1. a famous iranian calligrapher
یک خوشنویس معروف ایرانی
2. Here we almost enter the realms of the calligrapher.
[ترجمه ترگمان]در اینجا تقریبا به قلمرو of وارد می شویم
[ترجمه گوگل]در اینجا ما تقریبا وارد قلمروهای calligrapher می شویم
3. She is a skilled calligrapher.
[ترجمه ترگمان] اون یه \"calligrapher\" ماهره
[ترجمه گوگل]او یک calligrapher ماهر است
4. Portrait of Wang Xizhi, the great Jin calligrapher, famed for his semi - cursive writing.
[ترجمه ترگمان]تصویر وانگ Xizhi، جین calligrapher بزرگ، معروف به نویسندگی نیمه تمام خودش معروف است
[ترجمه گوگل]پرتره وانگ Xizhi، calligrapher بزرگ جین، مشهور برای نوشتن نیمه دروغین خود است
5. In recent years, the army calligrapher Zhang Jihai is just like a new star suddenly rising, his works is frequently high priced in domestic auction and overwhelming.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، calligrapher ژانگ Jihai، ارتش، درست شبیه به یک ستاره جدید است که ناگهان از جا برخاست، آثار او اغلب در مزایده داخلی بالا و طاقت فرسا است
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، ژانگ جیحی، ژیژک ارتش، درست مثل یک ستاره جدید است که ناگهان در حال افزایش است؛ آثار او اغلب در حراج خانگی و غرق در قیمت بالا هستند
6. Liu Gongquan was another representative calligrapher of the late Tang Dynasty.
[ترجمه ترگمان]لیو Gongquan نماینده دیگر دودمان تانگ بود
[ترجمه گوگل]لیو گونگ کوان یکی دیگر از نمایندگان خوشنام از سلسله تانگ بود
7. So you're a brilliant designer, a master calligrapher, and you've learned all about serifs, side-bearings, and kerning.
[ترجمه ترگمان]پس شما یک طراح برجسته، یک استاد calligrapher هستید، و همه چیز را در مورد serifs، bearings، و فاصله گذاری یاد گرفتید
[ترجمه گوگل]بنابراین شما یک طراح درخشان هستید، یک اسمارتفون اصلی، و شما همه چیز را درباره serifs، side bearings و kerning آموخته اید
8. Master Au is also a superb calligrapher and a poet.
[ترجمه ترگمان]Master نیز یک calligrapher عالی و یک شاعر است
[ترجمه گوگل]استاد AU نیز یک calligrapher عالی و یک شاعر است
9. Wang Xizhi was a great calligrapher in ancient Chiina.
[ترجمه ترگمان]وانگ Xizhi یک calligrapher بزرگ در Chiina باستان بود
[ترجمه گوگل]وانگ Xizhi calligrapher بزرگ در Chiina باستان بود
10. Wang Xizhi was a very famous calligrapher in Han Dynesty in China.
[ترجمه ترگمان]وانگ Xizhi در فیلم \"هان Dynesty\" در چین بسیار مشهور بود
[ترجمه گوگل]وانگ Xizhi Calligraphher بسیار معروف در Han Dynesty در چین بود
11. I've invited a renowned calligrapher to write an inscription for my restaurant.
[ترجمه ترگمان]من یک آگهی مشهور دعوت کردم که یک نوشته برای رستوران من بنویسه
[ترجمه گوگل]من یک calligrapher معروف برای نوشتن یک کتیبه برای رستوران خود دعوت کرده ام
12. WeiTianChi : Famous calligrapher, China Shuxie consultants, Jiangsu Province Shuxie President.
[ترجمه ترگمان]WeiTianChi: calligrapher معروف، مشاوران Shuxie چین، رئیس Shuxie استان Jiangsu
[ترجمه گوگل]WeiTianChi Calligrapher معروف، مشاوران Shuxie چین، رئیس جمهور Shuxie استان جیانگسو
13. Xie Jing Lian, a retired calligrapher, stoops over a flagstone walk as he draws Chinese characters with a large wet brush.
[ترجمه ترگمان]Xie جینگ Lian، یک calligrapher بازنشسته، در حالی که با یک قلم موی تر، شخصیت های چینی را جذب می کند، روی یک پیاده روی flagstone خم می شود
[ترجمه گوگل]لی جینگ لیان، یک Calligrapher بازنشسته، قدم زدن بیش از یک پیاده روی پرچین، به عنوان او به رسم قلم چینی با قلم مو مرطوب بزرگ است
14. Pan Tianshou was an educator, calligrapher and painter.
[ترجمه ترگمان]پان Tianshou مربی، نقاش و نقاش بود
[ترجمه گوگل]پان تینشو یک مربی، calligrapher و نقاش بود
15. At Southern Dynasties, calligrapher Wang Seng - qian also was a calligrphic theorist.
[ترجمه ترگمان]در دودمان جنوبی، calligrapher وانگ Seng - qian نیز یک نظریه پرداز calligrphic بود
[ترجمه گوگل]در سلسله های جنوبی، وانگ سنگ - کیان، calligrapher نیز یک نظریه پرداز خوانی بود