خشمگین کردن، به خشم آوردن، خون کسی را به جوش آوردن، سخت به خشم آوردن
make one's blood boil
خشمگین کردن، به خشم آوردن، خون کسی را به جوش آوردن، سخت به خشم آوردن
انگلیسی به انگلیسی
• make extremely angry
کلمات دیگر:
خشمگین کردن، به خشم آوردن، خون کسی را به جوش آوردن، سخت به خشم آوردن