کلمه جو
صفحه اصلی

applied science

انگلیسی به انگلیسی

• science that can be used in in real-life situations

جملات نمونه

1. Some, of course, felt misgivings about applying science to these nonscientific realms.
[ترجمه ترگمان]البته برخی از آن ها احساس تردید در مورد کاربرد علم در این قلمروهای nonscientific را داشتند
[ترجمه گوگل]برخی از اینها، البته، در مورد استفاده از علم به این قلمروهای غیر علمی احساس ناراحتی کردند

2. Supported by four applied science courses covering the biology, entomology and pathology of seeds, and plant breeding.
[ترجمه ترگمان]با پشتیبانی چهار دوره علوم کاربردی که زیست شناسی، علوم زیستی و آسیب شناسی دانه و پرورش گیاهان را پوشش می دهند
[ترجمه گوگل]پشتیبانی شده توسط چهار دوره علوم کاربردی پوشش زیست شناسی، آنومولوژی و آسیب شناسی دانه ها و پرورش گیاهان

3. He can spend a whole four years applying science, if he wants.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهد می تواند چهار سال تمام صرف کار علم کند
[ترجمه گوگل]او می تواند تمام مدت چهار سال را صرف علم کردن کند، اگر بخواهد

4. Are pure and applied science different, having little or no, as is often implied.
[ترجمه ترگمان]آیا علوم خالص و کاربردی متفاوت هستند، که کمی یا خیر، همانطور که اغلب اشاره می شود
[ترجمه گوگل]علم خالص و کاربردی متفاوت است، کم یا زیاد نیست، همانطور که اغلب نشان داده شده است

5. Continue studies with the Bachelor Applied Science at QUT, or begin your career.
[ترجمه ترگمان]ادامه مطالعات خود را با علوم کاربردی مجرد در QUT ادامه دهید و یا شغل خود را شروع کنید
[ترجمه گوگل]ادامه تحصیل در رشته کارشناسی کارشناسی QUT یا شروع کار خود را

6. He devoted his life to applied science.
[ترجمه ترگمان]او زندگی خود را وقف علوم کاربردی کرد
[ترجمه گوگل]او زندگی خود را به علوم کاربردی اختصاص داده است

7. Engineering is considered as an applied science.
[ترجمه ترگمان]مهندسی به عنوان یک علم کاربردی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]مهندسی به عنوان یک علوم کاربردی در نظر گرفته شده است

8. Moreover, medicine and especially psychiatry - is an applied science that cannot afford theoretical purity at all costs.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پزشکی و به خصوص روان پزشکی - یک علم کاربردی است که نمی تواند به همه هزینه ها خلوص کافی داشته باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پزشکی و به خصوص روانپزشکی - یک علم کاربردی است که نمیتواند هزینه خالص نظری را با تمام هزینهها تامین کند

9. Hygrometry is the branch of applied science.
[ترجمه ترگمان]Hygrometry شاخه ای از علم کاربردی است
[ترجمه گوگل]هیگرمتری شاخه ای از علوم کاربردی است

10. In view of its program being an applied science SOH puts exceptional emphasis and efforts on enriching students with practical experiences.
[ترجمه ترگمان]در نظر گرفتن این برنامه، یک علم کاربردی به کار گرفته می شود که تاکید و تلاش استثنایی برای غنی سازی دانش آموزان با تجربیات عملی دارد
[ترجمه گوگل]با توجه به برنامه ی خود که علم کاربردی است، SOH تاکید ویژه ای را بر روی غنی سازی دانش آموزان با تجربیات عملی اعمال می کند

11. These four key elements are well developed and widely shared within the research communities of every natural and applied science.
[ترجمه ترگمان]این چهار عنصر کلیدی به خوبی توسعه یافته و در جوامع تحقیقاتی تمام علوم طبیعی و کاربردی به اشتراک گذاشته می شوند
[ترجمه گوگل]این چهار عنصر کلیدی به خوبی توسعه یافته و به طور گسترده ای در جوامع تحقیقاتی هر علم طبیعی و کاربردی به اشتراک گذاشته شده اند

12. Introduction to nonlinear problems with emphasis on practical modelling, illustrative examples from pure and applied science, and use of computers.
[ترجمه ترگمان]مقدمه ای بر مسایل غیر خطی با تاکید بر مدل سازی کاربردی، نمونه هایی از علم خالص و کاربردی و استفاده از کامپیوتر
[ترجمه گوگل]مقدمه ای بر مشکلات غیر خطی با تاکید بر مدل سازی عملی، نمونه های واضح از علوم خالص و کاربردی و استفاده از رایانه

13. Why are engineering, medicine and agriculture not all grouped together as applied sciences?
[ترجمه ترگمان]چرا مهندسی، دارو و کشاورزی همگی به عنوان علوم کاربردی جمع نشده اند؟
[ترجمه گوگل]چرا مهندسی، پزشکی و کشاورزی همه را به عنوان علوم کاربردی گروه بندی نمیکنند؟

پیشنهاد کاربران

علوم کاربردی


کلمات دیگر: