کلمه جو
صفحه اصلی

malamute


رجوع شود به: alaskan malamute، malemute ج، سگ سورتمه کش امریکای شمالی

انگلیسی به فارسی

( malemute ) (جانورشناسی) سگ سورتمه کش آمریکای شمالی


مالاموت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an Alaskan breed of dog, chiefly raised for pulling sleds.

• alaskan malamute, large alaskan breed of dog often used to pull sleds

جملات نمونه

1. Malamute stared earnestly at the floor, nodding vigorously at certain points in her narrative.
[ترجمه ترگمان]malamute با دقت به زمین خیره شد و با جدیت به نکات خاصی که در داستانش بود اشاره کرد
[ترجمه گوگل]مالاموت به طور جدی در طبقه خیره شد و به شدت از نقاط خاصی از روایت خود خواسته بود

2. Condition - The Alaskan Malamute a sledge dog.
[ترجمه ترگمان]اوضاع در آلاسکا یک سگ سورتمه است
[ترجمه گوگل]شرایط - مالاموت آلاسکا سگ سورتمه

3. Alaskan Malamute is a noble dog with a unique history.
[ترجمه ترگمان]Alaskan یک سگ نجیب با تاریخ منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]مالاموت آلاسکا یک سگ نجیب با تاریخ منحصر به فرد است

4. The Alaskan Malamute is best judged on a loose lead a moderate speed.
[ترجمه ترگمان]The در آلاسکا به بهترین شکل با یک سرعت متوسط مورد قضاوت قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Malamute Alaskan بهترین است در مورد سرب شل با سرعت متوسط ​​قضاوت می شود

5. The Alaskan Malamute is best judged on a loose lead at a moderate speed.
[ترجمه ترگمان]malamute Alaskan در یک سرعت متوسط به بهترین شکل مورد قضاوت قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Malamute Alaskan بهتر است در مورد سرب شسته با سرعت متوسط ​​قضاوت شود

6. The Alaskan Malamute is best judged on lead at a moderate speed.
[ترجمه ترگمان]The در آلاسکا با سرعت متوسط مورد قضاوت قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Malamute Alaskan بهترین در سرب با سرعت متوسط ​​قضاوت می شود

7. The legs of the Malamute must indicate unusual strength and tremendous propelling power.
[ترجمه ترگمان]پاهای of باید قدرت خارق العاده و قدرت محکم به جلو را نشان دهند
[ترجمه گوگل]پایه Malamute باید قدرت غیرمعمول و قدرت حرکتی فوق العاده ای را نشان دهد

8. The Alaskan Malamute should stand for examination with confidence.
[ترجمه ترگمان]The در آلاسکا باید بااعتماد به نفس بایستد
[ترجمه گوگل]مالاموت آلاسکا باید با اعتماد به نفس معاینه شود

9. We do feel that the Malamute should be a beautiful dog.
[ترجمه ترگمان]ما احساس می کنیم که malamute باید یک سگ زیبا باشد
[ترجمه گوگل]ما احساس می کنیم که مالاموت باید یک سگ زیبا باشد

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. The Alaskan Malamute is a noble dog with a unique history.
[ترجمه ترگمان]The Alaskan یک سگ نجیب با تاریخ منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]مالاموت آلاسکا یک سگ نجیب با تاریخ منحصر به فرد است

12. Alaskan Malamute is a noble dog with a unique hello story.
[ترجمه ترگمان]Alaskan یک سگ نجیب با یک داستان سلام منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]مالاموت آلاسکا یک سگ نجیب با یک داستان سلامتی منحصر به فرد است

13. The Malamute foot should be fairly large and tight.
[ترجمه ترگمان]پای پیاده باید نسبتا بزرگ و محکم باشد
[ترجمه گوگل]پا Malamute باید نسبتا بزرگ و تنگ باشد

14. Condition — The Alaskan Malamute is a working sledge dog.
[ترجمه ترگمان]شرایط - The آلاسکا یک سگ سورتمه است
[ترجمه گوگل]شرایط - Malamute آلاسکا سگ کار سگ کار می کند

15. Hir own safety seemed unimportant now, hir life had been swamped by the torrent of Tammuz Malamute.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر امنیت ملی به نظر مهم نمی آمد، زندگی hir در میان سیل Tammuz of فرورفته بود
[ترجمه گوگل]هیر ایمان خود را در حال حاضر مهم نیست در حال حاضر، زندگی hir توسط تورم تاموش مالاموت غرق شد


کلمات دیگر: