1. carburetor jet
ژیگلور
2. to flood the carburetor
کاربوراتور را خفه کردن
3. He retrieved the motel key hidden in the carburetor air filter.
[ترجمه ترگمان]او کلید متل را باز کرد و در فیلتر هوای carburetor carburetor پنهان کرد
[ترجمه گوگل]او کلید کلیدی پنهان در فیلتر هوای کربورتر را بازیابی کرد
4. Such warnings include airframe ice, carburetor ice, landing gear tire blown, and others.
[ترجمه ترگمان]این هشدارها شامل یخ بدنه هواپیما، یخ carburetor، تجهیزات فرود، و دیگران هستند
[ترجمه گوگل]چنین هشدارهایی شامل یخ هواپیما، یخ کربوراتور، تایرهای دنده فرود و دیگران است
5. Spare Parts Factory ---- Carburetor solenoid valve, electromagnetic valve, automobile vacuum valve, car starter motor switch.
[ترجمه ترگمان]کارخانه قطعات یدکی - - carburetor solenoid، سوپاپ الکترومغناطیسی، شیر خلا خودرو، سوئیچ موتور روشن خودرو
[ترجمه گوگل]کارخانه قطعات یدکی ---- دریچه الکترومغناطیسی کربورتر، شیر الکترومغناطیسی، دریچه خلاء خودرو، سوئیچ موتور راه انداز خودرو
6. A carburetor modification kit to achieve conversion to the "flow-through" principle that allows large volume sample fuel flow.
[ترجمه ترگمان]یک کیت اصلاحی carburetor برای رسیدن به تبدیل \"جریان - از طریق اصل\" که اجازه جریان سوخت نمونه بزرگ را می دهد
[ترجمه گوگل]یک کیت اصلاح کننده کربورتر برای دستیابی به تبدیل به جریان 'جریان' از طریق اجازه می دهد جریان حجم نمونه حجم نمونه
7. The paper also introduces how to adjust the carburetor to get an ideal air-fuel ratio.
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین نحوه تنظیم carburetor را برای رسیدن به یک نسبت سوخت - سوخت ایده آل، معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین نحوه تنظیم کربورتر را برای بدست آوردن نسبت هوا نسبتا مناسب معرفی می کند
8. Carburetor: Device for supplying a spark ignition engine with a mixture of fuel and air.
[ترجمه ترگمان]carburetor: دستگاه برای تامین یک موتور احتراق جرقه با ترکیبی از سوخت و هوا
[ترجمه گوگل]دستگاه کربوراتور برای تهیه موتور احتراق جرقه ای با مخلوط سوخت و هوا
9. The dual carburetor has a float bowl that partly surrounds the carburetor air horn.
[ترجمه ترگمان]The دوگانه دارای یک کاسه شناور است که بخشی از بوق هوای carburetor را احاطه کرده است
[ترجمه گوگل]کابین دوگانه دارای یک کاسه شناور است که بخشی از هوای شاسی هواپیما را احاطه کرده است
10. Did you ever have any trouble with the carburetor?
[ترجمه ترگمان]تو هیچ مشکلی با the داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال با شاسی بدنه مشکل دارید؟
11. Gas generator set adopts electric-control carburetor, which adjusts air fuel ratio automatically in a closed loop to meet variational composition of gas fuel.
[ترجمه ترگمان]ژنراتور گازی carburetor کنترل الکتریکی را اتخاذ می کند که نسبت سوخت هوا به طور خودکار در یک حلقه بسته تنظیم می شود تا ترکیب متغیر سوخت گاز را برآورده کند
[ترجمه گوگل]مجموعه ژنراتور گاز برقی را کنترل می کند که نسبت سوخت هوا را به صورت اتوماتیک در یک حلقه بسته تنظیم می کند تا ترکیب گاز متنوعی را انجام دهد
12. I am having some trouble with the carburetor.
[ترجمه ترگمان]من کمی مشکل با the دارم
[ترجمه گوگل]من با شاسی سختگیر مشکل دارم
13. In carburetion, a device called a carburetor mixes gas into air asair flows into the engine.
[ترجمه ترگمان]در carburetion، دستگاهی به نام a carburetor گاز را به هوا پرتاب می کند و به درون موتور جریان می یابد
[ترجمه گوگل]در کربوهیدرات، یک دستگاه به نام کربورتر گاز را مخلوط کرده و هوا را به موتور وارد می کند
14. Through the technical proposal, the double - chamber carburetor advantages of good stability, simple structure and easy fabrication.
[ترجمه ترگمان]از طریق پیشنهاد فنی، مزایای carburetor double برای ثبات خوب، ساختار ساده و ساخت آسان
[ترجمه گوگل]از طریق پیشنهاد فنی، دوچرخه کربورتر مزایای پایداری خوب، ساختار ساده و ساخت آسان است
15. Well, you need a new carburetor.
[ترجمه ترگمان] خب، یه carburetor جدید لازم داری
[ترجمه گوگل]خوب، شما نیاز به یک کربورتر جدید دارید