کلمه جو
صفحه اصلی

lavabo


(در برخی مراسم کلیسای کاتولیک) شستن انگشتان، لگن ویژه ی این کار (lavabo dish هم می گویند)، آیین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی

انگلیسی به فارسی

(در برخی مراسم کلیسای کاتولیک) شستن انگشتان


لگن ویژه‌ی این کار (lavabo dish هم می‌گویند)


لگن و مخزن آب بالای آن (که روی دیوار کلیسا و غیره کار می‌گذارند)


انگلیسی به انگلیسی

• (catholicism) ceremonial washing of the hands; psalm recited during the hand washing ceremony; basin and towel used during a ceremonial hand-washing; handbasin, washbasin, washbowl

جملات نمونه

1. Traditional lavabo is fundamental key with white, although also have the product of a few amaranthine, weak pink, but have the market as expression of white, character.
[ترجمه ترگمان]lavabo سنتی یک کلید بنیادی با رنگ سفید است، با این حال، محصول چند amaranthine، صورتی ضعیف، اما بازار را به عنوان تجلی سفید و شخصیت در خود دارد
[ترجمه گوگل]لواسان سنتی کلید اساسی با سفید است، اگرچه محصولی از چندین گلدان گلدار صورتی ضعیف نیز دارد، اما بازار به عنوان بیان شخصیت سفید شناخته می شود

2. Lavabo cooperates to protect the integral colour environment of bath space now, the diversification with together with qualitative material, colour more rich, individuation.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Lavabo برای حفاظت از محیط رنگ طبیعی فضا در حال حاضر، تنوع با هم با مواد کمی، رنگ more، individuation هم کاری می کند
[ترجمه گوگل]Lavabo همکاری می کند تا از محیط رنگی مجزا فضای حمام، تنوع و همراه با مواد کیفی، رنگ غنی تر، فردیت محافظت کند

3. The lavabo of of primitive simplicity, massiness is made after the conventional technology that make a surname is transformed, let a person experience pastoral romance and nature.
[ترجمه ترگمان]The از سادگی اولیه، massiness پس از فن آوری مرسوم صورت می گیرد که نام خانوادگی را تغییر می دهد، و اجازه می دهد یک فرد رابطه عاشقانه و طبیعت چوپانی را تجربه کند
[ترجمه گوگل]پس از تکنولوژی معمولی که نام خانوادگی تغییر می کند، لابی از سادگی ابتدایی، عشقی به وجود می آید، به طوری که فرد احساس عاشقانه و طبیعت می کند

4. But the lavabo that if be quality, owes beautiful, can go up full birdbath flows to the ground even, wet the floor flyblown .
[ترجمه ترگمان]اما lavabo که اگر کیفیت داشته باشد به زیبایی مدیون است، می تواند به طور کامل به زمین برود، حتی زمین را مرطوب کند
[ترجمه گوگل]اما لابابو که اگر با کیفیت باشد، زیبا می شود، می تواند جریان هوا پر از آب را به زمین برساند، حتی اگر کف زمین را بشویید

5. Put lavabo into shower area, that is to say, arrange lavabo in wet area.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، lavabo را در یک منطقه بارانی قرار دهید و آن را در منطقه مرطوب مرتب کنید
[ترجمه گوگل]قرار دادن لواو در منطقه دوش، به عبارت دیگر، لابابو را در منطقه مرطوب ترتیب دهید

6. Look from visual effect, the mirror on gules lavabo and wall, form contrast all round palely, colorific is tie-in, only beautiful and perceptual.
[ترجمه ترگمان]از اثر بصری، آینه روی gules lavabo و دیوار، در مقابل تمام palely، که فقط زیبا و ادراکی است، تفاوت دارد
[ترجمه گوگل]از اثر بصری، آینه در gules lavabo و دیوار نگاه کنید، کنتراست را در اطراف پیللی دور کنید، رنگی کراوات، فقط زیبا و ادراکی است

7. The traditional lavabo that defend bath, the habit embeds mesa falls.
[ترجمه ترگمان]The سنتی که از حمام دفاع می کنند، این عادت mesa می شود
[ترجمه گوگل]Lavabo سنتی که از حمام دفاع می کند، عادت تعبیر می کند

8. Present lavabo pays attention to personalized appearance, put alone, popular is the lavabo of independent type table that the sort of on mesa putting.
[ترجمه ترگمان]lavabo حاضر توجه خود را به ظاهر شخصی خود معطوف می کند، تنها، محبوب، محبوب و محبوب جدول نوع مستقل است که در آن نوع of قرار دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر lavabo توجه به ظاهر شخصی، تنها قرار داده است، محبوب است lavabo از جدول نوع مستقل است که نوعی در mesa قرار دادن

9. It is a kind of polishing wheel installed in irregular shape edge, straight-line rounding edge and lavabo grinding machine, also called skin wheel.
[ترجمه ترگمان]این نوعی از چرخ polishing است که در لبه شکل نامنظم، لبه گرد کردن خط مستقیم و دستگاه تراش lavabo نصب شده است که به آن فرمان پوست نیز گفته می شود
[ترجمه گوگل]این یک نوع چرخ فلزی نصب شده در لبه شکل نامنظم، خط راست گرد و لعاب ماشین سنگ زنی، همچنین به نام چرخ پوست است

10. As luck would have it I find a ticket in the lavabo for a concert. Light as a feather now I go there to the Salle Gaveau.
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، من یک بلیت برای کنسرت برای کنسرت پیدا می کردم حالا به عنوان یک پر نور به آنجا می روم و به تالار ملل می روم
[ترجمه گوگل]به عنوان شانس آن را داشته ام من یک بلیط در lavabo برای یک کنسرت پیدا کنید حالا به عنوان پر پر نور من به آنجا می روم تا به سلام گائوو

11. It is a kind of polishing wheel installed in irregular shape edge, straight-line rounding edge and lavabo grinding machine.
[ترجمه ترگمان]این نوعی از چرخ polishing است که در لبه شکل نامنظم، لبه گرد کردن خط مستقیم و دستگاه آسیاب بادی نصب شده است
[ترجمه گوگل]این یک نوع چرخ فلزی نصب شده در لبه شکل نامنظم، لبه گرد خط راست و ماشین سنگ زنی lavabo است

12. Wherever the joint between the wall and bathtub, cabinet, lavabo, water thanks etc.
[ترجمه ترگمان]هر جا که بین دیوار و وان حمام، کابینت، lavabo، آب و
[ترجمه گوگل]هر جایی که اتصال بین دیوار و وان، کابینت، لواو، آب و غیره

13. Results There were 6 4% targets using the ecological toilet and 6 8% owned lavabo, 5 4% set washing-hand bathroom in family and 5 9% attained safety water supply.
[ترجمه ترگمان]نتایج ۶ % % اهداف با استفاده از توالت های اکولوژیکی و ۶ % مالکیت lavabo، ۵ % دست شویی دست شویی در خانواده و ۵ % % در تامین آب سالم بودند
[ترجمه گوگل]نتایج: اهداف 6 و 4 درصد با استفاده از توالت اکولوژیک و 6 و 8 درصد متعلق به لابابو، 5 درصد 4 درصد حمام دستشویی در خانواده و 9/8 درصد آب آشامیدنی را دریافت کردند

14. Red cabinet put oneself in another's position, contracted design, this paragraph in the female consumers lavabo is very popular.
[ترجمه ترگمان]کابینه قرمز خود را در موقعیت دیگری قرار داد، طراحی قراردادی، این پاراگراف در مصرف کنندگان زن، بسیار محبوب است
[ترجمه گوگل]کابینه قرمز خود را در موقعیت دیگری قرار داده است، طراحی قرارداد، این پاراگراف در مصرف کنندگان زن lavabo بسیار محبوب است


کلمات دیگر: