کلمه جو
صفحه اصلی

appetitive


اشتهااور

انگلیسی به فارسی

اشتها آور


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the appetite

جملات نمونه

1. Good daylighting and illume are to raise appetitive main factor. Of large area south brought good daylighting for have dinner area to be born balcony.
[ترجمه ترگمان]daylighting و illume خوب هستند که عامل اصلی appetitive را افزایش دهند از ناحیه بزرگ جنوب daylighting خوبی برای داشتن منطقه شام برای ورود به بالکن به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]روزمرگی خوب و روشن برای بالا بردن عامل اصلی اشتیاق هستند از منطقه بزرگ جنوب نور روز خوبی را برای منطقه شام ​​به بالکن متولد کرد

2. Had better be far from appetitive method, do not think it namely.
[ترجمه ترگمان]بهتر است از روش appetitive دور باشد، فکر نکن
[ترجمه گوگل]بهتر از روش اشتیاق دور بود، فکر نکنید

3. Mixing the aversive with the appetitive sends conflicting information to the brain, and confusion is what the senses are trying to avoid as they supply you with useful, lifesaving information.
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن the با the اطلاعات متناقض را به مغز ارسال می کند و سردرگمی همان چیزی است که حواس در تلاش برای اجتناب از اطلاعات مفید و نجات بخش به شما می دهد
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن عصبانیت با اشتها آور اطلاعاتی متناقض را به مغز می فرستد و سردرگمی این است که حواس ها در حال تلاش برای اجتناب از آن هستند چرا که آنها اطلاعاتی مفید و مفید برای شما فراهم می کنند

4. Because it has exciting appetitive effect, they can feel with warmth to the person not only, and can increase dined interest.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تاثیر هیجان انگیزی دارد، آن ها می توانند نسبت به فرد نه تنها، احساس گرما کنند و می تواند توجه غذا را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این اثر هیجان انگیز است لذت بخش است، آنها می توانند به شخص نه تنها گرما را احساس کنند، و همچنین می توانند علاقه خود را از بین ببرند

5. There can be machines associated with appetitive control from a desire to be thin through dieting.
[ترجمه ترگمان]ممکن است ماشین هایی وجود داشته باشند که با کنترل appetitive از تمایل به لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، مرتبط باشند
[ترجمه گوگل]می توان ماشین هایی با کنترل اشتها از میل به نازک شدن در رژیم غذایی وجود داشت

6. Choose appetitive adornment, the photograph of flowers and plants, fruit and scenery.
[ترجمه ترگمان]تزیین appetitive، عکس گل ها و گیاهان، میوه ها و مناظر را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]دکوراسیون دلپذیر، عکس گل و گیاهان، میوه و مناظر را انتخاب کنید

7. Again, each of them seems to represent, in a superior way, the key components of the human soul, the appetitive, the war-like or spirited, and the rational.
[ترجمه ترگمان]باز هم، به نظر می رسد که هر یک از آن ها، به روش برتر، اجزای کلیدی روح انسان، the، جنگ، مانند روح، و عقلی است
[ترجمه گوگل]باز هم هر کدام به نظر می رسد که به گونه ای برتر، مولفه های کلیدی روح انسانی، شایستگی، جنگ یا روحیه و عقلانیت است

8. Red also is enthusiastic, sex appeal and exciting color, it can cause a heartbeat to quicken, blood pressure is elevatory, appetitive, increase a dialog.
[ترجمه ترگمان]قرمز همچنین مشتاق، جاذبه جنسی و رنگ هیجان برانگیز است، می تواند باعث ایجاد ضربان قلب شود، فشار خون elevatory، appetitive، افزایش یک محاوره است
[ترجمه گوگل]قرمز نیز مشتاق، جذابیت جنسی و رنگ هیجان انگیز است، می تواند موجب افزایش ضربان قلب شود، فشار خون بالا، اشتها آور، گفت و گو را افزایش می دهد

9. Appetite often arises afternoon, when cooking, mix before go to bed, right now, you should eat some of natural low adipose food, dredge appetitive is best one of method are motion.
[ترجمه ترگمان]میل اغلب بعد از ظهر پیش می آید، زمانی که پخت، مخلوط کردن قبل از رفتن به رختخواب، درست در حال حاضر، شما باید مقداری از غذای کم چربی مایع را بخورید، لایروبی آن بهترین روش حرکت است
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر اغلب اشتها ایجاد می شود، هنگام پخت و پز، قبل از رفتن به رختخواب مخلوط می شود، در حال حاضر شما باید برخی از مواد غذایی طبیعی کم چرب را بخورید، لذت بردن از گودال بهتر است یکی از روش های حرکت است

10. This is the problem of the instincts, and it is explained to you that there is an appetitive stage of behaviour, of seeking.
[ترجمه ترگمان]این مشکل غرایز است و برای شما توضیح داده می شود که یک مرحله appetitive از رفتار و جستجو وجود دارد
[ترجمه گوگل]این مسئله غرایز است و به شما توضیح داده شده است که یک مرحله اشتباه رفتار، جستجو وجود دارد

11. Countless people have died horridness unthinkable death to fit Japan's insensible appetitive ambition.
[ترجمه ترگمان]افراد بی شماری در مرگ قابل تصور و غیرقابل تصوری کشته شده اند تا بتوانند جاه طلبی appetitive را نسبت به ژاپن تطبیق دهند
[ترجمه گوگل]افراد بی شماری مرگ و میر ناشی از مرگ را به خاطر جاه طلبی غافلگیر کننده ژاپن جبران کرده اند

12. Be good at mining " corner " : Will with the kitchen the lie between balcony get through of one wall, use a corner to make a fixed table, decorate to arouse appetitive little dining room.
[ترجمه ترگمان]در \"گوشه کاوی\" خوب باشید: ویل با آشپزخانه، دروغ بین بالکن، از یک دیوار عبور می کند، از یک گوشه برای ایجاد یک میز ثابت استفاده می کند، که باعث ایجاد اتاق غذاخوری کوچک می شود
[ترجمه گوگل]خوب در معدن 'گوشه': آیا با آشپزخانه دروغ بین بالکن را از طریق یک دیوار، استفاده از یک گوشه به ایجاد یک میز ثابت، تزئین به ایجاد اتاق غذا کمی دلپذیر است

13. Had appeared the old people of hidebound state, should eat more boil soft corn, vegetable and fruit, can add condiment more in dish with appetitive .
[ترجمه ترگمان]اگر به ظاهر پیران قوم hidebound ظاهر شده باشد، بهتر است غله نرم، سبزی و میوه را به جوش بیاورند و با appetitive غذای بیشتری به غذا اضافه کنند
[ترجمه گوگل]اگر افراد سالخورده ای از وضعیت ناخوشایند به نظر می رسیدند، باید ذرت نرم تر، ذرت، سبزی و میوه بخورند، می تواند ظرف غذای بیشتری را با اشتها اضافه کند

14. "4 white be born ", foil give one side to let a person very appetitive partition, least money, best effect.
[ترجمه ترگمان]\"۴ سفیدپوست\"، فویل یک طرف را به یک طرف بدهید تا به شخص بسیار appetitive، حداقل پول، بهترین اثر را بدهد
[ترجمه گوگل]'4 سفید متولد'، فویل یک طرف را به اجازه دادن به یک فرد پارتیشن بسیار شایسته، حداقل پول، بهترین اثر

پیشنهاد کاربران

( روانشناسی ) اشتیاق آور


کلمات دیگر: