1. a cart loaded with hay
گاری پراز کاه
2. a cart was rattling along the cobblestone
یک گاری روی سنگفرش تلق تلق کنان می رفت.
3. the cart overturned and precipitated me into the ditch
گاری چپه شد و مرا به درون چاله افکند.
4. the cart was clattering over the cobblestone
گاری روی سنگفرش تلق تلق می کرد.
5. a hand cart
گاری دستی
6. put the cart before the horse
کار وارونه کردن،کار غیر منطقی کردن
7. they gave him cart blanche to negotiate with the rival companies
به او اختیار تام دادند که با شرکت های رقیب مذاکره کند.
8. the horse draws the cart
اسب گاری را می کشد.
9. to upset the apple cart
کارها را خراب کردن،نقشه را به هم زدن
10. the children were impelling a cart along the road
بچه ها گاری را در راستای جاده هل می دادند.
11. the fruit seller trundled his cart along the street
میوه فروش چرخ دستی خود را در خیابان می کشید.
12. the horse was pulling the cart
اسب گاری را می کشید.
13. the dynamic force that moves a cart
نیروی پویا که ارابه را به حرکت درمی آورد
14. we hitched the horses to the cart and started off
ما اسب ها را به گاری بستیم و راه افتادیم.
15. by hard scrabbling he succeeded in pulling the cart out of the gutter
با تقلای سخت موفق شد گاری را از جوی بیرون بیاورد.
16. A cart full of milk - bottles rattled past.
[ترجمه ترگمان] یه ارابه پر از بطری شیر و پر از شیر
[ترجمه گوگل]یک سبد پر از شیر - بطری های گذشته
17. The cart was pulled by two mules.
[ترجمه ترگمان]گاری توسط دو قاطر کشیده می شد
[ترجمه گوگل]سبد خرید توسط دو موش کشیده شد
18. The farmer harnessed the horse to the cart.
[ترجمه ترگمان]دهقان اسب را به ارابه بست
[ترجمه گوگل]کشاورز اسب را به سبد خرید تسلیم کرد
19. He had to cart his books home at the end of the term.
[ترجمه ترگمان]در پایان ترم مجبور بود کتاب هایش را به خانه برساند
[ترجمه گوگل]او مجبور بود کتابهایش را در انتهای دوره کتاب بخواند
20. We harnessed two ponies to the cart.
[ترجمه ترگمان]دو اسب چه را به ارابه می بندیم
[ترجمه گوگل]ما دو پونیش را به سبد خرید تسخیر کردیم
21. The cart was charged to the full.
[ترجمه ترگمان]گاری پر شده بود
[ترجمه گوگل]سبد خرید به صورت کامل پرداخت شد
22. Two horses were drawing the cart.
[ترجمه ترگمان]دو اسب ارابه را می کشیدند
[ترجمه گوگل]دو اسب نقاشی بود