(در کلیه ی مهره داران) گردیزه، گردیک، نفرون
nephron
(در کلیه ی مهره داران) گردیزه، گردیک، نفرون
انگلیسی به فارسی
(در کلیهی مهرهداران) گردیزه، گردیک، نفرون
Nephron
انگلیسی به انگلیسی
• single excretory unit of a kidney (zoology, anatomy)
جملات نمونه
1. In this segment of the nephron, reabsorption is all isotonic, and no contribution to dilution is made.
[ترجمه ترگمان]در این بخش از the، reabsorption همه isotonic است و هیچ کمکی به رقیق سازی حاصل نمی شود
[ترجمه گوگل]در این بخش از نفرون، جذب همه ایزوتونیک است، و هیچ مشارکتی در رضایت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در این بخش از نفرون، جذب همه ایزوتونیک است، و هیچ مشارکتی در رضایت وجود ندارد
2. Antidiuretic hormone renders these segments of the nephron freely permeable to water.
[ترجمه ترگمان]هورمون Antidiuretic این بخش ها را از nephron قابل نفوذ به آب ارایه می کند
[ترجمه گوگل]هورمون ضددوریک این قسمت از نفرون را به آب آزاد می کند
[ترجمه گوگل]هورمون ضددوریک این قسمت از نفرون را به آب آزاد می کند
3. Nephron included renal corpuscle, proximal convoluted tubule ( PCT ), medullary loop, distal convoluted tubule ( DCI ), and connected tubule. . . .
[ترجمه ترگمان]Nephron شامل corpuscle کلیه، proximal convoluted tubule (PCT)، حلقه medullary، convoluted دور (DCI)، و connected متصل شد
[ترجمه گوگل]Nephron شامل کپسول کلیوی، لوله پروگزیمال پیچ خورده (PCT)، حلقه مدولاری، لوله های پیچ خورده دیستال (DCI) و لوله های متصل شده است
[ترجمه گوگل]Nephron شامل کپسول کلیوی، لوله پروگزیمال پیچ خورده (PCT)، حلقه مدولاری، لوله های پیچ خورده دیستال (DCI) و لوله های متصل شده است
4. Nephron - sparing surgery such as partial nephrectomy may be appropriate in such cases.
[ترجمه ترگمان]جراحی Nephron مانند nephrectomy جزیی ممکن است در چنین مواردی مناسب باشد
[ترجمه گوگل]Nephron - جراحی نابجا که از جمله نافترکتومی جزئی است ممکن است در چنین مواردی مناسب باشد
[ترجمه گوگل]Nephron - جراحی نابجا که از جمله نافترکتومی جزئی است ممکن است در چنین مواردی مناسب باشد
5. The number of branching ureteric bud could control nephron developmental decisions.
[ترجمه ترگمان]تعداد جوانه ها که غنچه کرده اند می توانند تصمیمات توسعه ای nephron را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]تعداد جوانه های شاخه ای شاخه ای می تواند تصمیمات رشد نرون را کنترل کند
[ترجمه گوگل]تعداد جوانه های شاخه ای شاخه ای می تواند تصمیمات رشد نرون را کنترل کند
6. Nephron included renal corpuscle, proximal convoluted tubule ( PCT ), medullary loop, distal convoluted tubule ( DCI . . .
[ترجمه ترگمان]Nephron شامل corpuscle کلیه، proximal convoluted tubule (PCT)، حلقه medullary، convoluted دور (DCI)بود
[ترجمه گوگل]Nephron شامل کپسول کلیوی، لوله پروگزیمال پیچ خورده (PCT)، حلقه مدولاری، لوله توخالی دندانی (DCI )
[ترجمه گوگل]Nephron شامل کپسول کلیوی، لوله پروگزیمال پیچ خورده (PCT)، حلقه مدولاری، لوله توخالی دندانی (DCI )
7. The nephron is the structural and functional unit of the kidney.
[ترجمه ترگمان]nephron واحد ساختاری و کارکردی کلیه است
[ترجمه گوگل]Nephron واحد ساختاری و عملکردی کلیه است
[ترجمه گوگل]Nephron واحد ساختاری و عملکردی کلیه است
8. Patients with renal failure are, in effect, undergoing an osmotic diuresis since solute load per remaining functioning nephron is increased.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به نارسایی کلیه به صورت معلول، تحت فشار اسمزی هستند چون بار حل شده در هر کارکرد باقیمانده افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی تحت تاثیر دیوریز اسموتی قرار می گیرند زیرا بار پروتئین در هر صفر عملکرد باقی مانده افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی تحت تاثیر دیوریز اسموتی قرار می گیرند زیرا بار پروتئین در هر صفر عملکرد باقی مانده افزایش می یابد
9. Urine is formed by a process of filtration and reabsorption in the nephron.
[ترجمه ترگمان]Urine با یک فرآیند تصفیه و reabsorption در the شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]ادرار با فرایند فیلتراسیون و جذب در Nephron شکل گرفته است
[ترجمه گوگل]ادرار با فرایند فیلتراسیون و جذب در Nephron شکل گرفته است
10. Objective : To investigate the regular pattern of development of nephron thin segment in mice.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی الگوی منظم توسعه بخش نازک در موش ها
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه الگوی منظم توسعه بخش نازک نفرون در موش صحرایی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه الگوی منظم توسعه بخش نازک نفرون در موش صحرایی
11. The degree of the renal parenchyma thickness becoming thin showed renal arteriole sclerosis and the decreased number of remnant nephron.
[ترجمه ترگمان]درجه the parenchyma کلیوی، sclerosis arteriole کلیوی و تعداد decreased of باقی مانده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ضریب ضخامت پارنچیم کلی کلیه نشان دهنده اسکلروز عروق کلیه و تعداد دفعات کمتری از Nephron باقی مانده است
[ترجمه گوگل]ضریب ضخامت پارنچیم کلی کلیه نشان دهنده اسکلروز عروق کلیه و تعداد دفعات کمتری از Nephron باقی مانده است
پیشنهاد کاربران
نفرون به معنی واحد ساختاری وکارکردی کلیه در مهره داران است ومعادل فارسی آن گردیزه است؛همچنین لازم به ذکر است که هر کلیه از حدود یک میلیون نفرون ( گردیزه ) تشکیل شده است.
nephron ( زیستشناسی )
واژه مصوب: گُردیزه
تعریف: واحد ساختمانی و کارکردی کلیه در مهرهداران
واژه مصوب: گُردیزه
تعریف: واحد ساختمانی و کارکردی کلیه در مهرهداران
کلمات دیگر: