کلمه جو
صفحه اصلی

decal


معنی : عکس برگردان، کلسیم چیزی را گرفتن
معانی دیگر : عکس برگردان

انگلیسی به فارسی

عکس‌برگردان


دکمه، عکس برگردان، کلسیم چیزی را گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

• paper bearing an image that can be transferred to another surface; image to be transferred

اسم ( noun )
• : تعریف: a design or picture transferred or made to be transferred from specially prepared paper to glass, metal, wood, or the like.

مترادف و متضاد

عکس برگردان (اسم)
decal, decalcomania

کلسیم چیزی را گرفتن (فعل)
decal, decalcify

sticker


Synonyms: advertisement, decalcomania, decorative picture, emblem, symbol, token


جملات نمونه

1. In an age when many shops use decals or masking tape and spray paint, Olin still paints his pinstripes by hand.
[ترجمه ترگمان]در عصری که بسیاری از فروشگاه ها از نوار چسب یا چسب استفاده می کنند و رنگ را اسپری می کنند، Olin هنوز pinstripes را با دست نقاشی می کند
[ترجمه گوگل]در عصر زمانی که بسیاری از مغازه ها از دکمه ها استفاده می کنند یا نوار و رنگ اسپری را پوشش می دهند، اوین هنوز هم با دست خود را نقاشی می کند

2. It seems the additional expense of producing the decals would be negligible.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هزینه اضافی تولید the قابل چشم پوشی است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هزینه های اضافی تولید گلدان ها ناچیز است

3. Penny bought a chrome-and -- white decal.
[ترجمه ترگمان] پنی یه ماشین کروم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]پنی یک عدد کروم و سفید خریداری کرد

4. Among stickers, custom vinyl decal sticker printing has a special edge and importance worldwide.
[ترجمه ترگمان]در میان برچسب ها، sticker decal custom یک یال و اهمیت خاص در سراسر جهان دارد
[ترجمه گوگل]در میان برچسب ها، چاپ برچسب های وینیل دکمه های چاپی دارای لبه و اهمیت ویژه ای در سراسر جهان است

5. Fixed crash caused by setting the decal limit too high on some machines.
[ترجمه ترگمان]سقوط ثابت ناشی از تنظیم حد مجاز بیش از حد بر روی برخی ماشین ها
[ترجمه گوگل]سقوط ثابت ناشی از تنظیم محدودیت لغو بر روی بعضی از ماشین ها بسیار زیاد است

6. Decal: a picture or design transferred by decalcomania.
[ترجمه ترگمان]decal: یک تصویر یا طراحی منتقل شده توسط decalcomania
[ترجمه گوگل]Decal: یک عکس یا طراحی توسط decalcomania منتقل شده است

7. Partly Frosted bottle with colorful High temperature decal.
[ترجمه ترگمان]یک بطری frosted با دمای بالا با دمای بالا
[ترجمه گوگل]بطری تقریبا مات شده با رنگی با درجه حرارت بالا

8. The pattern trim and decal are worn.
[ترجمه ترگمان]الگوی آرایش و آرایش آن ها فرسوده شده است
[ترجمه گوگل]دکوراسیون الگوی و دکمه فرسوده است

9. The tip, the pronounced curve, the decal all adds up to a very attractive sword.
[ترجمه ترگمان]نوک، منحنی اعلام شده، همه چیز به یک شمشیر بسیار جذاب افزوده می شود
[ترجمه گوگل]نوک، منحنی تلفظ، دکمه تمام به شمشیر بسیار جذاب می افزاید

10. Decalcomania paper: Themporary base paper for decal process.
[ترجمه ترگمان]مقاله Decalcomania: مقاله پایه Themporary برای فرآیند decal
[ترجمه گوگل]مقاله Decalcomania: مقاله پایه موقت برای فرآیند چاپ

11. The decal doesn't adhere to the window.
[ترجمه ترگمان]The به پنجره پایبند نیست
[ترجمه گوگل]نسخه چاپی به پنجره نمیچسبد

12. If applicable, remove the cover from face of decal.
[ترجمه ترگمان]در صورت امکان، پوشش را از روی decal حذف کنید
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، پوشش را از روی جلد چاپ کنید

13. The contribution entitles you to a reflective decal.
[ترجمه ترگمان]این کمک شما را به یک decal بازتابنده (بازتابنده)مجاز می کند
[ترجمه گوگل]این سهم به شما اجازه می دهد تا یک جلد انعکاسی داشته باشید

14. I was told to do this by my prior supervisor until the proper staff decals were issued.
[ترجمه ترگمان]به من گفته شد که این کار را با سرپرست قبلی ام انجام دهم تا زمانی که کارمندان مناسب صادر شوند
[ترجمه گوگل]من به من گفته شد که این کار را توسط سرپرست قبلی من انجام دهم تا زمانی که روزنامه های چاپی مناسب چاپ شوند

پیشنهاد کاربران

برچسب


کلمات دیگر: