کلمه جو
صفحه اصلی

brace up

انگلیسی به فارسی

برسیدن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to summon one's strength or courage.

• make secure and reinforce beneath

جملات نمونه

1. They braced up the old house with balks of timber.
[ترجمه ترگمان]خانه قدیمی را با چوب درخت محکم کردند
[ترجمه گوگل]آنها خانه قدیمی را با چوب لباسی تزیین کردند

2. The candidate braced up after his defeat.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای مورد نظر پس از شکست او آماده شد
[ترجمه گوگل]نامزد پس از شکست او را متقاعد کرد

3. She choked back her tears and braced up.
[ترجمه ترگمان]او اشک هایش را پاک کرد و خودش را جمع و جور کرد
[ترجمه گوگل]او اشک هایش را تکان داد و با عصبانیت گفت:

4. Brace up! You haven't been swamped yet. You still have a chance to triumph over him.
[ترجمه ترگمان]! خودتو جمع و جور کن هنوز غرق نشدی تو هنوز شانسی برای پیروزی روی اون داری
[ترجمه گوگل]پرت کردن شما هنوز غرق نشده اید شما هنوز هم فرصتی برای پیروزی بر او دارید

5. Don't slump. Brace up!
[ترجمه ترگمان]سقوط نکن ! خودتو جمع و جور کن
[ترجمه گوگل]سقوط نکن پرت کردن

6. Interest rates were raised to brace up the sagging dollar.
[ترجمه ترگمان]نرخ های بهره بالا برده شدند تا یک دلار واژگون شده را نگه دارند
[ترجمه گوگل]نرخ بهره برای تقویت دلار تضعیف شد

7. Sally now resolved to brace up and risk a frontal attack.
[ترجمه ترگمان]سلی اکنون مصمم بود که جلو حمله frontal را بگیرد و خطر حمله قلبی را به خطر اندازد
[ترجمه گوگل]سلی اکنون تصمیم گرفته است تا حمله ی پیشانی را به خطر بیندازد

8. " Come on,'said Drouet. " Brace up.
[ترجمه ترگمان]دروئه گفت: \" زود باش
[ترجمه گوگل]گفت: 'بیا، گفت:' Drouet 'برادرم

9. In this the moment of truth, carry brace up hope is most main.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه حقیقت، نگه داشتن امید بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]در این لحظه از حقیقت، حمل امیدوارترین است

10. " Brace up,' said Rhett, and there was a hard, faintly jeering note in his voice.
[ترجمه ترگمان]رت گفت: خودتو جمع و جور کن
[ترجمه گوگل]رات گفت: 'باشه،' ریت گفت: 'صدای سخت و ناخوشایندی که در ذهنش جاری بود، وجود داشت

11. Interest rate is raised to brace up the sagging dollar.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره بالا برده می شود تا یک دلار خشک را نگه دارد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره برای تقویت دلار تضعیف می شود

12. He tried to shake them off, to forget and brace up.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد آن ها را از هم جدا کند، تا آن را فراموش کند و محکم نگه دارد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد آنها را لرزاند، برای فراموش کردن و تسخیر کردن

13. " Well, you're a chump for being afraid,'said Drouet. " Come on now, brace up.
[ترجمه ترگمان]دروئه گفت: \" خوب، شما یک آدم احمق هستید که می ترسید، حالا بگیرید، بگیرید
[ترجمه گوگل]'درو، گفت:' خب، شما در حال ترس برای ترس است، گفت: 'Drouet حالا بیا بریم

14. Hou is delivered of as expected one male one female twin, those who calculate divinatory symbols reputation is accordingly big brace up.
[ترجمه ترگمان]همان طور که انتظار می رود دو برادر زن یکی از مردان زن که شهرت symbols را محاسبه می کنند، brace افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]Hou تحویل به عنوان مورد انتظار یکی از مرد یک زن دوقلو، کسانی که محاسبه شهرت علامت های تقلیدی مطابق به اندازه بزرگ است


کلمات دیگر: