کلمه جو
صفحه اصلی

satanism


شیطان پرستی، خوورفتار اهریمنی، شرارات، شیطنت

انگلیسی به فارسی

خوورفتار اهریمنی،شرارات،شیطنت


ساتنیزم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Satanist (n.)
• : تعریف: the worship of Satan, esp. in a cult whose rituals distort and mock Christian worship.

• worship of satan and evil, worship of the devil
satanism is the worship of satan.

جملات نمونه

1. It is important to remember that the satanism highlighted in this chapter is exceptional.
[ترجمه ترگمان]مهم است به یاد داشته باشید که satanism که در این فصل به آن اشاره شد استثنایی است
[ترجمه گوگل]مهم است که به یاد داشته باشید که سنت گرایی در این فصل برجسته استثنایی است

2. I became a high priest of satanism—and even let others drink my blood. I joined a white supremacist gang.
[ترجمه ترگمان]من یه کاهن بزرگ از \"satanism\" شدم و حتی گذاشتم بقیه خون منو بخورن من عضو یه گروه \"supremacist سفید\" شدم
[ترجمه گوگل]من یک کشیش بزرگ ساتنیزم شدم و حتی اجازه دادم دیگران خون من را بخورند من به یک باند سوپرمنیست سفید پیوستم

3. Often the accusations included charges of Satanism.
[ترجمه ترگمان]اغلب این اتهامات شامل اتهامات of می شوند
[ترجمه گوگل]اغلب اتهامات شامل اتهامات شیطانی بود

4. Britain's center of Satanism is Highgate Cemetery in London, where Karl Marx is buried.
[ترجمه ترگمان]مرکز Britain آرامگاه Highgate در لندن است که در آن کارل مارکس به خاک سپرده شده است
[ترجمه گوگل]مرکز Satanism بریتانیا، گورستان Highgate در لندن است، جایی که کارل مارکس دفن شده است

5. This is what distinguishes Satanism from ordinary human sinfulness.
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که Satanism را از انسان معمولی، گناهکار تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]این چیزی است که Satanism را از گناه عادی انسان متمایز می کند

6. Satanism is the first above-ground organization in history openly dedicated to the acceptance of Man's true nature.
[ترجمه ترگمان]Satanism اولین سازمان طبقه بالا در تاریخ است که آشکارا به پذیرش طبیعت حقیقی بشر اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]شیطان پرستی اولین سازمان زمین شناسی در تاریخ است که به طور آشکارا به پذیرش ماهیت واقعی انسان متعهد است

7. This type of physical abuse is limited to the more extreme forms of witchcraft and satanism.
[ترجمه ترگمان]این نوع آزار فیزیکی محدود به انواع more جادوگری و جادوگری است
[ترجمه گوگل]این نوع سوء استفاده فیزیکی محدود به اشکال افراطی جادوگری و ساتنیزم است

8. In a later chapter I refer to the modern notions of witchcraft and satanism which receive such wide publicity today.
[ترجمه ترگمان]در یک فصل بعد، من به مفاهیم مدرن جادوگری و satanism اشاره می کنم که امروزه چنین تبلیغات گسترده ای را دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]در فصل بعد به مفاهیم مدرن جادوگری و ساتنیزم که امروز چنین گسترده ای تبلیغ می کنند اشاره می کنم

9. During the police questioning on the first day, some of the parents were asked about Satan and satanism.
[ترجمه ترگمان]در طول بازجویی از پلیس در روز اول، برخی از والدین در مورد شیطان و satanism سوال شدند
[ترجمه گوگل]در طی بازجویی های پلیس در روز اول، برخی از والدین درباره شیطان و ساتنیزم سوال شدند

10. Do you consider yourself a Satanist, and what's your view of Satanism ?
[ترجمه ترگمان]تو خودت را یک Satanist می دانی، و نظرت در مورد Satanism چیست؟
[ترجمه گوگل]آیا خودتان را Satanist می بینید و نظر شما در مورد شیطان پرستی چیست؟

11. In the 2008 top two separate volumes were objected to on groups of witchcraft or satanism - Scary Stories and Bless Me, Ultima.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۸، دو جلد از کتاب های جداگانه به گروه های جادوگری یا داستان های ترسناک اعتراض کردند و Me، Ultima، را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]در سال 2008 دو جلد مجزا در مورد گروه های جادوگری یا ساتنیزم - داستان های ترسناک و برکت من، Ultima، اعتراض شد

12. We will post articles below that will give you greater insight into the methodology of mind control and its strong connections to Satanism and satanic rituals.
[ترجمه ترگمان]مقاله زیر را پست خواهیم کرد که به شما بینش بیشتری نسبت به روش کنترل ذهن و ارتباط قوی آن با Satanism و مناسک شیطانی می دهد
[ترجمه گوگل]ما مقالات زیر را که زیر آن نوشته می شود، به شما درک روش شناسی روش کنترل ذهن و ارتباط قوی آن با شیطان پرستی و آیین های ساتن را می دهیم

13. But representatives of the human species are responding as if someone had proposed adding Satanism to the grade-school Curriculum.
[ترجمه ترگمان]اما نمایندگان گونه های انسانی واکنش نشان می دهند، گویی کسی پیشنهاد افزودن Satanism به برنامه درسی کلاس درسی را داده است
[ترجمه گوگل]اما نمایندگان گونه های انسانی واکنش نشان می دهند، به طوری که کسی پیشنهاد کرده است که شیطان پرستی را به برنامه درسی مدارس راهنمایی اضافه کند

14. Now, finally before I finish, I want to take a couple of minutes to discuss the role of Satanism in rock music.
[ترجمه ترگمان]حالا، بالاخره قبل از اینکه حرفم را تمام کنم، می خواهم چند دقیقه طول بکشد تا در مورد نقش Satanism در موسیقی راک بحث کنم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در نهایت قبل از پایان، من می خواهم به مدت چند دقیقه به بحث در مورد نقش Satanism در موسیقی راک

15. Augustine (On Jn. tr. 3 8f). A convenient, festive messianism, without strength and responsibility is an absurdity, it is even satanism (Mt
[ترجمه ترگمان]آگوستین (در Jn)برق می زد ۸ ۸ f) یک messianism راحت، بدون قدرت و مسئولیت، پوچی است، حتی satanism (ام تی ام)هم هست (ام تی ام)
[ترجمه گوگل]آگوستین (در Jn tr 3 8f) مسیحیت مناسب، جشن و بدون قدرت و مسئولیت، پوچی است؛ حتی شیطانی (م


کلمات دیگر: