1. What was the point of owning a bazooka if the law made you hunt with a bow and arrow?
[ترجمه ترگمان]چه فایده ای داشت که یک بازوکا را تصاحب کنی اگر این قانون تو را با تیر و تیر به شکار ببرد؟
[ترجمه گوگل]در صورتی که قانون شما را با تعظیم و فلش شکار کرد، منظور شما چیست؟
2. I threw my gun away, and pulled a bazooka out of the air.
[ترجمه ترگمان]تفنگم را کنار گذاشتم و یک بازوکا را از هوا بیرون کشیدم
[ترجمه گوگل]من اسلحه خود را دور ریختم و از هوا خارج شدم
3. He raised his bazooka and took his stance.
[ترجمه ترگمان]بازوکا را بلند کرد و موضع خود را گرفت
[ترجمه گوگل]او بازوکا را بالا برد و موضع خود را گرفت
4. Somebody up there had employed a bazooka.
[ترجمه ترگمان]یک نفر آن بالا یک بازوکا را استخدام کرده بود
[ترجمه گوگل]کسی که آنجا بود، یک بازوکار داشت
5. A lot of weapons such as shotguns, bazooka, razor, machine guns are available in the game.
[ترجمه ترگمان]سلاح های بسیاری از قبیل تفنگ ساچمه ای، بازوکا، تیغ و مسلسل در این بازی در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از سلاح هایی مانند تفنگ ساچمه ای، بازوکا، تیغه ای، ماشین آلات در این بازی موجود است
6. Sheriff Paulson called the guarantee his bazooka, and thought that investors would calm down once they knew he was packing so much heat.
[ترجمه ترگمان]کلانتر Paulson the را ضمانت کرد و فکر کرد که سرمایه گذاران اولین بار که می دانستند او دارد به این اندازه گرم می کند، آرام خواهد شد
[ترجمه گوگل]کلینتون پائولسون ضمانت نامه خود را به عنوان بازوکا نام نهاد و فکر کرد که سرمایه گذاران پس از آنکه می دانستند که چقدر حرارت زیادی بسته است، آرامش می یابد
7. He knocked out an enemy tank with his bazooka.
[ترجمه ترگمان]یک تانک دشمن را با بازوکا از زمین بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او با بازوکا از یک تانک دشمن بیرون زد
8. They have a bazooka and you have a water pistol.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بازوکا هم دارند و یک تپانچه آبی هم دارید
[ترجمه گوگل]آنها بازوکا دارند و یک تپانچه آب دارند
9. A hood mounted bazooka to communicate with the numerous SUV-borne dils talking on cell phones as they careen obliviously around the parking lot crushing daisy beds and old people.
[ترجمه ترگمان]یک کاپوت با موتور سیکلت بزرگ که در حال پرسه زدن با تلفن های همراه با اتومبیل های مسلح در اطراف پارکینگ کنار محوطه پارکینگ کنار محوطه پارکینگ و دوستان قدیمی بود، با صدای بلند حرف می زد
[ترجمه گوگل]یک hood متصل به بازوکا برای ارتباط با تعداد زیادی از SUV های دیس صحبت کردن در تلفن های همراه به عنوان آنها careen به طور ناگهانی در اطراف پارکینگ خرد کردن تخت دیزی و افراد مسن
10. Jay convinced the governor to fire a fake bazooka at him and call him a "girly man" as part of the act.
[ترجمه ترگمان]جی اون فرماندار رو متقاعد کرد که یه بازوکا جعلی بهش شلیک کنه و بهش بگه یه مرد دخترونه به عنوان بخشی از نمایش
[ترجمه گوگل]جی حاکم را متقاعد کرد تا یک بازوکا جعلی را به او بسپارد و به عنوان بخشی از این قانون، او را 'مرد دخترانه' نامید
11. So, when you held it, it looked like a toy bazooka.
[ترجمه ترگمان]خب، وقتی اونو نگه داشتی شبیه یه bazooka اسباب بازی بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، هنگامی که شما آن را برگزار کرد، آن را مانند یک بازوکا اسباب بازی بود
12. ONE of the most humbling features of the financial crisis is its ability to humiliate policymakers who, thinking that they have a bazooka in their closet, soon discover that it is a mere popgun.
[ترجمه ترگمان]یکی از the ویژگی های بحران مالی، توانایی آن برای تحقیر policymakers است که فکر می کنند آن ها یک بازوکا را در کمد خود دارند، به زودی متوجه می شوند که آن یک popgun است
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های هذیانگرانه بحران مالی توانایی آن در تحقیر سیاستمداران است که فکر می کنند که آنها در جعبه خود در معرض بازوکا قرار دارند و به زودی متوجه می شوند که این تنها یک پاپان است
13. Some smokers chew nicotine gum in an effort to quit, but instead of parking a slightly masticated piece between cheek and gum, they chomp the little squares like a wad of Bazooka.
[ترجمه ترگمان]برخی از سیگاری ها در تلاش برای ترک سیگار، آدامس نیکوتین را می جویدند، اما به جای پارک کردن قطعه کمی masticated بین گونه و آدامس، آن ها مربع های کوچک را مانند توده ای از Bazooka تمیز می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از سیگاری ها سعی می کنند از نوشیدنی نیکوتین بخورند، اما به جایی پارک کردن قطعه کوچکی بین چشمی و آدامس، مربع های کوچکی مثل یک مارمولک بزوکا را خفه می کنند
14. TOKYO (Reuters Life!) - He's just a bulldog with stubby legs, but that hasn't prevented Bazooka from becoming Japan's top, and probably only, skateboarding dog.
[ترجمه ترگمان]توکیو (رویترز)او فقط یک سگ بولداگ با پاهای کوتاهش است، اما این مانع از تبدیل شدن Bazooka به صدر ژاپن نمی شود و احتمالا فقط یک سگ اسکیت بورد است
[ترجمه گوگل]TOKYO (رویترز زندگی!) - او فقط یک بولداگ با پاها است، اما این مانع از Bazooka تبدیل شدن به ژاپن بالا و، احتمالا تنها، اسکیت بورد سگ
15. To stop the bleeding and firmly resolve this crisis, the Europeans need to finally get out their cash bazooka and spray down the euro zone's banking system.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از خونریزی و حل مشکل این بحران، اروپایی ها باید finally cash خود را بیرون بیاورند و سیستم بانکی منطقه یورو را اسپری کنند
[ترجمه گوگل]برای متوقف کردن خونریزی و محکم کردن این بحران، اروپایی ها باید در نهایت از طریق بازوهای پول نقد خود را بیرون بیاورند و سیستم بانکی منطقه یورو را اسپری کنند