<hr> فرو گذاشتنی، حذف کردنی، انجام ندادنی، قابل حذف

فرو گذاشتنی، حذف کردنی، انجام ندادنی، قابل حذف

<div class="boxBd"><div class="anaPart">صفت <span class="meanType">( adjective )</span></div><div class="anaRel">• : <b>تعریف: </b>subject to or suitable for omission.<br><hr class="lineLow"></div><div class="anaTermExp">- This paragraph seems omissible, as it says nothing new.</div><div class="anaTermMean" termid="1" word="omissible"> <span>[ترجمه ترگمان]</span> این بند omissible به نظر می رسد، چون هیچ چیز جدیدی نمی گوید<br> <span>[ترجمه گوگل]</span> این پاراگراف قابل قبول است، چرا که هیچ چیز جدیدی نمی گوید </div></div>

صفت ( adjective ) • : تعریف: subject to or suitable for omission. - This paragraph seems omissible, as it says nothing new. [ترجمه ترگمان] این بند omissible به نظر می رسد، چون هیچ چیز جدیدی نمی گوید [ترجمه گوگل] این پاراگراف قابل قبول است، چرا که هیچ چیز جدیدی نمی گوید

انگلیسی به انگلیسی

<div class="boxBd boxLtr">• may be omitted; may be left out; may be excluded</div>

• may be omitted; may be left out; may be excluded

انگلیسی به فارسی