cannibal

معنی : خونی، ادمخوار، جانوری که همجنس خود را میخورد

معانی دیگر : (جانورشناسی) جانوری که همنوع خود را می خورد، همگون خوار، همگونه خوار، همجنس خوار، آدمخوار، مردمخوار

انگلیسی به فارسی

آدم‌خوار، جانوری که هم‌جنس خود را می‌خورد

کینیبال، ادمخوار، خونی، جانوری که همجنس خود را میخورد

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: a person who eats human flesh.

• (2) تعریف: an animal that eats its own species.

- The female black widow spider is a cannibal that consumes its mate.

[ترجمه محمد ذوالفقاری] عنکبوت بیوه سیاه ماده یک همنوع خوار است که جفت خود را می خورد.

[ترجمه ترگمان] عنکبوت ماده سیاه زن آدمی خوار است که جفت خود را مصرف می کند
[ترجمه گوگل] عنکبوت سیاه زن بیوه یک عصبانیت است که همسرش را مصرف می کند

صفت ( adjective )

مشتقات: cannibalism (n.)

• : تعریف: eating one's own species.

• human being that eats human flesh, any animal that eats its own kind
a cannibal is a person who eats human flesh.

مترادف و متضاد

خونی (اسم)

fiend, killer, murderer, cutthroat, villain, cannibal, miscreant, misdoer

ادمخوار (اسم)

ogre, cannibal, fee-faw-fum, man-eater

جانوری که همجنس خود را میخورد (اسم)

cannibal

beast, beastlike human

Synonyms: aborigine, anthropophaginian, anthropophagite, anthropophagus, brute, bush dweller, cruel person, head-hunter, ogre, ogress, primitive, ruffian, savage

جملات نمونه

1. a cannibal fish

ماهی همگون خوار

2. A cannibal I knew refused to eat clowns.

[ترجمه ترگمان]آدمی خوار که می شناختم از خوردن دلقک ها امتناع ورزید
[ترجمه گوگل]یک قنبل که می دانست از خواندن دلقک ها رد شد

3. Let a man not speak of cannibal deeds among the blessed gods.

[ترجمه ترگمان]بگذارید مردی از کاره ای آدم خوار در میان خدایان مقدس سخن گوید
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید یک مرد از اعمال خوک در میان خدایان پر برکت سخن بگوید

4. Dietz, who once spent three days examining Wisconsin cannibal Jeffrey Dahmer, has never talked with Davis.

[ترجمه ترگمان]Dietz، که زمانی سه روز به بررسی آدمی خوار ویسکانسین، جفری Dahmer، پرداخت، هرگز با دیویس صحبت نکرده است
[ترجمه گوگل]دیتز، که یک بار سه روز در حال بررسی یی فری دهر، کشیش ویسکانسین، با دیویس صحبت نکرده است

5. A cannibal track for me to find and stare at.

[ترجمه ترگمان]آدمی خوار برای پیدا کردن و نگاه کردن به من، دنبال من می گردد
[ترجمه گوگل]مسیری که برای من پیدا می شود برای پیدا کردن و خیره شدن به آن

6. Moloch whose breast is a cannibal dynamo! Moloch whose ear is a smoking tomb!

[ترجمه ترگمان]Moloch که سینه او یک آدم خوار آدمی خوار است! Moloch که گوشش یک مقبره است!
[ترجمه گوگل]Moloch که پستان آن یک داینامیک قورباغه است! Moloch که گوش خود را یک مقبره سیگار کشیدن است!

7. Would it be possible to import Cannibal institutions into the Europe of Montaigne's day?

[ترجمه ترگمان]آیا این امکان وجود دارد که نهاده ای کنیبال کورپس را در عصر مونتنی وارد کند؟
[ترجمه گوگل]آیا امکان ورود موسسات کانیبال به اروپا در روز Montaigne وجود دارد؟

8. Besides being an admitted serial killer and cannibal, he was also a rampant pedophile and a deviant.

[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، او یک قاتل سریالی و آدم خوار بود، او همچنین یک بچه باز و یک منحرف بود
[ترجمه گوگل]او علاوه بر اینکه یک قاتل سریال و مجرمانه بود، همچنین یک پدیوف شگفت انگیز و انحرافی بود

9. "Carcharias war cannibal crocodile" was December 2 2010 in the U. S. film to be shown on the plague.

[ترجمه ترگمان]\"تمساح جنگ Carcharias\" در ۲ دسامبر ۲۰۱۰ در ایالات متحده بود اس فیلم در مورد طاعون به نمایش در می آید
[ترجمه گوگل]تمشک Carcharias carnibal crocisal در 2 دسامبر 2010 در فیلم U S به روی طاعون نمایش داده شد

10. And you'll become the real daughter of the Cannibal!

[ترجمه ترگمان]و تو دختر واقعی خانواده خواهی شد!
[ترجمه گوگل]و شما دختر واقعی قاری می شوید!

11. Cannibal killer Jeffrey Dahmer has been caught trying to hide a razor blade in his cell.

[ترجمه ترگمان]قاتل \"جفری دامر\" داره سعی می کنه یه تیغ رو تو سلولش قایم کنه
[ترجمه گوگل]قاتل قاتل جفری دهر در تلاش برای مخفی کردن تیغ تیغه ای در سلولش است

12. What does a cannibal call a man in a hammock?

[ترجمه ترگمان]مگه یه آدمخوار یه مرد رو تو ننو صدا می کنه؟
[ترجمه گوگل]یک مرد عنکبوتی یک مرد را در یک بانوج میشناسد؟

13. The Cannibal won't get us without his seven - mile shoes.

[ترجمه ترگمان]The بدون کفش هفت مایل به ما حمله نمی کنن
[ترجمه گوگل]کنیال ما را بدون کفش هفت مایل خود نمی برد

14. You didn't tell me he was a cannibal!

[ترجمه ترگمان]تو به من نگفتی که او یک آدم خوار است!
[ترجمه گوگل]شما به من نگفتید که او عصایی بود!

15. The cannibal king told the prisoners that they could live if they pass a trial.

[ترجمه ترگمان]پادشاه آدم خوار به زندانی ها گفت که اگر محاکمه شوند می توانند زندگی کنند
[ترجمه گوگل]پادشاه کانبلی به زندانیان گفت که اگر آنها محاکمه شوند، می توانند زندگی کنند

a cannibal fish

ماهی همگون‌خوار

to practice cannibalism

آدم‌خواری کردن

پیشنهاد کاربران

آدم خوار

کسی که همنوعان خود را میخورد.
یه جوریه که یه آدم بخواد یه آدم دیگرو بخوره. . .

آدمخوار
read about cannibalism

همگون خوار - هم نوع خوار - جانوری که هم نوع خودش را میخورد
count] : a person who eats the flesh of human beings or an animal that eats its]
own kind
Other forms: plural - bals
Cannibalism
Cannibalistic

نمونه هایی از جانوران همگون خوار :
Mantis
Salamanders
Tiger Salamanders
Tyrannosaurus Rex
Hippopotamuses
Great apes
Chimpanzee
Pan
Ladybugs
King cobra
Polar bear
Cricket
Sea lions
Chicken
Farm armyworm
Tenodera
Molluscivore
Spongivore
Rabbit
Hamsters
Spanish slug
Sand tiger sharks
Freshwater Shrimp
Spiders

در میکروبیولوژی، خودخودی ( خودتخریبی )

کلمات دیگر: