معنی خاصی به چیزی نسبت دادن
read into
معنی خاصی به چیزی نسبت دادن
انگلیسی به انگلیسی
• attribute a particular meaning, find a certain meaning
پیشنهاد کاربران
تفسیر به رای کردن
استنتاج معنایی خاص
Read into that what you will
هر جور خواستی برداشت کن
هر جور خواستی برداشت کن
به غلط استنباط کردن، به غلط تعبیر کردن
استنباط غلط کردن، تعبیر اشتباه کردن، برداشت اشتباه کردن
You're reading too much into her remarks.
داری از اظهاراتش برداشت اشتباه می کنی.
Don't read too much into her leaving so suddenly - she probably just had a train to catch.
از اینکه خیلی ناگهانی رفت استنباط اشتباه نکن. احتمالا باید زودتر به قطارش میرسید.
You're reading too much into her remarks.
داری از اظهاراتش برداشت اشتباه می کنی.
Don't read too much into her leaving so suddenly - she probably just had a train to catch.
از اینکه خیلی ناگهانی رفت استنباط اشتباه نکن. احتمالا باید زودتر به قطارش میرسید.
کلمات دیگر: