کلمه جو
صفحه اصلی

oliguria


(پزشکی) کم پیشابی، کم ادراری

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) کم پیشابی، کم ادراری


انگلیسی به انگلیسی

• scarcity of urine secretion in relation to the intake of fluids into the body (medicine)

جملات نمونه

1. Other studies have also shown that oliguria and sepsis are associated with a poor outcome.
[ترجمه ترگمان]مطالعات دیگر نشان داده اند که oliguria و sepsis با یک نتیجه ضعیف مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]سایر مطالعات نیز نشان داده اند که الیگواریا و سپسیس با نتایج ضعیف همراه است

2. Risk factors included old age, oliguria or anuria ARF, hypercatabolism ARF, severe infection, MOF, respiratory failure, liver failure, high blood urea nitrogen, and delayed dialysis.
[ترجمه ترگمان]عوامل ریسک شامل پیری، oliguria یا anuria ARF، hypercatabolism ARF، عفونت شدید، MOF، شکست کبد، شکست کبد، نیتروژن و nitrogen با تاخیر در دیالیز بودند
[ترجمه گوگل]عوامل خطر شامل پیری، الیجوری یا آنوری ARF، هیپات کاتولایز ARF، عفونت شدید، MOF، نارسایی تنفسی، نارسایی کبدی، نیتروژن اوره خون بالا و دیالیز تاخیری بود

3. Identification of prerenal oliguria and renal oliguria.
[ترجمه ترگمان]شناسایی of oliguria و oliguria کلیه
[ترجمه گوگل]شناسایی الیگوری پیش اورنال و الیگووری کلیوی

4. Symptoms include altered mental status tachycardia hypotension and oliguria.
[ترجمه ترگمان]نشانه ها عبارتند از تغییر وضعیت ذهنی تغییر یافته tachycardia و oliguria
[ترجمه گوگل]علائم عبارتند از: وضعیت هیپوتانیک تکی کاردی و الیگوریا

5. Burns: to reduce local oedema and to prevent oliguria from progressing to complete anuria.
[ترجمه ترگمان]برنز: کاهش oedema محلی و جلوگیری از پیشرفت oliguria تا تکمیل anuria
[ترجمه گوگل]برای کاهش التهاب موضعی و جلوگیری از پیشرفت الیگوریا به انجیر کامل، برسد

6. Results The reasons that led to oliguria or anuria early after transplantation were acute rejective reaction(5 9%), acute renal tubular necrosis (3 2%) and accelerated rejective reaction( 9%).
[ترجمه ترگمان]نتایج دلایل منجر به oliguria یا anuria اولیه پس از پیوند، واکنش rejective حاد (۵ %)، نکروز تومور حاد کلیوی (۳ %)و واکنش rejective تسریع شد (۹ %)
[ترجمه گوگل]نتایج: علل ناشی از الیگوریا یا آنوریا در اوایل پس از پیوند، واکنش شدید حسی (9/5٪)، نکروز لوله ای حاد کلیه (3/2٪) و واکنش سریع واکنش (9٪) بود

7. Oliguria is observed after hydration.
[ترجمه ترگمان]Oliguria بعد از hydration مشاهده می شود
[ترجمه گوگل]الیگوریا پس از هیدراتاسیون مشاهده می شود

8. Renal function also progressively deteriorates during high dose therapy, leading to both oliguria and electrolytes disturbances.
[ترجمه ترگمان]عملکرد Renal نیز به تدریج در طول درمان با دوز بالا از بین می رود و منجر به آشفتگی های both و الکترولیت ها می شود
[ترجمه گوگل]عملکرد کلیه در طول درمان با دوز بالا به طور مداوم وخیم تر می شود و منجر به اختلالات الیگوری و الکترولیت می شود

9. Blood incompatibilities can also result in tubular damage and severe oliguria.
[ترجمه ترگمان]ناسازگاری های خون نیز می تواند منجر به آسیب لوله ای و oliguria شدید شود
[ترجمه گوگل]ناسازگاری های خون همچنین می تواند موجب آسیب های لوله ای و الیگووری شدید شود

10. In severe forms, the syndrome is characterized by ovarian enlargement, ascites, hemoconcentration, hypercoagulability, pleural effusion, oliguria, and liver function abnormalities.
[ترجمه ترگمان]در اشکال شدید، سندرم با بزرگ شدن تخمدان، ascites، hemoconcentration، hypercoagulability، effusion، pleural، oliguria و abnormalities عملکرد کبد مشخص می شود
[ترجمه گوگل]در فرم های شدید، این سندرم با بزرگ شدن تخمدان، آسیت، هموسیستی، هیپوکوآوآگولاسیون، پلورال افیوژن، الیگوری و اختلالات عملکرد کبد مشخص می شود

11. Diuretic stuff: mannitol is a kind of mild laxative lapactic, which has a special curative effect to oliguria and the kidney function failure caused by dropsy, burnt and so on.
[ترجمه ترگمان]مواد diuretic: mannitol نوعی laxative ملایم lapactic است که اثر درمانی ویژه ای به oliguria و نارسایی عملکرد کلیه ناشی از استسقا، سوختن و غیره دارد
[ترجمه گوگل]مواد منعقد کننده منیتول نوعی لاکتات مسهل ملایم است که دارای اثر درمان خاصی برای الیگوری و نارسایی عملکرد کلیه ناشی از قطره آب، سوختن و غیره است

12. In this study, the imaging features of kidney were analyzed according to the stages of the disease, that is the pyretogenesis stage, shock stage, oliguria stage, and diuretic stage.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق، ویژگی های تصویربرداری با توجه به مراحل بیماری آنالیز شدند که مرحله pyretogenesis، مرحله شوک، مرحله oliguria و مرحله diuretic است
[ترجمه گوگل]در این مطالعه، ویژگی های تصویربرداری کلیه بر اساس مراحل بیماری، مرحله پریتوژنز، مرحله شوک، مرحله الیگواریا و مرحله دیورتیک مورد بررسی قرار گرفت

13. BACKGROUND To observe the curative effects of hemodialysis for epidemic hemorrhagic fever in oliguria phase.
[ترجمه ترگمان]سابقه درمان اثرات درمانی of برای شیوع بیماری خون آور در فاز oliguria
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: برای مشاهده اثرات درمانی همودیالیز برای تب ونشانه اپیدمی در فاز الیگواریا

پیشنهاد کاربران

oliguria ( پزشکی )
واژه مصوب: کم‏ادراری
تعریف: کمتر از حد بهنجار بودن تولید یا دفع پیشاب


کلمات دیگر: