کلمه جو
صفحه اصلی

make the grade

انگلیسی به انگلیسی

• succeed, overcome difficulties

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to achieve success by reaching a desired goal; succeed.
مترادف: achieve, succeed, win
مشابه: pass muster, qualify, score

جملات نمونه

1. What does it take to make the grade as a top golfer?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث می شود که کلاس به عنوان یک گلف باز بالا برنده شود؟
[ترجمه گوگل]برای گرفتن امتیاز به عنوان یک گلف باز؟

2. About 10% of trainees fail to make the grade.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰ درصد از کارآموزان نتوانسته اند نمره را بگیرند
[ترجمه گوگل]حدود 10 درصد از کارآموزان نمره را به دست می آورند

3. Only a few athletes make the grade in professional sports.
[ترجمه ترگمان]تنها چند ورزش کار در ورزش های حرفه ای نمره می گیرند
[ترجمه گوگل]فقط چند ورزشکار درجه را در ورزش حرفه ای می کنند

4. Only the talented few make the grade in professional golf.
[ترجمه ترگمان]فقط تعداد کمی از افراد با استعداد در بازی گلف مهارت دارند
[ترجمه گوگل]فقط تعداد کمی استعداد درجه را در گلف حرفه ای می سازند

5. A handful of dramas make the grade but the sitcoms are failing miserably.
[ترجمه ترگمان]تعداد انگشت شماری از نمایشنامه هایی که این کلاس را به نمایش می گذارند، اما کمدی های موقعیت خنده دار به طرز غم انگیزی در حال شکست هستند
[ترجمه گوگل]تعداد انگشت شماری از درام ها درجه را مرتب می کنند، اما کمیته های کمیته در حال ناکامی هستند

6. It became an aloof, lonely personal fight to make the grade.
[ترجمه ترگمان]این یک مبارزه خصوصی و تنها برای درست کردن کلاس بود
[ترجمه گوگل]این امر به تنهایی، مبارزه شخصی فردی برای ایجاد درجه بود

7. And what happened if you failed to make the grade?
[ترجمه Parisa] چی اتفاقی میفته اگر شما موفق نشی ؟
[ترجمه ترگمان]و اگه موفق نشی که نمره رو بگیری چی شد؟
[ترجمه گوگل]و اگر شکست بخورد، چه اتفاقی افتاد؟

8. But not only Cii-Honeywell Bull failed to make the grade.
[ترجمه ترگمان]ولی نه تنها \"هانیول عوضی\" شکست خورد
[ترجمه گوگل]اما نه تنها Cii-Honeywell Bull موفق به انجام نمره نشد

9. Then the firm are given one year to make the grade.
[ترجمه ترگمان]سپس به شرکت یک سال فرصت داده می شود تا نمره را بگیرد
[ترجمه گوگل]سپس شرکت ها یک سال برای ارزیابی رتبه داده می شوند

10. She may not make the grade.
[ترجمه ترگمان]ممکنه کلاس رو درست نکرده باشه
[ترجمه گوگل]او نمیتواند درجه را بسازد

11. Then I think we will make the grade.
[ترجمه ترگمان]پس فکر کنم کلاس رو درست کنیم
[ترجمه گوگل]سپس من فکر می کنم که درجه را خواهیم ساخت

12. After all his effort, he still didn't make the grade.
[ترجمه ترگمان]بعد از همه تلاشش، هنوز کلاس را نگرفته بود
[ترجمه گوگل]پس از تمام تلاش های او، او هنوز درجه را نداشت

13. It takes hard work to make the grade in school.
[ترجمه ترگمان]انجام دادن نمره در مدرسه سخت است
[ترجمه گوگل]برای گرفتن مدرک در مدرسه، کار سختی انجام می شود

14. You would have to show some spirit to make the grade with Dahlia.
[ترجمه ترگمان]تو باید به یه روح نشون بدی که نمره ام رو با \"دال یا\" درست کنی
[ترجمه گوگل]شما باید برخی از روحیه ها را با درجه Dahlia درجه بندی کنید

15. He overcame to make the grade as a teenage gymnast and then went on to university.
[ترجمه ترگمان]او بر این غلبه کرد تا کلاس را به عنوان یک ژیمناستیک نوجوان بسازد و سپس به دانشگاه رفت
[ترجمه گوگل]او موفق شد تا درجه را به عنوان یک ژیمناست نوجوان درآورد و سپس به دانشگاه رفت

پیشنهاد کاربران

موفق شدن در انجام کاری، مدرک گرفتن، رسیدن به استاندارد و رتبه بخصوصی،

نمره قبولی گرفتن


کلمات دیگر: