شناختن، ادراک، اگاهی، شناسایی، تصدیق ضمنی
cognisance
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• acquaintance, recognition, mindfulness, awareness (also cognizance)
جملات نمونه
1. The government failed to take cognisance of their protest.
[ترجمه ترگمان]دولت نتوانست جلوی اعتراض خود را بگیرد
[ترجمه گوگل]دولت نمیتوانست اعتراض کند
[ترجمه گوگل]دولت نمیتوانست اعتراض کند
2. Prudently taking cognisance of onlookers also turns out to be important in the social behaviour of other primates.
[ترجمه ترگمان]prudently که از تماشاگران استفاده می کنند نیز در رفتار اجتماعی of دیگر مهم هستند
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد رفتار اجتماعی دیگر مقدماتی مهم است که به طور پراکنده در حال شناخت از بینندگان است
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد رفتار اجتماعی دیگر مقدماتی مهم است که به طور پراکنده در حال شناخت از بینندگان است
3. Corvids' cognisance of other birds has led scientists to ponder whether they are also aware of themselves.
[ترجمه ترگمان]Corvids cognisance از پرندگان دیگر دانشمندان را به تفکر در مورد اینکه آیا آن ها از خود آگاه هستند، هدایت کرده است
[ترجمه گوگل]شناخت Corvids از پرندگان دیگر باعث شده است دانشمندان به این نکته توجه کنند که آیا آنها از خودشان نیز آگاهی دارند یا خیر
[ترجمه گوگل]شناخت Corvids از پرندگان دیگر باعث شده است دانشمندان به این نکته توجه کنند که آیا آنها از خودشان نیز آگاهی دارند یا خیر
4. Mr Lamont plausibly presented his reforms of petroleum revenue tax as taking sensible cognisance of a much-changed industry.
[ترجمه ترگمان]آقای لامونت plausibly اصلاحات مالیاتی نفت را به عنوان cognisance منطقی یک صنعت تغییر یافته نشان می دهد
[ترجمه گوگل]آقای لامونت به طور قابل ملاحظه ای اصلاح مالیات بر درآمد نفت خود را به عنوان شناخت دقیق از یک صنعت بسیار تغییر داده است
[ترجمه گوگل]آقای لامونت به طور قابل ملاحظه ای اصلاح مالیات بر درآمد نفت خود را به عنوان شناخت دقیق از یک صنعت بسیار تغییر داده است
5. Translation: As Minister mentioned yesterday, our approach to teaching CL must take cognisance of the diverse language abilities of our students and the increasingly varied language backgrounds.
[ترجمه ترگمان]ترجمه: همانطور که دیروز وزیر اشاره کرد، رویکرد ما به آموزش CL ممکن است cognisance توانایی های زبانی مختلف دانش آموزان ما و پس زمینه های مختلف زبانی را بگیرد
[ترجمه گوگل]ترجمه همانطور که وزیر روز گذشته اظهار داشت، رویکرد ما به تدریس CL باید از توانایی های زبان گوناگون دانش آموزان و زمینه های متنوع زبان های مختلف یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]ترجمه همانطور که وزیر روز گذشته اظهار داشت، رویکرد ما به تدریس CL باید از توانایی های زبان گوناگون دانش آموزان و زمینه های متنوع زبان های مختلف یاد بگیرند
6. Each Quaestio had, in fact, confined itself to the crimes committed to its cognisance by its charter.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت هر یک از quaestio خود را به جنایاتی که در منشور خود مرتکب شده بود محدود کرده بود
[ترجمه گوگل]در واقع، هر Quaestio خود را به جرایم متعهد به شناخت خود توسط منشور خود محدود کرد
[ترجمه گوگل]در واقع، هر Quaestio خود را به جرایم متعهد به شناخت خود توسط منشور خود محدود کرد
7. When choosing surface finishes in a food factory, due cognisance must be taken of the type of food being handled and of the type of operations to be carried out in each area of the factory.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که انتخاب سطح در یک کارخانه غذا به پایان می رسد، باید از نوع غذایی که جابجا می شود و از نوع عملیاتی که قرار است در هر ناحیه از کارخانه انجام شود گرفته شود
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب پوشش سطح در یک کارخانه مواد غذایی، باید از نوع مواد غذایی مورد استفاده و نوع عملیاتی که در هر منطقه از کارخانه انجام می شود، باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب پوشش سطح در یک کارخانه مواد غذایی، باید از نوع مواد غذایی مورد استفاده و نوع عملیاتی که در هر منطقه از کارخانه انجام می شود، باید مورد توجه قرار گیرد
کلمات دیگر: