1. He decided to call off his regular press conference.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که کنفرانس مطبوعاتی معمولی خود را لغو کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا کنفرانس مطبوعاتی خود را به طور منظم فراخواند
2. It was decided to call off the search when there was no hope of finding the missing child alive.
[ترجمه A F] در حالیکه هیچ امیدی برای زنده پیدا کردن بچه گمشده وجود نداشت، تصمیم بر این شد که تحقیقات را کنسل کنند.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که هر وقت امیدی برای پیدا کردن بچه گم شده پیدا نشود
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفت که جستجو را لغو کند، در حالی که هیچ امیدی برای پیدا کردن بچه گمشده زنده نبود
3. Don't let anything call off your attention from your studies.
[ترجمه مریم] نگذار چیزی تمرکزت رو از مطالعاتت دور کنه
[ترجمه ترگمان]نگذار هیچ چیز از studies دور شود
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید چیزی از مطالعات شما خارج شود
4. They refused to obey the court's order to call off the strike .
[ترجمه ترگمان]آن ها از اطاعت از دستور دادگاه برای لغو اعتصاب خودداری کردند
[ترجمه گوگل]آنها از نظارت دادگاه برای رد اعتصاب خودداری کردند
5. Call off your thugs, and I'll show you where the money is.
[ترجمه ترگمان]thugs رو بزن ین و من بهتون نشون می دم که پول کجاست
[ترجمه گوگل]از اراذل و اوباش خودداری کنید، و من به شما نشان می دهم که کجا پول است
6. Greenpeace refused to call off the event.
[ترجمه ترگمان]صلح سبز از فراخوان این رویداد خودداری کرد
[ترجمه گوگل]Greenpeace از لغو این رویداد خودداری کرد
7. Rescuers had to call off the search because of worsening weather conditions.
[ترجمه ترگمان]امدادگران مجبور بودند به دلیل بدتر شدن شرایط آب و هوایی، این جستجو را رها کنند
[ترجمه گوگل]به دلیل شرایط بدتر شدن شرایط آب و هوایی، ناظران مجبور به خارج شدن از جستجو شدند
8. The teacher began to call off the names on his list.
[ترجمه ترگمان]معلم شروع به خواندن اسامی در لیست خود کرد
[ترجمه گوگل]معلم شروع به نوشتن نام ها در لیست خود کرد
9. The administration has officially asked transportation workers to call off their strike.
[ترجمه ترگمان]دولت رسما از کارگران حمل و نقل درخواست کرده است که اعتصاب خود را آغاز کنند
[ترجمه گوگل]دولت به طور رسمی از کارگران حمل و نقل خواسته است تا اعتصاب خود را لغو کنند
10. Connahs Quay were angry over Halkyn's decision to call off their match at Pant Newydd an hour before the scheduled start.
[ترجمه ترگمان]Quay Connahs از تصمیم Halkyn برای لغو مسابقه خود در Pant Newydd یک ساعت پیش از شروع برنامه ریزی شده عصبانی بودند
[ترجمه گوگل]Connahs Quay در مورد تصمیم هالکین برای خنثی کردن بازی خود در Pant Newydd یک ساعت قبل از شروع برنامه ریزی شد
11. Kennelly refused to call off the raids, and he was lofty about it, which was compounding his error.
[ترجمه ترگمان]kennelly از حمله به off امتناع ورزید و او در این مورد بزرگ بود که خطای او را خنثی می کرد
[ترجمه گوگل]کنلی از رد تماس ها اجتناب کرد و او در مورد آن زیاد بود، که خطا را به همراه داشت
12. Call off the Elvis impersonator and cancel the trip to Vegas.
[ترجمه ترگمان]از الویس impersonator تماس بگیرید و سفر خود به لاس وگاس را لغو کنید
[ترجمه گوگل]تماس تلفنی از شخصیت Elvis و لغو سفر به وگاس
13. They wanted to get us to call off the strike.
[ترجمه ترگمان] اونا میخواستن که ما حمله رو قطع کنیم
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند ما را از اعتصاب خارج کنند
14. It rained so much that they had to call off the soccer game.
[ترجمه ترگمان]باران چنان باران می بارید که مجبور شدند بازی فوتبال را قطع کنند
[ترجمه گوگل]آنقدر بارانی بود که آنها مجبور بودند بازی فوتبال را خاموش کنند