بار دیگر مخاطب قرار دادن، بار دیگر حرف زدن (با)، دوباره (به کاری) پرداختن
readdress
بار دیگر مخاطب قرار دادن، بار دیگر حرف زدن (با)، دوباره (به کاری) پرداختن
انگلیسی به فارسی
بار دیگر مخاطب قرار دادن، بار دیگر حرف زدن (با)
دوباره (به کاری) پرداختن
نشانی (نامه و غیره را) عوض کردن
خواننده
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: readdresses, readdressing, readdressed
حالات: readdresses, readdressing, readdressed
• (1) تعریف: to alter or correct an address on (an envelope, package, or the like).
• (2) تعریف: to direct attention toward again.
• redirect, refer again; put a new address, provide with a new destination
apply a new address; speak to again
apply a new address; speak to again
جملات نمونه
1. Readdress my letters to the new house.
[ترجمه ترگمان]نامه های منو به خونه جدید باز کن
[ترجمه گوگل]نامه های من را به خانه جدید رد کرد
[ترجمه گوگل]نامه های من را به خانه جدید رد کرد
2. We readdressed all his letters to Australia for years after he had emigrated.
[ترجمه ترگمان]سال ها پس از مهاجرت او، همه نامه ها را به استرالیا ارسال کردیم
[ترجمه گوگل]ما سالها پس از مهاجرت، نامه های خود را به استرالیا فرستادیم
[ترجمه گوگل]ما سالها پس از مهاجرت، نامه های خود را به استرالیا فرستادیم
3. I have to readdress the letter to their new home.
[ترجمه ترگمان]باید نامه را به خانه جدیدشان باز کنم
[ترجمه گوگل]من باید این نامه را به خانه جدید خود برگردانم
[ترجمه گوگل]من باید این نامه را به خانه جدید خود برگردانم
4. NAT eliminates the need to readdress all hosts that require external access, saving time and money.
[ترجمه ترگمان]NAT نیاز به مهار همه میزبان ها را حذف می کند که نیازمند دسترسی خارجی، صرفه جویی در زمان و پول هستند
[ترجمه گوگل]NAT حذف نیاز به خواندن تمام میزبانهایی است که نیاز به دسترسی خارجی دارند، صرفه جویی در وقت و پول
[ترجمه گوگل]NAT حذف نیاز به خواندن تمام میزبانهایی است که نیاز به دسترسی خارجی دارند، صرفه جویی در وقت و پول
5. Hansson added that the findings would help to ' readdress the balance between economic needs, health, and the costs of working days lost'.
[ترجمه ترگمان]Hansson افزود که این یافته ها کمک خواهند کرد تا تعادل بین نیازهای اقتصادی، بهداشت و هزینه های روزه ای کاری از دست رفته را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]هانسون افزود که یافته ها به 'بازاندیشی تعادل بین نیازهای اقتصادی، سلامت و هزینه های روزهای کاری که از دست رفته' کمک می کنند
[ترجمه گوگل]هانسون افزود که یافته ها به 'بازاندیشی تعادل بین نیازهای اقتصادی، سلامت و هزینه های روزهای کاری که از دست رفته' کمک می کنند
6. Instead of insisting that you hash it out at that moment, schedule a time to readdress the issue.
[ترجمه ترگمان]به جای آن اصرار کنید که در آن لحظه آن را درهم بشکنید، زمان را برای حل مساله برنامه ریزی کنید
[ترجمه گوگل]به جای اینکه اصرار داشته باشید که در آن لحظه آن را هش کنید، یک زمان برای رفع این مشکل برنامه ریزی کنید
[ترجمه گوگل]به جای اینکه اصرار داشته باشید که در آن لحظه آن را هش کنید، یک زمان برای رفع این مشکل برنامه ریزی کنید
7. Here at Stockwell Park we have recognised that and embraced the Greenhouse project to help us to readdress the imbalance.
[ترجمه ترگمان]در اینجا در پارک Stockwell، ما این موضوع را تشخیص دادیم و پروژه گلخانه ای را در آغوش گرفتیم تا به ما در کاهش عدم تعادل کمک کند
[ترجمه گوگل]اینجا در پارک ساکتوک، این پروژه را به رسمیت شناخته ایم و پروژه گلخانه ای را پذیرفتیم تا به ما کمک کند تا عدم تعادل را مورد توجه قرار دهیم
[ترجمه گوگل]اینجا در پارک ساکتوک، این پروژه را به رسمیت شناخته ایم و پروژه گلخانه ای را پذیرفتیم تا به ما کمک کند تا عدم تعادل را مورد توجه قرار دهیم
کلمات دیگر: