کلمه جو
صفحه اصلی

on all fours


1- چهار دست و پا 2- (جانور) با چهارپا 3- (با: with) کاملا برابر (با)، مساوی (با)، چهاردست وپا

انگلیسی به فارسی

بر روی چهار چرخ


انگلیسی به انگلیسی

• on hands and knees

جملات نمونه

1. The baby was crawling about on all fours.
[ترجمه ترگمان]بچه روی چهار دست و پا می خزید
[ترجمه گوگل]کودک در مورد هر چهار نفر خزنده بود

2. She crawled on all fours over to the window.
[ترجمه ترگمان]چهار دست و پا به طرف پنجره رفت
[ترجمه گوگل]او در تمام چهارپایان به پنجره خزید

3. We were crawling around on all fours.
[ترجمه ترگمان]چهار دست و پا راه می رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در اطراف چهارگوش خزنده بودیم

4. You'll have to get down on all fours to clean behind the toilet.
[ترجمه ترگمان]باید چهار دست و چهار دست و پا بزنی و پشت توالت قایم بشی
[ترجمه گوگل]برای تمیز کردن پشت توالت، باید بر روی چهار چرخ قرار دهید

5. He was down on all fours playing with the puppy.
[ترجمه ترگمان]روی چهار دست و پا نشسته بود و با توله سگه بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او در تمام چهار بازی با توله سگ بازی کرد

6. Tam was on all fours, a wood chisel in his hand, apparently sneaking up on a grazing sheep.
[ترجمه ترگمان]تام روی چهار دست و پا ایستاده بود و یک قلم چوب در دست داشت و ظاهرا مشغول چریدن بود
[ترجمه گوگل]تام در تمام چهار انگشتان بود، یک چوب برش در دستش، ظاهرا از گاو شیری گریخت

7. Peter had been on all fours and had had to roll out of the gutter on to the pavement.
[ترجمه ترگمان]پیتر چهار دست و پا روی زمین افتاده بود و مجبور شده بود از جوی آب بیرون برود
[ترجمه گوگل]پیتر در تمام چهارگوشه ها بود و مجبور شده بود از ریزه رول به پیاده رو رفته

8. She tried to get up on all fours, and bumped her head on the underside of the bed.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد چهار دست و پا بلند شود و سرش را به زیر تخت پایین آورد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تمام چهار انگشتان را بکشد و سرش را در پایین تخت قرار داد

9. Billy was down on all fours playing with the puppy.
[ترجمه ترگمان]بیلی روی چهار دست و پا نشسته بود و با توله سگه بازی می کرد
[ترجمه گوگل]بیلی در تمام چهار بازی با توله سگ بازی کرد

10. I managed to land on all fours and started to run for cover.
[ترجمه ترگمان]من موفق شدم چهار دست و پا روی زمین فرود بیایم و شروع به دویدن کردم
[ترجمه گوگل]من موفق به فرود بر روی تمام چهار و شروع به اجرا برای پوشش

11. He crawls up to her on all fours like a gentle but ravenous bear and begins to nuzzle her.
[ترجمه ترگمان]مثل یک خرس نجیب و گرسنه روی چهار دست و پا راه می رود و شروع می کند به مالیدن او
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک خرس ملایم اما خشن و خشن به او میپردازد و شروع به خندیدن او می کند

12. Get down on all fours and look around.
[ترجمه ترگمان] چهار دست و پا بکش پایین و یه نگاهی به اطراف بنداز
[ترجمه گوگل]پایین بر روی چهار چرخ قرار دهید و اطراف نگاه کنید

13. A baby crawls on all fours.
[ترجمه ترگمان] یه بچه روی چهار دست و پا راه میره
[ترجمه گوگل]یک کودک بر روی چهار چرخ سرش می زند

14. The examples are not on all fours.
[ترجمه ترگمان]این نمونه ها چهار دست و پا نیستند
[ترجمه گوگل]مثالها بر روی همه چهار چیز نیست

15. The child is crawling on all fours.
[ترجمه ترگمان]بچه چهار دست و پا دارد روی زمین می خزید
[ترجمه گوگل]کودک در تمام چهارگوش خزنده است

پیشنهاد کاربران

چارچنگولی ( یا ) چهارچنگولی

چهار زانو

on all fours
phrase of all
on hands and knees or ( of an animal ) on all four legs rather than just the hind ones.
"Frankie scuttled away on all fours"

چهار دست و پا
یعنی هم کف دستا رو زمینه هم جفت زانو ها. دقیقا مثل پوز داگی


کلمات دیگر: