شریک، طرفدار
partaker
شریک، طرفدار
انگلیسی به فارسی
همکار
انگلیسی به انگلیسی
• participator, participant, sharer, one who joins in
جملات نمونه
1. For more than six years, I was a partaker pageantry of European history and culture.
[ترجمه ترگمان]بیش از شش سال، من یک نمایش باشکوه از تاریخ و فرهنگ اروپا بودم
[ترجمه گوگل]برای بیش از شش سال، من علاقه وافری مشترک از تاریخ و فرهنگ اروپا بود
[ترجمه گوگل]برای بیش از شش سال، من علاقه وافری مشترک از تاریخ و فرهنگ اروپا بود
2. Will you have a glass of sherry as partaker?
[ترجمه ترگمان]یه لیوان مشروب شری می خوری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک لیوان چای را به عنوان یک عضو دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک لیوان چای را به عنوان یک عضو دارید؟
3. For he that bidders him God speed is partaker of his evil deeds.
[ترجمه ترگمان]چون او به او bidders که خدا به سرعت به او کمک می کند تا کاره ای شیطانی او را انجام دهد
[ترجمه گوگل]برای او که داوطلبان او را خدا سرعت است بخشی از اعمال شرارت او است
[ترجمه گوگل]برای او که داوطلبان او را خدا سرعت است بخشی از اعمال شرارت او است
4. The husbandman that laboureth must be first partaker of the fruits.
[ترجمه ترگمان]The که laboureth باید اولین partaker از میوه ها باشد
[ترجمه گوگل]مزرعه دار که آزمایش می کند باید اول از میوه ها شرکت کند
[ترجمه گوگل]مزرعه دار که آزمایش می کند باید اول از میوه ها شرکت کند
5. Rev. 1:9 I John, your brother and fellow partaker in the tribulation and kingdom and endurance in Jesus, was on the island called Patmos because of the word of God and the testimony of Jesus.
[ترجمه ترگمان]عالی جناب ۱: نهم من جان، برادر شما و fellow در محنت و پادشاهی و استقامت مسیح در جزیره، به خاطر واژه خدا و شهادت مسیح، در این جزیره بودند
[ترجمه گوگل]Rev 1 9 من یوحنا، برادر تو و همکارانم در مصیبت و پادشاهی و استقامت در عیسی، در جزیره به نام Patmos به دلیل کلمه خدا و شهادت عیسی بود
[ترجمه گوگل]Rev 1 9 من یوحنا، برادر تو و همکارانم در مصیبت و پادشاهی و استقامت در عیسی، در جزیره به نام Patmos به دلیل کلمه خدا و شهادت عیسی بود
6. Christ as man, partaker of our nature, is in very deed true God.
[ترجمه ترگمان]یا مسیح، به عنوان انسان، از طبیعت ما، در حقیقت خدای واقعی است
[ترجمه گوگل]مسیح به عنوان مردی که بخشی از طبیعت ماست، بسیار خدشه دار است
[ترجمه گوگل]مسیح به عنوان مردی که بخشی از طبیعت ماست، بسیار خدشه دار است
7. But if some of the branches were broken off, and you, being a wild olive tree, were grafted in among them and became a fellow partaker of the root of fatness of the olive tree.
[ترجمه ترگمان]اما اگر بعضی از شاخه ها از هم جدا می شدند، و تو، مثل یک درخت زیتون وحشی که از میان آن ها پیوند خورده است و از ریشه fatness درخت زیتون، به یکی از همنوعان خود تبدیل شد
[ترجمه گوگل]اما اگر برخی از شاخه ها شکسته شوند، و شما، که یک درخت زیتون وحشی بود، در میان آنها پیوند خورده شد و به عنوان همکار مشترک ریشه چربی درخت زیتون تبدیل شد
[ترجمه گوگل]اما اگر برخی از شاخه ها شکسته شوند، و شما، که یک درخت زیتون وحشی بود، در میان آنها پیوند خورده شد و به عنوان همکار مشترک ریشه چربی درخت زیتون تبدیل شد
8. And this I do for the gospel's sake, that I might partaker thereof with you.
[ترجمه ترگمان]و این کار را به خاطر انجیل انجام می دهم که ممکن است با شما به آنجا بیایم
[ترجمه گوگل]و این کار را برای انجیل انجام می دهم، که ممکن است آن را با شما در میان بگذارم
[ترجمه گوگل]و این کار را برای انجیل انجام می دهم، که ممکن است آن را با شما در میان بگذارم
9. When thou sawest a thief, then thou consentedst with him, and hast been partaker with adulterers.
[ترجمه ترگمان]وقتی تو یک دزد را دیدی، پس تو هم با او گلاویز شدی و با او ازدواج کردی
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک دزد را دیدید، پس با او موافقت کردید و با زناکار همکار شدید
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک دزد را دیدید، پس با او موافقت کردید و با زناکار همکار شدید
کلمات دیگر: