(جنگ افزار شیمیایی) گاز اعصاب
nerve gas
(جنگ افزار شیمیایی) گاز اعصاب
انگلیسی به فارسی
(جنگافزار شیمیایی) گاز اعصاب
گاز عصبی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any poisonous gas that attacks the nervous system.
• poisonous chemical gas used in battle to paralyze the respiratory and central nervous system
nerve gas is a poisonous gas that is used in war to paralyse people and even kill them.
nerve gas is a poisonous gas that is used in war to paralyse people and even kill them.
مترادف و متضاد
poisonous gas
Synonyms: asphyxiant, mustard gas, poison gas, tear gas, war gas
جملات نمونه
1. Sales of nerve gas antidotes increased dramatically before the war.
[ترجمه ترگمان]فروش of گاز اعصاب قبل از جنگ به طور چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه گوگل]فروش پادزهرهای گاز عصبی قبل از جنگ به طور چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه گوگل]فروش پادزهرهای گاز عصبی قبل از جنگ به طور چشمگیری افزایش یافت
2. The nerve gas would only be released if the incorrect code was programmed twice into the computer.
[ترجمه ترگمان]اگر کد نادرست دو بار در رایانه برنامه ریزی می شد، گاز عصبی فقط آزاد می شد
[ترجمه گوگل]گاز عصبی فقط اگر کد اشتباه دوبار در کامپیوتر برنامه ریزی شود، آزاد می شود
[ترجمه گوگل]گاز عصبی فقط اگر کد اشتباه دوبار در کامپیوتر برنامه ریزی شود، آزاد می شود
3. And much of the liquid used to simulate nerve gas at the test site was contained by the wooden crates.
[ترجمه ترگمان]و بیشتر مایع مورد استفاده برای شبیه سازی گاز عصبی در محل آزمایش حاوی صندوق های چوبی بود
[ترجمه گوگل]و بسیاری از مایع استفاده شده برای شبیه سازی گاز عصبی در محل آزمون، توسط جعبه های چوبی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]و بسیاری از مایع استفاده شده برای شبیه سازی گاز عصبی در محل آزمون، توسط جعبه های چوبی قرار گرفته است
4. A new form of nerve gas?
[ترجمه ترگمان]یه شکل جدید گاز اعصاب؟
[ترجمه گوگل]فرم جدید گاز عصبی؟
[ترجمه گوگل]فرم جدید گاز عصبی؟
5. Nerve gas tests with human tissue.
[ترجمه ترگمان]آزمایش گاز عصبی با بافت انسان
[ترجمه گوگل]آزمایش گاز عصبی با بافت انسانی
[ترجمه گوگل]آزمایش گاز عصبی با بافت انسانی
6. Yep, that Soviet nerve gas, all hooked up to a computerized bomb.
[ترجمه ترگمان]آ ره، اون گاز اعصاب شوروی که همه به یک بمب کامپیوتری وصل شده بودند
[ترجمه گوگل]بله، گاز عصبی شوروی، همه به یک بمب کامپیوتری وصل شده بودند
[ترجمه گوگل]بله، گاز عصبی شوروی، همه به یک بمب کامپیوتری وصل شده بودند
7. Nerve gas obviously presented the best possibility, since it was easily administered.
[ترجمه ترگمان]به طور مشخص گاز عصبی بهترین احتمال را ارایه می دهد، چون به راحتی اداره می شود
[ترجمه گوگل]بدیهی است که گاز عصبی بهترین امکان را ارائه می دهد، زیرا این امر به راحتی انجام می شود
[ترجمه گوگل]بدیهی است که گاز عصبی بهترین امکان را ارائه می دهد، زیرا این امر به راحتی انجام می شود
8. VX is the most deadly nerve gas and Tabun is the least deadly (although still very hazardous).
[ترجمه ترگمان]VX، خطرناک ترین گاز اعصاب است و Tabun حداقل مرگبار است (هرچند هنوز خیلی خطرناک است)
[ترجمه گوگل]VX مرگبار ترین گاز عصبی است و Tabun کمترین مرگبار است (اگرچه هنوز بسیار خطرناک است)
[ترجمه گوگل]VX مرگبار ترین گاز عصبی است و Tabun کمترین مرگبار است (اگرچه هنوز بسیار خطرناک است)
9. How much of the nerve gas will they release there?
[ترجمه ترگمان]چقدر گاز اعصاب اونجا آزاد میشن؟
[ترجمه گوگل]چقدر گاز عصبی آنها را آزاد خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]چقدر گاز عصبی آنها را آزاد خواهد کرد؟
10. Is nerve gas worse than getting your head blown off by a laser missile?
[ترجمه ترگمان]گاز اعصاب بدتر از اینه که کله تو توسط یه موشک لیزری منفجر بشه؟
[ترجمه گوگل]آیا گاز عصبی بدتر از گرفتن موش با لیزر است؟
[ترجمه گوگل]آیا گاز عصبی بدتر از گرفتن موش با لیزر است؟
11. Porcelain casing thermal cloak nerve gas and biological payload.
[ترجمه ترگمان]پوکه اتوماتیک، گاز اعصاب و محموله بیولوژیکی
[ترجمه گوگل]پوشش چینی پوشش عایق حرارتی مخزن و باربری بیولوژیکی
[ترجمه گوگل]پوشش چینی پوشش عایق حرارتی مخزن و باربری بیولوژیکی
12. You helped terrorists acquire weaponised nerve gas!
[ترجمه ترگمان]شما به تروریست ها کمک کردید گاز اعصاب خرد شده را بدست آورند!
[ترجمه گوگل]شما به تروریست ها کمک کرده اید گاز عصبی دستکاری کنید!
[ترجمه گوگل]شما به تروریست ها کمک کرده اید گاز عصبی دستکاری کنید!
13. Nerve Gas - the world's first three types of "Nerve Gas" chemical weapons were developed in Germany: Tabun (19 Sarin (19 Soman (194, all many times more lethal than earlier chemical weapons.
[ترجمه ترگمان]گاز عصبی - اولین سه نوع از سلاح های شیمیایی \"گاز عصبی\" در آلمان ساخته شد: Tabun (۱۹ Sarin)(۱۹ soman (۱۹۴)، همه بار کشنده تر از سلاح های شیمیایی قبلی بود
[ترجمه گوگل]گاز عصبی - سه نوع اول از اسلحه های شیمیایی 'عصبی' در جهان ساخته شده است در آلمان: Tabun (19 Sarin (19 Soman) (194، که بسیاری از آنها مرگبار تر از سلاح های شیمیایی قبلی است
[ترجمه گوگل]گاز عصبی - سه نوع اول از اسلحه های شیمیایی 'عصبی' در جهان ساخته شده است در آلمان: Tabun (19 Sarin (19 Soman) (194، که بسیاری از آنها مرگبار تر از سلاح های شیمیایی قبلی است
14. You helped terrorists acquire weaponized nerve gas!
[ترجمه ترگمان]تو به تروریست ها کمک کردی از گاز اعصاب استفاده کنن
[ترجمه گوگل]شما به تروریست ها کمک کردید گاز عصبی تان را بدست آورید!
[ترجمه گوگل]شما به تروریست ها کمک کردید گاز عصبی تان را بدست آورید!
15. The chemical agent, whether it be mustard gas or nerve gas, can be absorbed by the skin.
[ترجمه ترگمان]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز اعصاب باشد، می تواند توسط پوست جذب شود
[ترجمه گوگل]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز عصبی، می تواند توسط پوست جذب شود
[ترجمه گوگل]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز عصبی، می تواند توسط پوست جذب شود
کلمات دیگر: