بازى شبیه بسکتبال با 7 بازیگر، توپ گدائى، نت بال ورزش : توپى که پس از برخورد با لبه تور به زمین مى افتد، بازى شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجاى ضربه زدن، یکجور توپ بازی که توپ باید از حلقه ای که توری درزیر آن گذاشته اندردشود
netball
بازى شبیه بسکتبال با 7 بازیگر، توپ گدائى، نت بال ورزش : توپى که پس از برخورد با لبه تور به زمین مى افتد، بازى شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجاى ضربه زدن، یکجور توپ بازی که توپ باید از حلقه ای که توری درزیر آن گذاشته اندردشود
انگلیسی به فارسی
netball
انگلیسی به انگلیسی
• ball game in which two opposing teams must try and score points by throwing the ball into their opponent's basket
netball is a game played by two teams of seven players, usually women or girls. each team tries to score goals by throwing a ball through a net which is at the top of a pole at each end of the court.
ball game in which two opposing teams must try and score points by throwing the ball into their opponent's basket
netball is a game played by two teams of seven players, usually women or girls. each team tries to score goals by throwing a ball through a net which is at the top of a pole at each end of the court.
ball game in which two opposing teams must try and score points by throwing the ball into their opponent's basket
جملات نمونه
1. This game is a variant of netball.
[ترجمه ترگمان]این بازی گونه ای از netball است
[ترجمه گوگل]این بازی یک نوع از netball است
[ترجمه گوگل]این بازی یک نوع از netball است
2. She represented her house, Nightingale, at swimming and netball and developed her lifelong passion for dance.
[ترجمه ترگمان]او خانه خود را به نام بلبل در شنا و شنا معرفی کرد و اشتیاق مادام العمر خود برای رقص را توسعه داد
[ترجمه گوگل]او خانه خود، Nightingale، در شنا و توپبالا را معرفی کرد و شور و اشتیاق مادام العمر برای رقص را توسعه داد
[ترجمه گوگل]او خانه خود، Nightingale، در شنا و توپبالا را معرفی کرد و شور و اشتیاق مادام العمر برای رقص را توسعه داد
3. Netball Sefton, the defending champions, will have to work hard particularly against a Wirral side.
[ترجمه ترگمان]netball Sefton، مدافع عنوان قهرمانی، باید به طور خاص با یک طرف مخالف کار کند
[ترجمه گوگل]Netball Sefton، قهرمانان دفاع، مجبور است به شدت به سختی کار خود را در برابر یک تیم Wirral کار کند
[ترجمه گوگل]Netball Sefton، قهرمانان دفاع، مجبور است به شدت به سختی کار خود را در برابر یک تیم Wirral کار کند
4. Her talent for netball and swimming earned her places in the school teams.
[ترجمه ترگمان]استعداد او برای شنا کردن و شنا کردن جای خود را در تیم های مدرسه به دست آورد
[ترجمه گوگل]استعداد خود را برای netball و شنا به دست آورد مکان های خود را در تیم های مدرسه
[ترجمه گوگل]استعداد خود را برای netball و شنا به دست آورد مکان های خود را در تیم های مدرسه
5. If you are interested in playing netball then this might be your answer.
[ترجمه ترگمان]اگر شما به بازی کردن علاقه دارید، پس این جواب شما خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر شما علاقه مند به بازی netball هستید، این ممکن است پاسخ شما باشد
[ترجمه گوگل]اگر شما علاقه مند به بازی netball هستید، این ممکن است پاسخ شما باشد
6. She loves gym workouts, swimming and playing netball - she is a leading light in a local women's team.
[ترجمه ترگمان]او ورزش ورزشی، شنا کردن و بازی کردن را دوست دارد - او یک سبک پیشرو در یک تیم زنان محلی است
[ترجمه گوگل]او تمرین های ورزشی، شنا کردن و بازی netball را دوست دارد - او یک تیم برجسته در تیم زنان محلی است
[ترجمه گوگل]او تمرین های ورزشی، شنا کردن و بازی netball را دوست دارد - او یک تیم برجسته در تیم زنان محلی است
7. At the moment she is refereeing the netball match over at the playing field.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه مسابقه مسابقه netball در میدان بازی داور مسابقه است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او داور بازی netball در زمینه بازی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او داور بازی netball در زمینه بازی است
8. She was netball captain and played a creditable game of tennis.
[ترجمه ترگمان]او کاپیتان netball بود و بازی خوبی با تنیس بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او کاپیتان netball بود و یک بازی قابل اعتماد در تنیس بازی کرد
[ترجمه گوگل]او کاپیتان netball بود و یک بازی قابل اعتماد در تنیس بازی کرد
9. Netball and basketball are cousins, although I have always preferred the former to play for it is much easier to get involved.
[ترجمه ترگمان]بسکتبال و بسکتبال قوم و خویش هستند، هر چند که من همیشه ترجیح می دهم بازی را بازی کنم، اما گرفتن آن آسان تر است
[ترجمه گوگل]ناتلاین و بسکتبال، پسر عمو هستند، اگرچه من همیشه ترجیح دادم که سابق بازی کنم چون خیلی راحت است که درگیر شود
[ترجمه گوگل]ناتلاین و بسکتبال، پسر عمو هستند، اگرچه من همیشه ترجیح دادم که سابق بازی کنم چون خیلی راحت است که درگیر شود
10. At school children can play football, netball and otherBsportsband there are clubs for playing indoorBgamesbsuch as chess or snooker.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه کودکان می توانند فوتبال، netball و otherBsportsband بازی کنند که برای بازی indoorBgamesbsuch به عنوان شطرنج یا اسنوکر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مدرسه کودکان می توانند فوتبال، netball و otherBsportsband بازی کنند، باشگاه هایی برای بازی indoorBgamesbsuch به عنوان شطرنج یا اسنوکر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مدرسه کودکان می توانند فوتبال، netball و otherBsportsband بازی کنند، باشگاه هایی برای بازی indoorBgamesbsuch به عنوان شطرنج یا اسنوکر وجود دارد
11. Bridget: I didn't play netball. Or go to a girl's school . Or have showers.
[ترجمه ترگمان]من نقش بازی رو بازی نکردم یا به مدرسه یک دختر برود یا اینکه دوش بگیرم
[ترجمه گوگل]بریجت: من netball را بازی نکردم یا به یک مدرسه دختر بروید یا دارای دوش
[ترجمه گوگل]بریجت: من netball را بازی نکردم یا به یک مدرسه دختر بروید یا دارای دوش
12. The rain put an end to our netball game.
[ترجمه ترگمان]باران به بازی netball خاتمه داد
[ترجمه گوگل]باران پایان بازی نایلون ما را پایان داد
[ترجمه گوگل]باران پایان بازی نایلون ما را پایان داد
13. The population of netball boosted and we are looking forward that netball would become one of the main sport for females within our country.
[ترجمه ترگمان]جمعیت of افزایش یافت و ما به دنبال آن هستیم که netball تبدیل به یکی از ورزش های اصلی برای زنان در کشور ما شود
[ترجمه گوگل]جمعیت نابالو افزایش یافته است و ما به دنبال آن هستیم که نبیال یکی از ورزش های اصلی برای زنان در داخل کشور باشد
[ترجمه گوگل]جمعیت نابالو افزایش یافته است و ما به دنبال آن هستیم که نبیال یکی از ورزش های اصلی برای زنان در داخل کشور باشد
14. All the children play tennis and many play netball too.
[ترجمه ترگمان]همه بچه ها تنیس بازی می کنند و بسیاری بازی می کنند
[ترجمه گوگل]همه کودکان در تنیس بازی می کنند و بسیاری از بازی ها نیز بازی می کنند
[ترجمه گوگل]همه کودکان در تنیس بازی می کنند و بسیاری از بازی ها نیز بازی می کنند
15. A simple baseball game, netball hands cast various difficulties tricky problem for the ball, it is up to you in a specified time to make the number of home base.
[ترجمه ترگمان]یک بازی بیسبال ساده، با دست netball مشکلات مختلفی را برای توپ ایجاد می کند، در یک زمان مشخص به شما بستگی دارد تا شماره خانه را مشخص کنید
[ترجمه گوگل]یک بازی بیس بال ساده، توپ netball مشکلات مختلفی را برای حل توپ در اختیار شما قرار می دهد، در زمان خاصی برای تعیین تعداد پایه خانه به شما داده می شود
[ترجمه گوگل]یک بازی بیس بال ساده، توپ netball مشکلات مختلفی را برای حل توپ در اختیار شما قرار می دهد، در زمان خاصی برای تعیین تعداد پایه خانه به شما داده می شود
کلمات دیگر: