کلمه جو
صفحه اصلی

bankbook


معنی : دفترچه بانکی، کتابچه بانک، دفتر حساب بانک
معانی دیگر : دفترچه ی پس انداز، دفترچه ی بانکی (passbook هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

کتابچه بانک، دفترحساب بانک، دفترچه بانکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a book that a depositor keeps containing the bank's records of his or her savings deposits and withdrawals.

• record-book for bank transactions
small booklet in which one's bank transactions are recorded (now replaced by computer printouts)

مترادف و متضاد

دفترچه بانکی (اسم)
bankbook

کتابچه بانک (اسم)
bankbook

دفتر حساب بانک (اسم)
bankbook

جملات نمونه

1. If you are money, I am bankbook, I can take you certainly.
[ترجمه ترگمان]اگر شما پول دارید، من بانک bankbook، می توانم شما را با خودم ببرم
[ترجمه گوگل]اگر پول باشید ، من دفترچه حساب بانکی هستم ، مطمئناً می توانم شما را ببرم

2. Mr Brown. You must bring your bankbook and ID card (Passport) go to the bank where you open it, to report the loss of bankcard in five days, If not this freeze will fall into abeyance.
[ترجمه ترگمان]آقای براون شما باید کارت اعتباری و کارت اعتباری خود (گذرنامه)را به بانک ارسال کنید، جایی که شما آن را باز می کنید، و گزارش از دست دادن of در پنج روز را گزارش کنید، اگر این توقف در حالت تعلیق باقی بماند
[ترجمه گوگل]آقای براون شما باید دفترچه بانك و كارت شناسایی (گذرنامه) خود را به بانكی كه در آن را باز كرده اید وارد كنید تا در طی پنج روز از دست دادن كارت بانك گزارش شود ، در غیر اینصورت یخ زدگی به تعویق می افتد

3. May I have a look at your bankbook?
[ترجمه ترگمان]میشه یه نگاهی به بانک your بندازم؟
[ترجمه گوگل]ممکن است نگاهی به دفترچه بانکتان بیندازم؟

4. That's fine. Here is your bankbook.
[ترجمه ترگمان]- اشکالی نداره این هم بانک your
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ خوب است این دفترچه بانکی شماست

5. She ransack my apartment for the bankbook.
[ترجمه ترگمان] آپارتمان من رو به خاطر بانک bankbook خراب میکنه
[ترجمه گوگل]او به خاطر دفترچه بانک ، به آپارتمان من حمله می کند

6. Should l keep the bankbook until you get discharged?
[ترجمه ترگمان]باید بانک bankbook رو نگه دارم تا تو رو مرخص کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید تا زمان ترخیص دفترچه بانکی را نگه دارم؟

7. How to choose a more professional bankbook printer?
[ترجمه ترگمان]چگونه یک چاپگر bankbook حرفه ای را انتخاب کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونه یک چاپگر حرفه ای برای دفترچه بانکی انتخاب کنیم؟

8. Here are my bankbook and the slip for 500 yuan.
[ترجمه ترگمان]این bankbook و the برای ۵۰۰ لیره است
[ترجمه گوگل]در اینجا دفترچه بانکی من و برگه 500 یوان است

9. Next, let's appreciate the story about a bankbook.
[ترجمه ترگمان]سپس، اجازه دهید داستان مربوط به یک دفترچه راهنما را درک کنیم
[ترجمه گوگل]بعد ، اجازه دهید شماره 39 از داستان یک دفترچه بانکی قدردانی کند

10. The means of payments of bankbook account have been widely used in our country.
[ترجمه ترگمان]ابزار پرداخت ها در حساب بانکی بطور گسترده ای در کشور ما مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]روش پرداخت حساب بانکی به طور گسترده ای در کشور ما مورد استفاده قرار گرفته است

11. A : We ask for a bankbook, deposit certificate and deposIt'slip.
[ترجمه ترگمان]یک بانک پول بانک، سند deposit و deposit درخواست می کنیم
[ترجمه گوگل]ما درخواست دفترچه بانك ، گواهی سپرده و واریز شماره 39 می كنیم

12. Now let me record this transaction in your bankbook.
[ترجمه ترگمان]حالا بزارید این معامله رو در بانک your ثبت کنم
[ترجمه گوگل]حالا بگذارید این معامله را در دفترچه بانك شما ثبت كنم

13. I have not updated my bankbook in a long time.
[ترجمه ترگمان]من دفترچه های بانکی خود را به مدت طولانی به روز نکرده بودم
[ترجمه گوگل]من مدت طولانی است که دفترچه بانک خود را به روز نمی کنم

14. And then you found his dad's bankbook and you somehow threw it in their pool!
[ترجمه ترگمان]و بعدش تو دفترچه بانکی پدرش رو پیدا کردی و یه جوری انداختمش تو استخر
[ترجمه گوگل]و سپس دفترچه شماره 39 پدر او را پیدا کردید و به نوعی آن را در استخر آنها انداختید!

15. Since this is a money and banking book we focus on what happens to the interest rate when the money supply changes.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این یک کتاب پول و بانکی است، ما بر آنچه که در نرخ بهره رخ می دهد زمانی که عرضه پول تغییر می کند، تمرکز می کنیم
[ترجمه گوگل]از آنجا که این یک کتاب پول و بانک است ، ما بر آنچه که برای نرخ بهره هنگام تغییر حجم پول اتفاق می افتد تمرکز می کنیم

16. it would make the bank book like a castle.
[ترجمه ترگمان]این کتاب بانک را مثل یک قلعه درست می کرد
[ترجمه گوگل]این کتاب بانک را مانند یک قلعه می کند

17. Certificate of Deposit, Bank Slip and Bank Book or official Bank Statement.
[ترجمه ترگمان]گواهی سپرده بانکی، Slip بانک و یا بیانیه بانک رسمی
[ترجمه گوگل]گواهی سپرده ، فیش بانکی و دفترچه بانکی یا صورت رسمی بانک

18. A World Bank Book: "Global Economic Prospects and the Developing Countries", 199 The International Bank for Reconstruction and Development, The World Bank, Washington, D. C.
[ترجمه ترگمان]کتاب بانک جهانی: \"چشم انداز اقتصادی جهانی و کشورهای در حال توسعه\"، ۱۹۹ بانک بین المللی بازسازی و توسعه، بانک جهانی، واشنگتن، D ج
[ترجمه گوگل]یک کتاب بانک جهانی به نقل از: چشم اندازهای اقتصادی جهانی و کشورهای در حال توسعه ؛ ، 199 بانک بین المللی بازسازی و توسعه ، بانک جهانی ، واشنگتن ، دی سی

19. Meanwhile, Jinfeng gets Mingzhang's bank book and pays the ransom for him.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، Jinfeng دفتر بانک Mingzhang را می گیرد و برای او باج پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]در همین حال ، جین فنگ دفتر بانك شماره 39 مینگژانگ را می گیرد و دیه وی را می پردازد

20. Thanks. All right. Here is your bank book .
[ترجمه ترگمان] ممنون خیلی خب اینم از کتاب bank
[ترجمه گوگل]با تشکر خیلی خوب این دفتر بانکتان است

21. Gillian returned the bank book and got back into the cab.
[ترجمه ترگمان]گیلیان کتاب بانک را پس گرفت و سوار تاکسی شد
[ترجمه گوگل]جیلیان دفتر بانک را برگرداند و دوباره داخل کابین شد

22. Responsible for updating cash and bank book, enter daily journal voucher into accounting system.
[ترجمه ترگمان]مسیول به روز رسانی پول نقد و دفترچه های بانکی، به یادداشت های روزانه روزانه در سیستم حسابداری وارد کنید
[ترجمه گوگل]مسئول به روزرسانی وجه نقد و دفترچه بانك ، کوپن مجله روزانه را وارد سیستم حسابداری کنید

23. What shall I do if I lose my bank book?
[ترجمه ترگمان]اگر کتابم را از دست بدهم چه باید بکنم؟
[ترجمه گوگل]اگر دفترچه بانکی خود را گم کنم چه کاری باید انجام دهم؟

24. When bank book capital finally adjusts to current market imperatives, it may well reach its highest levels in 75 years, at least temporarily (see chart).
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سرمایه کتاب بانک ها در نهایت با شرایط فعلی بازار هماهنگ می شود، ممکن است به بالاترین سطح خود در ۷۵ سال، حداقل به طور موقت (نمودار مراجعه کنید)
[ترجمه گوگل]وقتی سرمایه دفتری بانکی سرانجام با الزامات فعلی بازار سازگار شود ، حداقل به طور موقت ممکن است به بالاترین سطح در 75 سال گذشته برسد (نمودار را ببینید)

25. Here's your bank book.
[ترجمه ترگمان]این کتاب bank
[ترجمه گوگل]در اینجا شماره بانك شماره 39 شماست

26. Here is your bank book.
[ترجمه ترگمان] اینم از کتاب your
[ترجمه گوگل]این دفتر بانکتان است

27. I loved to watch the bank teller add up my deposit and write it in my little red bank book.
[ترجمه ترگمان]من خیلی دوست داشتم که صندوق بانک را ببینم و آن را در دفتر کوچک red بنویسم
[ترجمه گوگل]دوست داشتم تماشا كنم كه عابربانك سپرده من را جمع كرده و آن را در كتاب بانك قرمز من نوشت

28. November 2 2006—Developing countries in Latin America and East Asia may be a world apart, but both regions are locked in a similar struggle to educate their young people, a new World Bank book says.
[ترجمه ترگمان]نوامبر ۲۰۰۶ - یک کتاب جدید بانک جهانی می گوید که کشورهای در حال توسعه در آمریکای لاتین و آسیای شرقی ممکن است دنیایی جدا از هم باشند، اما هر دو منطقه در تلاش مشابهی برای آموزش جوانان خود هستند
[ترجمه گوگل]نوامبر 2 2006 - در کتاب جدید بانک جهانی آمده است که کشورهای در حال توسعه در آمریکای لاتین و آسیای شرقی ممکن است از یک دنیا جدا باشند ، اما هر دو منطقه درگیر مبارزه مشابهی برای آموزش جوانان خود هستند

پیشنهاد کاربران

دفترچه بانکی

دفترچه حساب بانکی


کلمات دیگر: