درختان


(گیاه‌شناسی) لیف درخت، پوست لیفی درختان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the strong fibrous outer layer of certain plant stems, such as flax or hemp, consisting of phloem tissue, and used in manufacturing cordage or woven goods.

(2) تعریف: in botany, the phloem tissue of a plant or tree.

• layer of sap carrying cells (within a tree); strong fibers (from tree bark)

مترادف و متضاد

لیف درخت (اسم)
bast

پوست لیفی درختان (اسم)
bast

جملات نمونه

1. At bast, at 10: 4 we got down to business.
[ترجمه ترگمان]At در ساعت ۱۰: ۴ به کسب وکار رفتیم
[ترجمه گوگل]در ساعت 4 بعداز ظهر، ما به کسب و کار رفتیم

2. The components of colloid in kenaf bast fiber were assayed, and mechanism of degumming was expounded in molecular level.
[ترجمه ترگمان]اجزای of در الیاف kenaf سنجش شد و مکانیزم of در سطح مولکولی تشریح شد
[ترجمه گوگل]اجزای کلوئیدی در فیبر نئون کافر مورد بررسی قرار گرفت و مکانیزم تشخیص زودرس در سطح مولکولی بیان شد

3. Bast fibers that are panted used early by mankind, is used in many fields.
[ترجمه ترگمان]الیاف Bast که در اوایل نوع بشر به کار گرفته می شوند در بسیاری از زمینه ها استفاده می شود
[ترجمه گوگل]الیاف لخت که به زودی توسط انسان مورد استفاده قرار می گیرند، در بسیاری از زمینه ها استفاده می شود

4. BAST - CZ s . r . o . deals in Objects, Manufacture as well as with installation.
[ترجمه ترگمان]bast - cz s ر ا در زمینه اشیا، تولید همانند نصب و نصب سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]BAST - CZ s ر o معاملات در Objects، ساخت و همچنین با نصب و راه اندازی

5. This paper analyzed that the development situation of bast fiber industries in China, and brought forward some strategies.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی وضعیت توسعه صنایع الیاف bast در چین می پردازد و برخی از استراتژی ها را مطرح می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، وضعیت توسعه صنایع فیبر نشت در چین مورد بررسی قرار گرفت و برخی از استراتژی ها را پیش بینی کرد

6. " One damned bast -- Scallawag less,'said Tony, holding out his glass for another drink.
[ترجمه ترگمان]تونی لیوانش را برای یک نوشیدنی دیگر دراز کرد و گفت: یک حروم زاده لعنتی
[ترجمه گوگل]تونی گفت: 'یک لقمه لعنتی - Scallawag کمتر، برگزاری لیوانش را برای یک نوشیدنی دیگر

7. There were parenchyma, bast fiber and brown block in powder.
[ترجمه ترگمان]parenchyma، bast و block قهوه ای در باروت وجود داشت
[ترجمه گوگل]پارانشیما، فیبر ناف و بلوک قهوه ای در پودر وجود دارد

8. Trichophyton mentagrophytes activity of three different bast fibers - hemp, flax and ramie fibers.
[ترجمه ترگمان]فعالیت three mentagrophytes شامل الیاف bast، کتان و الیاف ramie می باشد
[ترجمه گوگل]فعالیت های Trigocophyton mentagrophytes از سه الیاف نشت متفاوت - الیاف کنف، کتان و رامی

9. Field trials were conducted to investigate effects of bast fiber mulching film on growth and yield in different plants.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها می دانی برای بررسی تاثیرات فیلم سازی الیاف bast بر روی رشد و بازده در گیاهان مختلف انجام شد
[ترجمه گوگل]آزمایشات مزرعه ای به منظور بررسی اثرات فلفل مالچ فشرده باند بر رشد و عملکرد گیاهان مختلف انجام شد

10. These have included the bast fibers of flax and paper mulberry, he stalks of bamboo and other grasses, various leaf fibers, cottonseed hair and the woody fibers of trees.
[ترجمه ترگمان]این الیاف شامل bast کتان و mulberry کاغذ، ساقه بامبو و دیگر چمن ها، الیاف برگ و الیاف چوبی و الیاف چوبی درختان می شده است
[ترجمه گوگل]این شامل الیاف نشتی از کتان و کاغذ توت، او ساقه های بامبو و دیگر گیاهان، الیاف برگ مختلف، موی پنبه ای و الیاف چوب از درختان

11. The fibre morphology of several kinds of imported bast fibre pulps and their properties in beating and papermaking were introduced. Tests of these pul ps for making cigarette paper were carried out.
[ترجمه ترگمان]الیاف فیبری چند نوع الیاف فیبری وارد شده و خواص آن ها در کتک زدن و papermaking معرفی شد آزمون های این نوع ps برای ساخت کاغذ سیگار انجام شد
[ترجمه گوگل]مورفولوژی فیبر انواع مختلفی از خمیر های فیبر نورد وارداتی و خواص آنها در ضرب و شتم و کاغذ سازی معرفی شد آزمایشات این مقاله برای ساخت کاغذ سیگار انجام شد

12. Bast fiber fabric soft and low, dye hard, poor color fastness, dyeing and finishing technologies to be developed urgently, improve wearability.
[ترجمه ترگمان]پارچه فیبر Bast نرم و نرم، رنگ سخت، استواری رنگ، رنگرزی و اتمام تکنولوژی ها باید فورا توسعه داده شوند و wearability را بهبود بخشند
[ترجمه گوگل]پارچه فیبر نازک نرم و کم، رنگ سخت، کم رنگ، رطوبت، فن آوری های رنگ آمیزی و به پایان رساندن به فوریت توسعه، بهبود پوشیدگی

13. Dr. Bast plans to expand on these discoveries with research into how aberrant hippocampal activity that characterises many neuropsychiatric conditions, such as schizophrenia, contributes to symptoms.
[ترجمه ترگمان]دکتر Bast قصد دارد این یافته ها را با تحقیقات در مورد چگونگی فعالیت hippocampal که بسیاری از شرایط neuropsychiatric مانند اسکیزوفرنی را شرح می دهد، گسترش دهد
[ترجمه گوگل]دکتر بات قصد دارد در این کشف ها با تحقیق در مورد اینکه چگونه فعالیت هیپوکامپ ناخوشایند که بسیاری از بیماری های نوروپزشکی مانند اسکیزوفرنیا را تشخیص می دهد، به علایم کمک می کند

14. The structure and tensile property of bast fiber of hibiscus was studied.
[ترجمه ترگمان]ساختار و خواص کششی الیاف of مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ساختار و خصوصیات کششی فیبر نشتی هیبیسکوس مورد مطالعه قرار گرفت


کلمات دیگر: