1. chewy candy
آب نبات جویدنی
2. pearled candy
آب نبات مروارید شکل (شده)
3. cook the candy until it ropes
آب نبات را بپز تا رشته رشته و چسبناک بشود.
4. too much candy and sweets will ruin your teeth
آبنبات و شیرینی زیاد دندانت را خراب می کند.
5. he indulges in candy and ice cream
او در (خوردن) آب نبات و بستنی زیاده روی می کند.
6. the high price of candy is due to the sugar drought
گرانی آب نبات به خاطر نایابی شکر است.
7. to suck a piece of candy
یک تکه آب نبات مکیدن
8. she tried to satisfy the child by giving him a candy
کوشید با دادن یک آب نبات کودک را خشنود کند.
9. she gently disengaged the child's fingers which were wrapped around the candy
او به آرامی انگشتان بچه را که دور آب نبات حلقه شده بود از هم باز کرد.
10. He coughed up the candy that was stuck in his throat.
[ترجمه ترگمان]شیرینی را که در گلویش گیر کرده بود بالا آورد
[ترجمه گوگل]او آب نبات را که در گلویش گیر کرده بود سرفه کرد
11. His pocket was all gummed up with candy.
[ترجمه ترگمان]جیبش پر از شکلات بود
[ترجمه گوگل]جیب او همه با آب نبات باریک بود
12. Too much candy is bad for your teeth.
[ترجمه Deny] ترجمه شما در گوگل درست است
[ترجمه R] آب نبات زیاد برای دندان هایمان بد است.
[ترجمه ترگمان] زیاد شکلات برای دندون های تو بد نیست
[ترجمه گوگل]آب نبات بیش از حد برای دندان هایتان بد است
13. Do you want a piece of candy?
[ترجمه ترگمان]یه تیکه شکلات میخوای؟
[ترجمه گوگل]آیا یک قطعه آب نبات را میخواهید؟
14. Her baby sister bother her for candy.
[ترجمه ترگمان] خواهرش اون رو به خاطر شکلات اذیت می کرد
[ترجمه گوگل]خواهر کوچکش او را به خاطر آب نبات تنبیه می کند
15. I desired candy all the time I was dieting.
[ترجمه ترگمان]من در تمام مدتی که در رژیم بودم شکلات می خواستم
[ترجمه گوگل]من همیشه آب نبات را دوست داشتم
16. The kids never eat candy bars.
[ترجمه ترگمان]بچه ها هیچوقت شکلات نمیخورن
[ترجمه گوگل]بچه ها هرگز نوشیدنی های آب نبات نمی خورند
17. He bet me a bag of candy that Bill would not come.
[ترجمه ترگمان]اون یه بسته شکلات برام شرط بست که بیل \"نمیاد\"
[ترجمه گوگل]او به من یک کیسه آب نبات که بیل نمی آمد ببخشد
18. When the spun sugar balls, the candy has cooked sufficiently.
[ترجمه ترگمان]وقتی توپ های شکر spun، شیرینی ها به اندازه کافی پخته شده اند
[ترجمه گوگل]هنگامی که توپ های قند خورده شده، آب نبات به اندازه کافی پخته شده است