سردخانه، سردخانه apples are kept in cold storage سیب را در سردخانه نگه میدارند
cold storage
سردخانه، سردخانه apples are kept in cold storage سیب را در سردخانه نگه میدارند
انگلیسی به فارسی
سردخانه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: storage in a temperature-controlled, usu. refrigerated container or room, as for furs or perishable foods or drugs.
• freezing, storage of food in an artificially cooled place
if something such as food is put in cold storage, it is kept in an artificially cooled place in order to preserve it.
if you put an idea or plan into cold storage, you postpone it for a while rather than putting it into action as you originally planned.
if something such as food is put in cold storage, it is kept in an artificially cooled place in order to preserve it.
if you put an idea or plan into cold storage, you postpone it for a while rather than putting it into action as you originally planned.
مترادف و متضاد
chilled storage for preservation
Synonyms: cold store, freezer, freezer locker, frigidarium, frozen-food locker, locker
جملات نمونه
1. The fish should be kept in cold storage.
[ترجمه ترگمان]ماهی را باید در انبار سرد نگهداری کرد
[ترجمه گوگل]ماهی باید در ذخیره سازی سرد نگهداری شود
[ترجمه گوگل]ماهی باید در ذخیره سازی سرد نگهداری شود
2. The strawberries are kept in cold storage to prevent them spoiling during transportation.
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی در انبار سرد نگهداری می شود تا از خراب شدن آن ها در طول حمل و نقل جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]توت فرنگی در نگهداری سرد نگهداری می شود تا از حمل آنها جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]توت فرنگی در نگهداری سرد نگهداری می شود تا از حمل آنها جلوگیری شود
3. The strawberries are put into cold storage for several months.
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی برای چند ماه به انبار داده می شود
[ترجمه گوگل]توت فرنگی برای چند ماه به ذخیره سازی سرد منتقل می شود
[ترجمه گوگل]توت فرنگی برای چند ماه به ذخیره سازی سرد منتقل می شود
4. I've had to put my plans into cold storage .
[ترجمه ترگمان]باید نقشه هایم را در انبار سرد قرار دهم
[ترجمه گوگل]من مجبور بودم برنامه های خود را به ذخیره سازی سرد بگذارم
[ترجمه گوگل]من مجبور بودم برنامه های خود را به ذخیره سازی سرد بگذارم
5. Or will we always keep our dreams in cold storage?
[ترجمه ترگمان]یا همیشه رویاهای ما رو تو انبار سرد نگه می داریم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما همیشه رویاهای خود را در ذخیره سازی سرد حفظ خواهیم کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا ما همیشه رویاهای خود را در ذخیره سازی سرد حفظ خواهیم کرد؟
6. The project went into cold storage, periodically resurfacing over the next six years only to sink once more.
[ترجمه ترگمان]پروژه به انبار سرد رفت و دوباره در عرض شش سال بعدی دوباره پدیدار شد تا بار دیگر غرق شود
[ترجمه گوگل]این پروژه به ذخیره سازی سرد منتهی شد، که در طول شش سال آینده مجددا به مدت یک هفته دوباره فرو برده می شود
[ترجمه گوگل]این پروژه به ذخیره سازی سرد منتهی شد، که در طول شش سال آینده مجددا به مدت یک هفته دوباره فرو برده می شود
7. I can hear them rumble into cold storage down the coal chute.
[ترجمه ترگمان]صدای غرش آن ها را می شنوم که در انبار زغال سنگ سرد می شود
[ترجمه گوگل]من می توانم آنها را بشنود به ذخیره سازی سرد در زیر چاله زغال سنگ
[ترجمه گوگل]من می توانم آنها را بشنود به ذخیره سازی سرد در زیر چاله زغال سنگ
8. Cold storage and filtration for keg and bottled beers.
[ترجمه ترگمان]انبار و تصفیه آب برای آبجو و آبجو
[ترجمه گوگل]ذخیره سازی سرد و فیلتراسیون برای آبجو کباب و بطری
[ترجمه گوگل]ذخیره سازی سرد و فیلتراسیون برای آبجو کباب و بطری
9. Three girl students are in cold storage because of food poisoning.
[ترجمه ترگمان]سه دانش آموز دختر بخاطر مسمومیت غذایی در انبار سرد بسر می برند
[ترجمه گوگل]سه دانش آموز دختر در معرض مسمومیت غذایی در ذخیره سازی سرد قرار دارند
[ترجمه گوگل]سه دانش آموز دختر در معرض مسمومیت غذایی در ذخیره سازی سرد قرار دارند
10. Before HQ's fillets go into cold storage, the fish pass through a metal detector, just in case any stray flecks of a filleting knife have made their way into the product.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه fillets HQ به انبار سرد وارد شود، ماهی از یک ردیاب فلزی عبور می کند و تنها در صورتی که یک چاقوی filleting به سمت محصول حرکت کند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه HQ فیله ها را به ذخیره سازی سرد منتقل می کند، ماهی ها از طریق یک آشکارساز فلزی عبور می کنند، فقط در صورتی که هر جرقه ای از یک چاقوی رنده شده، راه خود را به محصول تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه HQ فیله ها را به ذخیره سازی سرد منتقل می کند، ماهی ها از طریق یک آشکارساز فلزی عبور می کنند، فقط در صورتی که هر جرقه ای از یک چاقوی رنده شده، راه خود را به محصول تبدیل کرده است
11. The expert system of cold storage design is a set of software about artificial intelligence technology and the expert system principle.
[ترجمه ترگمان]سیستم خبره طراحی نگهداری سرد مجموعه ای از نرم افزارها در مورد فن آوری هوش مصنوعی و اصل سیستم خبره است
[ترجمه گوگل]سیستم متخصص طراحی ذخیره سازی سرد مجموعه ای از نرم افزار در مورد تکنولوژی هوش مصنوعی و اصل سیستم متخصص است
[ترجمه گوگل]سیستم متخصص طراحی ذخیره سازی سرد مجموعه ای از نرم افزار در مورد تکنولوژی هوش مصنوعی و اصل سیستم متخصص است
12. The influence of composite relationship between cold storage ratio and energy price on the economy of combined cooling, heat and power system is studied with examples.
[ترجمه ترگمان]تاثیر رابطه مرکب بین نسبت ذخیره سازی سرد و قیمت انرژی بر روی اقتصاد ترکیبی از سرمایش، گرمایش و سیستم قدرت با مثال مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تأثیر رابطه کامپوزیتی بین نسبت ذخیره سرد و قیمت انرژی به اقتصاد ترکیبی خنک کننده، گرما و سیستم قدرت با نمونه هایی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تأثیر رابطه کامپوزیتی بین نسبت ذخیره سرد و قیمت انرژی به اقتصاد ترکیبی خنک کننده، گرما و سیستم قدرت با نمونه هایی مورد مطالعه قرار گرفته است
13. He aims to please even if it means putting his principles in cold storage.
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد حتی اگر به معنی قرار دادن اصول خود در انبار سرد باشد
[ترجمه گوگل]او قصد دارد حتی اگر به معنای قرار دادن اصول خود در ذخیره سازی سرد باشد، اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]او قصد دارد حتی اگر به معنای قرار دادن اصول خود در ذخیره سازی سرد باشد، اهمیت دارد
14. The body will be removed into one of the cold storage chambers.
[ترجمه ترگمان]بدن به یکی از اتاق های نگهداری سرد منتقل خواهد شد
[ترجمه گوگل]بدن به یکی از اتاق های ذخیره سازی سرد منتقل می شود
[ترجمه گوگل]بدن به یکی از اتاق های ذخیره سازی سرد منتقل می شود
Apples are kept in cold storage.
سیب را در سردخانه نگه میدارند.
پیشنهاد کاربران
انباشت در محیط خنک
کلمات دیگر: