کلمه جو
صفحه اصلی

old fogy

انگلیسی به انگلیسی

• conservative old man

اسم ( noun )
• : تعریف: one who is annoyingly conservative or old-fashioned.

جملات نمونه

1. The party is run by a bunch of old fogies who resist progress.
[ترجمه ترگمان]گروه توسط یک دسته از fogies قدیمی که در برابر پیشرفت مقاومت می کنند اداره می شود
[ترجمه گوگل]حزب توسط یک دسته از فجیع های قدیمی که در برابر پیشرفت مقاومت می کنند، اداره می شود

2. I don't want to sound like I'm some old fogy.
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم به نظر برسد که من یک fogy پیر هستم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به نظر برسم که من برخی از قدیمی ها را دوست دارم

3. Some of us old fogies - I am 60 - are non-violent from necessity.
[ترجمه ترگمان]برخی از ما fogies - من ۶۰ ساله هستم - از اجبار non
[ترجمه گوگل]بعضی از ما عجیب و غریب قدیمی - من 60 ساله - از ضرورت خشونت آمیز نیستند

4. Not all popular writers were the old fogy of the feudalist society and many of them were influenced by Western ideology and some of them were even revolutionaries.
[ترجمه ترگمان]نه همه نویسندگان محبوب، fogy قدیمی جامعه feudalist بودند و بسیاری از آن ها تحت تاثیر ایدئولوژی غربی بودند و برخی از آن ها حتی انقلابیون بودند
[ترجمه گوگل]نه همه نویسندگان محبوب، فانتزی قدیمی جامعه فئودالی بودند و بسیاری از آنها تحت تأثیر ایدئولوژی غرب بودند و بعضی از آنها حتی انقلابیون بودند

5. Not only the gold domestic player so, the old fogy attempts the branch also in a counter - attack, because Press special returns to base becomes fast indecisive.
[ترجمه ترگمان]نه تنها بازیکن داخلی، بلکه the قدیمی نیز در مقابل حمله متقابل نیز تلاش می کند، چون بازگشت ویژه مطبوعات به پایگاه به سرعت تصمیم گیری می شود
[ترجمه گوگل]نه تنها بازیگر داخلی طلا، درنتیجه قدیمی نیز این شاخه را در یک ضد حمله نیز دنبال می کند، زیرا بازگشت ویژه به پایگاه، به سرعت ناپایدار می شود

6. I'm a bit of an old fogy.
[ترجمه ترگمان]من یک خرده از an قدیمی هستم
[ترجمه گوگل]من کمی عجیب و غریب قدیمی هستم

7. I hope you like old fogy food.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم غذای کهنه fogy دوست داشته باشی
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که غذای قدیمی رو دوست داری

8. One online pundit said that Obama sounded "like a grumpy old man. " Another suggested that in criticizing technology he was acting like an "old fogy.
[ترجمه ترگمان]یک متخصص آنلاین گفت که اوباما مانند یک پیرمرد ناراضی به نظر می رسید و دیگری پیشنهاد کرد که در انتقاد از فن آوری، او مانند یک \"fogy پیر\" عمل می کند
[ترجمه گوگل]یک خبرنگار آنلاین گفت که اوباما 'مانند یک مرد پیرمرد خشمگین' را صدا کرد یکی دیگر از این پیشنهاد کرد که در انتقاد از تکنولوژی او به عنوان 'قدیمی فتنه' عمل می کرد

9. Patty: No, but I don't want an old fogy or some kid straight out of medical school!
[ترجمه ترگمان]پتی گفت: نه، اما من یک fogy قدیمی یا یک بچه مستقیم از دانشکده پزشکی نمی خواهم!
[ترجمه گوگل]پتی نه، اما من نمیخواهم یک فتنه قدیمی یا یک بچه را از مدرسه پزشکی بیرون بیاورم!

10. Liu Lichang is an ancient street. It is famous for old fogy.
[ترجمه ترگمان]لیو Lichang یک خیابان باستانی است این برای fogy پیر معروف است
[ترجمه گوگل]لیو لیچانگ یک خیابان باستانی است معروف است که برای فضولات قدیمی است


کلمات دیگر: