کلمه جو
صفحه اصلی

parkinson's disease


(پزشکی) بیماری پارکینسون، فلج مرتعش طب مر­ پارکینسن

انگلیسی به فارسی

بیماری پارکینسون، مرض پارکینسن، فلج مرتعش


(پزشکی) مرض پارکینسن، فلج مرتعش


انگلیسی به انگلیسی

• nervous disease characterized by trembling and lack of muscle control (causing difficulty of speech and of movement)

مترادف و متضاد

nervous system disorder


Synonyms: paralysis agitans, Parkinsonism, shaking palsy


جملات نمونه

1. Parkinson's disease is a debilitating and incurable disease of the nervous system.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون یک بیماری مهلک و غیرقابل درمان سیستم عصبی است
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون یک بیماری ناتوان کننده و غیر قابل درمان سیستم عصبی است

2. She also suffered from Parkinson's Disease, irritable bowel syndrome and had suffered a slight stroke.
[ترجمه ترگمان]او همچنین از بیماری پارکینسون، سندروم روده تحریک پذیر رنج برد و دچار سکته خفیف شد
[ترجمه گوگل]او همچنین از بیماری پارکینسون، سندرم روده تحریک پذیر رنج می برد و دچار سکته مغزی شدید شده است

3. This debate in public is about Parkinson's disease and a particular experimental treatment.
[ترجمه ترگمان]این بحث در جامعه در مورد پارکینسون و یک درمان تجربی خاص است
[ترجمه گوگل]این بحث در مورد بیماری پارکینسون و درمان خاص تجربی است

4. Parkinson's disease is a degenerative brain disorder that causes tremors and muscle rigidity among other symptoms.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون یک اختلال مغز فاسد است که موجب ایجاد ارتعاشات و سفتی عضلات در میان علایم دیگر می شود
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون اختلال مغزی کشنده است که باعث ایجاد لرزش و استحکام عضلانی در بین علائم دیگر می شود

5. Sufferers from Parkinson's disease are many, and their problems are hateful and hurtful.
[ترجمه ترگمان]Sufferers از پارکینسون بسیاری هستند و مشکلات آن ها نفرت انگیز و مضر است
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون بسیاری هستند و مشکلات آنها متنفر و مضر است

6. The health centre runs a support group for Parkinson's disease sufferers.
[ترجمه ترگمان]مرکز بهداشت یک گروه حمایتی را برای مبتلایان به بیماری پارکینسون اداره می کند
[ترجمه گوگل]مرکز سلامت یک گروه حمایت کننده برای بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون دارد

7. Parkinson's Disease seems to be marking time at the moment.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بیماری پارکینسون در حال حاضر در حال نشان دادن زمان است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بیماری پارکینسون در حال حاضر علامت گذاری می شود

8. Parkinson's disease is a commonly encountered central nervous retrograde affection in elder persons.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون یکی از موارد رایج در برخورد با اختلال عصبی عصبی مرکزی در سالمندان است
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون عادت متعارف عصبی مرکزی در افراد مسن است

9. Medical researchers say Parkinson's Disease is the second most common degenerative neurological disorder after Alzheimer's with some 10 million people suffering from the disease around the world.
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران پزشکی می گویند که بیماری پارکینسون دومین اختلال عصبی کننده عصبی بعد از آلزایمر است و حدود ۱۰ میلیون نفر از این بیماری در سراسر جهان رنج می برند
[ترجمه گوگل]محققان پزشکی می گویند بیماری پارکینسون دومین شایع ترین اختلال نعوظ دژنراتیو بعد از آلزایمر است که حدود 10 میلیون نفر از این بیماری در سراسر جهان رنج می برند

10. Parkinson's disease (PD) is characterized by striatal dopamine depletion, especially in the posterior putamen.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون (PD)با کاهش قابل توجه دوپامین مشخص می شود، به خصوص در the خلفی
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون (PD) با تخلیه دوپامین ستریتیتی، به ویژه در بتامن خلفی مشخص می شود

11. Parkinson's disease occurs with increasing frequency in older people.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون با افزایش فرکانس در افراد مسن روی می دهد
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون با فراوانی بیشتر در افراد مسن اتفاق می افتد

12. Severe Parkinson's disease treated with intracerebral transplantation of infant adrenal medulla have clinical significance and popularizing value.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون که با پیوند intracerebral از مغز مغز آدرنالی درمان می شود دارای اهمیت بالینی و ارزش popularizing است
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون شدید درمان شده با پیوند داخل مغزی مدولا آدرنال نوزادان دارای اهمیت بالینی و محبوبیت ارزش است

13. Parkinson's disease is one of the commonest afflictions caused by damage cells of the brain.
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون یکی از رایج ترین آفاتی است که به دلیل آسیب به سلول های مغز ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون یکی از رایج ترین عوارض ناشی از آسیب سلول های مغز است

14. For Parkinson's disease, pallidotomy is revised, grafting of neural tissue is still active and DBS is added to the therapy without lesion.
[ترجمه ترگمان]برای بیماری پارکینسون، pallidotomy مورد بازبینی قرار می گیرد و پیوند بافت عصبی هنوز فعال است و DBS بدون lesion به درمان اضافه می شود
[ترجمه گوگل]برای بیماری پارکینسون، pallidotomy تجدید نظر شده است، پیوند از بافت عصبی هنوز فعال است و DBS به درمان بدون ضایعات اضافه می شود

15. He works with people who suffer from Parkinson's disease.
[ترجمه ترگمان]او با افرادی کار می کند که از بیماری پارکینسون رنج می برند
[ترجمه گوگل]او با افرادی که از بیماری پارکینسون رنج می برند کار می کند


کلمات دیگر: