کلمه جو
صفحه اصلی

lawn chair

انگلیسی به انگلیسی

• chair designed for outdoor use, patio chair

جملات نمونه

1. Food and beverages will be available, and lawn chairs or a blanket are recommended for comfortable viewing.
[ترجمه ترگمان]غذا و نوشیدنی در دسترس خواهند بود، و صندلی های چمن و یا یک پتو برای دیدن راحت توصیه می شوند
[ترجمه گوگل]غذا و نوشیدنی ها در دسترس خواهد بود و صندلی های چمن یا پتو برای مشاهده راحت توصیه می شود

2. Clean up the lawn chairs and set aside the evenings of April 3 and Sept. 2
[ترجمه ترگمان]صندلی های چمن را تمیز کنید و غروب ۳ آوریل و ۲ سپتامبر را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]پاک کردن صندلی های چمن و شبانه روزهای 3 آوریل و 2 سپتامبر را کنار بگذارید

3. Rob said, rocking back in his philosophic lawn chair.
[ترجمه ترگمان]راب به پشتی صندلی اش تکیه داد و گفت:
[ترجمه گوگل]راب گفت، در حال چرخش در صندلی چمن فیلسوف خود را

4. Bring a lawn chair or beach chair for comfortable seating, and leave the alcoholic beverages at home.
[ترجمه ترگمان]یک صندلی چمن و یا صندلی ساحلی برای نشستن راحت داشته باشید و نوشیدنی های الکلی را در خانه رها کنید
[ترجمه گوگل]یک صندلی چمن یا صندلی ساحلی را برای صندلی راحت کنید و نوشیدنی های الکلی را در خانه بگذارید

5. Bring along a blanket or lawn chair – after midnight or before dawn – and lie back comfortably while gazing upward.
[ترجمه ترگمان]پس از نیمه شب یا قبل از سپیده دم، یک پتو یا یک صندلی برای خودت بیاور - و در حالی که به بالا خیره شده بود، راحت دراز بکش
[ترجمه گوگل]بعد از نیمه شب یا قبل از طلوع آفتاب، یک پتو یا صندلی چمن را بیاورید و در حالی که به سمت بالا نگاه می کنید، راحت بمانید

6. Dwight : So you see the lawn chair symbolizes the anthropological conundrum that is this very existence.
[ترجمه ترگمان]Dwight: پس شما می بینید که صندلی چمن نماد the انسان شناختی محسوب می شود
[ترجمه گوگل]دوایت: بنابراین صندلی چمن را می بینید که نماد انحرافی انسان شناسی است که این موجود است

7. A familiar sweatered figure sprawled in a lawn chair.
[ترجمه ترگمان]هیکلی آشنا و آشنا روی یک صندلی چمن ولو شده بود
[ترجمه گوگل]یک کت و شلوار آشنا در صندلی چمن در حال گسترش است

8. One day, while sitting outside in his lawn chair, Larry had his eureka moment.
[ترجمه ترگمان]یک روز، در حالی که بیرون روی صندلی his نشسته بود، لری یک لحظه eureka را داشت
[ترجمه گوگل]یک روز، در حالیکه در صندلی چمنش نشسته بود، لری لحظه یورکا بود

9. Pull up a lawn chair or hammock under your favorite shade tee and relax!
[ترجمه ترگمان]یه صندلی چمن یا ننو رو بیار زیر سایه your و آروم باش
[ترجمه گوگل]کشیدن یک صندلی چمن یا حمور زیر سایه دلخواه خود را انجام دهید و استراحت کنید!

10. He tied them to a lawn chair and filled them with helium.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به یک صندلی چمن بست و با هلیوم آن را پر کرد
[ترجمه گوگل]او را به صندلی چمن گره زد و آنها را با هلیوم پر کرد

11. As I relaxed in a lawn chair, my six-year-old sank yet another basket.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در یک صندلی راحتی خیالم راحت بود، هنوز یک سبد دیگر باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که در صندلی چمن آرام شدم، شش ساله من یک سبد دیگر را غرق کرد

12. Seating is free for those wishing to bring their own blankets or lawn chairs.
[ترجمه ترگمان]Seating برای کسانی که دلشان می خواهد پتوها و صندلی های راحتی خودشان را بیاورند آزاد است
[ترجمه گوگل]صندلی برای کسانی که مایل به پتو یا صندلی چمن هستند، رایگان است

13. In the patio, all four of us are draped over lawn chairs reading.
[ترجمه ترگمان]در حیاط، هر چهار نفر از ما را روی صندلی چمن انداخته بودند و کتاب می خواندند
[ترجمه گوگل]در پاسیو، تمام چهار نفر از ما در حال خواندن صندلی چمن هستند

14. Many of them had been camped here since early evening with their picnic hampers and lawn chairs.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها از اوایل شب با پیک نیک و صندلی های راحتی در اینجا اردو زده بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها از اوائل شب تا کنون با مهمانخانه های پیک نیک و صندلی های چمن خود در این اردوگاه بوده اند


کلمات دیگر: