• director of one of various locations of a major bank
branch manager
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Have you met our branch manager, Mr. Carlson?
[ترجمه ترگمان]شما با مدیر شعبه ما آشنا شدین آقای \"کارلسون\"؟
[ترجمه گوگل]آیا شما با مدیر شعبه ما، آقای کارلسون ملاقات کردید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما با مدیر شعبه ما، آقای کارلسون ملاقات کردید؟
2. Ahmad once represented a dry cleaning branch manager who had an epileptic seizure on the job.
[ترجمه ترگمان]احمد یک مدیر بخش تمیزکاری خشک بود که حمله ای ناگهانی به این شغل داشت
[ترجمه گوگل]احمد یک بار نماینده یک مدیر شعبه خالی بود که تشنج صرعی داشت
[ترجمه گوگل]احمد یک بار نماینده یک مدیر شعبه خالی بود که تشنج صرعی داشت
3. Branch manager Richard Fairhurst took a back seat for the day, as he rode along on the back of a tandem.
[ترجمه ترگمان]مدیر شعبه، ریچارد fairhurst، روز بعد در حالی که پشت سر هم به راه خود ادامه می داد، یک صندلی عقب کشید
[ترجمه گوگل]ریچارد فرحورست، مدیر بخش، روزی را به عنوان پشت صندلی پشت سر گذاشت
[ترجمه گوگل]ریچارد فرحورست، مدیر بخش، روزی را به عنوان پشت صندلی پشت سر گذاشت
4. This observation was made by a new branch manager in a securities firm.
[ترجمه ترگمان]این مشاهده توسط یک مدیر شعبه جدید در یک شرکت اوراق بهادار انجام شد
[ترجمه گوگل]این مشاهدات توسط یک مدیر شعبه جدید در یک شرکت اوراق بهادار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این مشاهدات توسط یک مدیر شعبه جدید در یک شرکت اوراق بهادار ساخته شده است
5. She's a branch manager.
[ترجمه ترگمان]اون یه مدیر شعبه - ه
[ترجمه گوگل]او یک مدیر شاخه است
[ترجمه گوگل]او یک مدیر شاخه است
6. The branch manager will ensure that the query is investigated objectively and hopefully be able to resolve the matter to your satisfaction.
[ترجمه ترگمان]مدیر شعبه اطمینان حاصل خواهد کرد که این نامه پرس و جو به صورت عینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و امیدواریم بتوانیم این مساله را به رضایت خود حل کنیم
[ترجمه گوگل]مدیر شعبه اطمینان حاصل خواهد کرد که پرس و جو به طور عینی بررسی شده و امیدوارم بتواند موضوع را به رضایت شما برساند
[ترجمه گوگل]مدیر شعبه اطمینان حاصل خواهد کرد که پرس و جو به طور عینی بررسی شده و امیدوارم بتواند موضوع را به رضایت شما برساند
7. Ron was promoted to branch manager of the North West region.
[ترجمه ترگمان]رون به سمت مدیر شعبه منطقه شمال غربی ارتقا پیدا کرد
[ترجمه گوگل]ران به مدیر شعبه منطقه شمال غربی ارتقا یافت
[ترجمه گوگل]ران به مدیر شعبه منطقه شمال غربی ارتقا یافت
8. A letter to the branch manager only produced a restatement of the charging terms.
[ترجمه ترگمان]یک نامه برای مدیر شعبه تنها بیان شرایط شارژ را ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]نامه ای به مدیر شعبه فقط اصلاحیه شرایط شارژ انجام داد
[ترجمه گوگل]نامه ای به مدیر شعبه فقط اصلاحیه شرایط شارژ انجام داد
9. He decided to find out more about the branch manager opportunity, and eventually chose to pursue it.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که اطلاعات بیشتری در مورد فرصت مدیر شعبه پیدا کند و در نهایت تصمیم گرفت آن را پی گیری کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت اطلاعات بیشتری در مورد فرصت مدیر شاخه ها پیدا کند و در نهایت تصمیم گرفت تا آن را دنبال کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت اطلاعات بیشتری در مورد فرصت مدیر شاخه ها پیدا کند و در نهایت تصمیم گرفت تا آن را دنبال کند
10. Our oldest pensioner, Ralph was formerly Branch Manager in Aberdeen.
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین بازنشسته ما، رالف، مدیر شعبه سابق \"آبردین\" بود
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین بازنشسته ما، رالف قبلا مدیر شعبه ای در ابردین بود
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین بازنشسته ما، رالف قبلا مدیر شعبه ای در ابردین بود
11. Assists Branch Manager in recruiting strategy determination and headcount planning.
[ترجمه ترگمان]مدیر شعبه assists در استخدام تعیین استراتژی و برنامه ریزی سرشماری
[ترجمه گوگل]مدیر بخش در استخدام تعیین استراتژی و برنامه ریزی کارکنان کمک می کند
[ترجمه گوگل]مدیر بخش در استخدام تعیین استراتژی و برنامه ریزی کارکنان کمک می کند
12. The officer may consult Deputy Manager, or Branch Manager to arrive at a suitable solution.
[ترجمه ترگمان]این افسر می تواند با معاون مدیر یا مدیر شعبه برای رسیدن به یک راه حل مناسب مشورت کند
[ترجمه گوگل]این افسر ممکن است معاون مدیر یا مدیر شعبه را برای رسیدن به یک راه حل مناسب راهنمایی کند
[ترجمه گوگل]این افسر ممکن است معاون مدیر یا مدیر شعبه را برای رسیدن به یک راه حل مناسب راهنمایی کند
13. Hew out of the West branch manager Huang said.
[ترجمه ترگمان]Hew از مدیر شعبه غرب Huang گفت
[ترجمه گوگل]هوانگ گفت: من از مدیر شاخه غرب می گویم
[ترجمه گوگل]هوانگ گفت: من از مدیر شاخه غرب می گویم
14. Assists the Branch Manager in recruiting strategy determination and headcount planning.
[ترجمه ترگمان]assists مدیر شعبه در استخدام استراتژی تعیین استراتژی و برنامه ریزی سرشماری
[ترجمه گوگل]کمک به مدیر شعبه در استخدام تعیین استراتژی و برنامه ریزی کارکنان
[ترجمه گوگل]کمک به مدیر شعبه در استخدام تعیین استراتژی و برنامه ریزی کارکنان
کلمات دیگر: