شناختی، متخصص در اثار هنری، عتیقه شناس
cognoscenti
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• the cognoscenti are a group of people who know a lot about a particular subject; a formal word.
جملات نمونه
1. Not being one of the cognoscenti, I failed to understand the ballet's subtler points.
[ترجمه ترگمان]من که یکی از the نبودم، توانستم نکات ظریف باله را درک کنم
[ترجمه گوگل]عدم شناختن یکی از عوامل شناختی، من نمیتوانستم نقاط ضعف باله را درک کنم
[ترجمه گوگل]عدم شناختن یکی از عوامل شناختی، من نمیتوانستم نقاط ضعف باله را درک کنم
2. She has an international reputation among film cognoscenti.
[ترجمه ترگمان]او در بین فیلم های film شهرتی بین المللی دارد
[ترجمه گوگل]او در بین فیلم شناخته شده بین المللی است
[ترجمه گوگل]او در بین فیلم شناخته شده بین المللی است
3. But the cognoscenti know that the grip can be everything: in itself it can decide the entire bout.
[ترجمه ترگمان]اما the می دانند که چنگ زدن می تواند همه چیز باشد: به خودی خود می تواند کل مسابقه را تعیین کند
[ترجمه گوگل]اما شناخته شده می داند که چنگ زدن می تواند همه چیز را در خودش داشته باشد و می تواند تمام حوادث را تعیین کند
[ترجمه گوگل]اما شناخته شده می داند که چنگ زدن می تواند همه چیز را در خودش داشته باشد و می تواند تمام حوادث را تعیین کند
4. Horton was considered an oddity by most eastern cognoscenti, and his school and company at best a noble experiment.
[ترجمه ترگمان]Horton از نظر most eastern، و مدرسه و شرکت او در بهترین تجارب noble مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هورتون در اکثر شناخت های شرق، عجیب بود، و مدرسه و شرکت او در بهترین حالت یک تجربه نجیب بود
[ترجمه گوگل]هورتون در اکثر شناخت های شرق، عجیب بود، و مدرسه و شرکت او در بهترین حالت یک تجربه نجیب بود
5. Manutius is now recognized by the cognoscenti as the father of the modern book.
[ترجمه ترگمان]Manutius در حال حاضر توسط the به عنوان پدر کتاب مدرن شناخته می شود
[ترجمه گوگل]Manutius در حال حاضر توسط شناخته شده به عنوان پدر کتاب مدرن شناخته شده است
[ترجمه گوگل]Manutius در حال حاضر توسط شناخته شده به عنوان پدر کتاب مدرن شناخته شده است
6. Such a sullen response is testimony, say Europe's cognoscenti, to "enlargement fatigue".
[ترجمه ترگمان]این واکنش تلخ، شهادت، سخن گفتن از \"خستگی بزرگ\" است
[ترجمه گوگل]چنین واکنشی خفیف شهادت است، می گویند شناخت اروپا، به 'خستگی بزرگ شدن'
[ترجمه گوگل]چنین واکنشی خفیف شهادت است، می گویند شناخت اروپا، به 'خستگی بزرگ شدن'
7. Above thellos, where the cognoscenti prowl, prices reach six figures for perpetual calendars, tourbillons and repeaters.
[ترجمه ترگمان]در بالای thellos، جایی که the کمین می کند، قیمت ها به شش چهره برای تقویم های دائمی، tourbillons و repeaters می رسند
[ترجمه گوگل]در بالای تلوز، که در آن شناخت شناختی، قیمت ها به صورت شش رقمی برای تقویم های دائمی، توربلیون ها و تکرار می رسند
[ترجمه گوگل]در بالای تلوز، که در آن شناخت شناختی، قیمت ها به صورت شش رقمی برای تقویم های دائمی، توربلیون ها و تکرار می رسند
8. Above this, where the cognoscenti prowl, prices reach six figures for perpetual calendars, tourbillons and repeaters.
[ترجمه ترگمان]در بالای این مکان، جایی که the پرسه می زند، قیمت ها به شش چهره برای تقویم های دائمی، tourbillons و repeaters می رسند
[ترجمه گوگل]بالاتر از این، که در آن شناخته شده شناخته شده، قیمت به شش رقم برای تقویم دائمی، tourbillons و تکرار می شود
[ترجمه گوگل]بالاتر از این، که در آن شناخته شده شناخته شده، قیمت به شش رقم برای تقویم دائمی، tourbillons و تکرار می شود
9. There is a debate brewing among data systems cognoscenti as to the best way to do data analysis at this scale.
[ترجمه ترگمان]بحثی بین سیستم های داده وجود دارد که در آن بهترین راه برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها در این مقیاس است
[ترجمه گوگل]بحث در مورد سیستم های اطلاعاتی شناخته شده ای است که بهترین راه برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها در این مقیاس است
[ترجمه گوگل]بحث در مورد سیستم های اطلاعاتی شناخته شده ای است که بهترین راه برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها در این مقیاس است
10. The cognoscenti know that this honor, which is awarded once every two years to an economist under 40, is a little more difficult to win than the annually awarded Nobel Prize.
[ترجمه ترگمان]\"The\" می دانند که این افتخار که هر دو سال یک بار به یک اقتصاددان زیر ۴۰ سال اعطا می شود، کمی دشوارتر از برنده جایزه نوبل است
[ترجمه گوگل]شناخته شده می دانیم که این افتخار که هر دو سال یکبار به اقتصاددان زیر 40 سال اهدا می شود، کمی بیشتر از جوایز نوبل هر ساله جایزه ای را کسب می کند
[ترجمه گوگل]شناخته شده می دانیم که این افتخار که هر دو سال یکبار به اقتصاددان زیر 40 سال اهدا می شود، کمی بیشتر از جوایز نوبل هر ساله جایزه ای را کسب می کند
11. Above thellos, where the cognoscenti prowl, prices reach six figures for perpetual calendars, tourbillons and minute repeaters.
[ترجمه ترگمان]در بالای thellos، جایی که the کمین می کند، قیمت ها به شش چهره برای تقویم های دائمی، tourbillons و repeaters دقیقه می رسند
[ترجمه گوگل]در بالای تله، که در آن شناخته شده شناخته شده، قیمت ها به صورت شش رقمی برای تقویم های دائمی، توربیلون ها و تکرار کننده های دقیقه می رسند
[ترجمه گوگل]در بالای تله، که در آن شناخته شده شناخته شده، قیمت ها به صورت شش رقمی برای تقویم های دائمی، توربیلون ها و تکرار کننده های دقیقه می رسند
12. Among the cognoscenti Liszt provoked more criticism than praise.
[ترجمه ترگمان]در میان cognoscenti لیست بیش از مدح و تمجید بیش از حد مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]از میان شناخت Lisz، انتقاد بیشتر از ستایش را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]از میان شناخت Lisz، انتقاد بیشتر از ستایش را تحریک کرد
13. Middle East cognoscenti were speculating furiously ahead of the president's speech at the State Department on Thursday over whether he would utter them or fudge.
[ترجمه ترگمان]cognoscenti خاور میانه قبل از سخنرانی رئیس جمهور در وزارت امور خارجه در روز پنج شنبه در مورد اینکه آیا او آن ها را کامل خواهد کرد یا خیر، با خشم پیش رو داشتند
[ترجمه گوگل]آگاهان خاورمیانه پیش از سخنرانی رییس جمهور در وزارت امور خارجه در روز پنج شنبه به شدت پیش می آید که آیا او آنها را می گوید یا فریب می دهد
[ترجمه گوگل]آگاهان خاورمیانه پیش از سخنرانی رییس جمهور در وزارت امور خارجه در روز پنج شنبه به شدت پیش می آید که آیا او آنها را می گوید یا فریب می دهد
پیشنهاد کاربران
اهل فن، صاحب نظران، خبرگان، متخصصین، باتجربه ها، کهنه کارها
کلمات دیگر: