کلمه جو
صفحه اصلی

nephritis


(پزشکی) گرده تبسی، کلیه افروختگی، نفریت

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) گرده تبسی، کلیه افروختگی، نفریت


نفریت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: nephritic (adj.)
• : تعریف: inflammation of the kidneys.

• disease of kidney inflammation (pathology)

جملات نمونه

1. A person with nephritis must avoid all exertion.
[ترجمه ترگمان]یک نفر با nephritis باید از تلاش و تقلا خودداری کند
[ترجمه گوگل]فرد مبتلا به نفریت باید تمام اعمال را اجتناب کند

2. When undertaken, renal biopsy has usually shown interstitial nephritis, although minimal change nephropathy has been reported.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که انجام شد، نمونه برداری از renal معمولا بین nephritis نشان داده شده است، اگرچه حداقل nephropathy تغییر گزارش شده است
[ترجمه گوگل]وقتی انجام شد، بیوپسی کلیوی معمولا نفریت بینابینی را نشان می دهد، اگر چه تغییرات نفروپاتی تغییری در آن گزارش شده است

3. Clinical presentation has been with acute nephritis, nephrotic syndrome, or renal failure.
[ترجمه ترگمان]معرفی بالینی دارای nephritis حاد، سندرم nephrotic یا نارسایی کلیه بوده است
[ترجمه گوگل]ارائه بالینی با نفریت حاد، سندرم نفروتیک یا نارسایی کلیه بوده است

4. Abstract: The nephritis is one of the common and detrimental diseases.
[ترجمه ترگمان]چکیده: The یکی از بیماری های شایع و مضر است
[ترجمه گوگل]چکیده: نفریت یکی از بیماری های شایع و مضر است

5. Background : Henoch - Schonlein purpura nephritis ( HSPN ) is a common secondary glomerulonephritis in children.
[ترجمه ترگمان]پیشینه: Henoch - Schonlein purpura nephritis (HSPN)یک glomerulonephritis ثانویه مشترک در کودکان است
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: انوچوه - نفریت پورپورا Schonlein (HSPN) یک گلومرولونفریت متداول در کودکان است

6. Complications may include abscess, nephritis, and rheumatic fever. Tonsils that become chronically inflamed and enlarged require surgical removal (tonsillectomy).
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود ممکن است شامل دمل، nephritis و تب روماتیسمی باشد Tonsils که به صورت مزمن ملتهب و بزرگ می شوند نیاز به برداشتن جراحی دارند (tonsillectomy)
[ترجمه گوگل]عوارض ممکن است شامل آبسه، نفریت و تب روماتیسمی باشد تونسیل هایی که به طور فزاینده و ملایم رشد می کنند نیاز به جراحی (تنزیلکتومی) دارند

7. This is a type of hereditary nephritis known as Alport's syndrome in which patients may also manifest nerve deafness and eye problems.
[ترجمه ترگمان]این نوعی از nephritis ارثی است که به سندرم Alport معروف است که در آن بیماران ممکن است ناشنوایی عصبی و مشکلات چشمی را نشان دهند
[ترجمه گوگل]این نوع از نفریت ارثی به نام سندرم آلپورت است که در آن بیماران همچنین می توانند ناشنوائی عصبی و مشکلات چشم را نمایان سازند

8. Check of patient of kidney spherule nephritis (), why?
[ترجمه ترگمان]معاینه بیمار کلیوی (nephritis)را بررسی کنید ()، چرا؟
[ترجمه گوگل]بررسی بیمار از نفریت spherule کلیه ()، چرا؟

9. Methods A rat model of accelerated nephrotoxic serum nephritis with NS was used in this study.
[ترجمه ترگمان]روش هایی برای مدل موش of سرم accelerated با استفاده از NS در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روشها: در این مطالعه، یک مدل رت از نفریت سرمی نفروتوکسیک با NS استفاده شد

10. Complications may include abscess, nephritis, and rheumatic fever.
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود ممکن است شامل دمل، nephritis و تب روماتیسمی باشد
[ترجمه گوگل]عوارض ممکن است شامل آبسه، نفریت و تب روماتیسمی باشد

11. Objective : To seek early diagnosis of lupus nephritis.
[ترجمه ترگمان]هدف: به دنبال تشخیص زودهنگام of nephritis
[ترجمه گوگل]هدف: به دنبال تشخیص زودهنگام نفریت لوپوس است

12. METHODS: Nephrotoxic serum nephritis model of rat was created by Clarkes method, and changes in ultrastructure of kidney were examined.
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل Nephrotoxic سرم nephritis موش توسط روش Clarkes ایجاد شد و تغییراتی در ultrastructure کلیه بررسی شد
[ترجمه گوگل]روشها: مدل Nephratoxic nephritis در موش صحرایی به روش کلارکس ایجاد شد و تغییرات فراوانی کلیه بررسی شد

13. Purpuric nephritis is the key factor that exerts an influence on the prognosis of HSP.
[ترجمه ترگمان]purpuric nephritis عاملی کلیدی است که بر پیش بینی HSP تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]نفریت Purpuric عامل کلیدی است که بر پیش آگهی HSP تأثیر می گذارد

14. Examined that not having nephritis, being able to is an uraemia?
[ترجمه ترگمان]Examined \"که\" nephritis \"نداره\" که بتونه یه \"uraemia\" باشه؟
[ترجمه گوگل]بررسی کرد که عدم داشتن نفریت، قادر بودن اوره خون است؟

پیشنهاد کاربران

التهاب مویرگهای داخلی کلیه


کلمات دیگر: