1. She's very cagey about her past life.
[ترجمه ترگمان]در مورد زندگی گذشته او خیلی مشکوک است
[ترجمه گوگل]او بسیار در مورد زندگی گذشته اش چسبیده است
2. He is cagey about what he was paid for the business.
[ترجمه ترگمان]درباره کاری که برای این کار پرداخته بود مشکوک است
[ترجمه گوگل]او در مورد آنچه که برای کسب و کار پرداخت می شود، محکم است
3. The cagey fox could not be easily trapped by the farmer.
[ترجمه ترگمان]روباه روباه به راحتی نمی توانست توسط دهقان به دام بیفتد
[ترجمه گوگل]روباه زخمی نمی تواند توسط کشاورز به دام افتاده باشد
4. He's very cagey about his family.
[ترجمه ترگمان]در مورد خانواده اش خیلی مشکوک است
[ترجمه گوگل]او بسیار در مورد خانواده اش چسبیده است
5. He was very cagey about what happened at the meeting.
[ترجمه ترگمان]او در مورد آنچه در جلسه اتفاق افتاد بسیار عصبانی بود
[ترجمه گوگل]او درباره اتفاقی که در این جلسه اتفاق افتاد بسیار متاثر بود
6. He was very cagey about the deal.
[ترجمه ترگمان]اون در مورد معامله خیلی فکر می کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد معامله بسیار محکم بود
7. He is very cagey about his plans.
[ترجمه ترگمان]او در مورد برنامه های خود بسیار حساس است
[ترجمه گوگل]او در مورد برنامه هایش خیلی محکم است
8. The old hermit was very cagey about her past life.
[ترجمه ترگمان]راهب پیر در مورد زندگی گذشته او خیلی نگران بود
[ترجمه گوگل]مهاجر قدیمی در مورد زندگی گذشته اش بسیار محکم بود
9. If he hadn't played so cagey with her, she'd have told him.
[ترجمه ترگمان]او به او گفته بود: اگر این قدر با او خوب بازی نکرده بود
[ترجمه گوگل]اگر او تا به حال با او بازی نکرده بود، او به او گفته بود
10. The White House is being very cagey about the contents of the report.
[ترجمه ترگمان]کاخ سفید در مورد محتوای این گزارش بسیار حساس است
[ترجمه گوگل]کاخ سفید در مورد مطالب این گزارش بسیار محکم است
11. Yet he was cagey and knew when to be blunt.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مشکوک بود و می دانست که چه وقت رک و بی پرده حرف بزند
[ترجمه گوگل]با این حال، او بسیار محکم بود و می دانست که چه موقع خسته می شود
12. His habitual London expression, cagey and mournful, was never to be seen.
[ترجمه ترگمان]حالتی که در لندن دیده می شد، در آن چهره عبوس و غم انگیز، هرگز دیده نمی شد
[ترجمه گوگل]اظهارنظر عادت لندن او، محکم و پریشان بود، هرگز دیده نشد
13. He is cagey about his plans post-Maastricht - whenever that may be.
[ترجمه ترگمان]او در مورد طرح های خود به نام ماستریخت یا Maastricht صحبت می کند - هر زمان که ممکن است
[ترجمه گوگل]او در مورد برنامه های خود پس از ماستریخت - هر زمان که ممکن است باشد
14. All the same he had been rather cagey about Ianthe Broome, not saying who it was that had brought the oxtail.
[ترجمه ترگمان]در عین حال در مورد Ianthe و Broome حرف می زد، نه اینکه بگوید چه کسی آن را آورده بود
[ترجمه گوگل]او همیشه نسبت به ایانت بروم نگران بود و نمی دانست چه اتفاقی افتاده است