کلمه جو
صفحه اصلی

assistive

انگلیسی به فارسی

کمک کننده


انگلیسی به انگلیسی

• supportive, helpful, aiding

جملات نمونه

1. People who are color-blind generally use computers without assistive technology, but they cannot distinguish certain colors.
[ترجمه ترگمان]افرادی که نابینا هستند عموما از کامپیوترها بدون فن آوری کمکی استفاده می کنند، اما نمی توانند رنگ های ویژه ای را تشخیص دهند
[ترجمه گوگل]افرادی که رنگ کور هستند معمولا از رایانه بدون تکنولوژی پشتیبانی استفاده می کنند اما نمی توانند رنگ خاصی را تشخیص دهند

2. Conclusion: Ambroxol has the assistive effect on infant pneumonia.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Ambroxol اثر کمکی بر ذات الریه نوزاد دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آمبروکسول تاثیر کمکی در شکم نوزاد دارد

3. Therefore, China needs to develop assistive technology higher education to support the development of assistive technology.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چین باید آموزش عالی فن آوری کمکی را توسعه دهد تا از پیشرفت فن آوری کمکی حمایت کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، چین نیازمند توسعه تحصیلات عالی تکنولوژی برای توسعه فناوری کمکی است

4. Verify that programmatic elements are accessible using assistive technology.
[ترجمه ترگمان]تایید کنید که عناصر برنامه ای با استفاده از فن آوری کمکی در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]تأیید کنید که عناصر برنامه نویسی با استفاده از تکنولوژی کمک در دسترس هستند

5. The most common assistive technologies for the blind are text-to-speech screen readers, refreshable Braille display systems, or related I/O devices.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین فن آوری کمکی برای نابینایان، خوانندگان صفحه نمایش متن به گفتار، سیستم های نمایش خط بریل، یا دستگاه های مربوط به من \/ O هستند
[ترجمه گوگل]رایج ترین تکنولوژی های پشتیبانی برای نابینا، خوانندگان صفحه نمایش به صورت صوتی و تصویری، سیستم های نمایشگر Braille قابل ارتقا یا دستگاه های I / O مرتبط هستند

6. In the evolving vocational rehabilitation and assistive device services, the increase of need of OT was also foreseen.
[ترجمه ترگمان]در نوسازی فنی حرفه ای و خدمات ابزار کمکی، افزایش نیاز به OT نیز پیش بینی شده است
[ترجمه گوگل]در حال رشد خدمات توانبخشی حرفه ای و خدمات کمک رسانی، افزایش نیاز به OT نیز پیش بینی شده است

7. Launch assistive technologies at login time by associating a user action with an assistive technology application.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی فن آوری های کمکی در زمان ورود به سیستم با ارتباط دادن کنش کاربر با یک برنامه فن آوری کمکی
[ترجمه گوگل]راه اندازی فن آوری های کمک در زمان ورود با اتصال یک عمل کاربر با یک برنامه کاربردی کمک فن آوری

8. ResultsThe total need rate of 281 cases for assistive devices was 7 73 %.
[ترجمه ترگمان]در مجموع نرخ مورد نیاز ۲۸۱ پرونده برای دستگاه های کمکی برابر با ۷۳ درصد بود
[ترجمه گوگل]نتایج: کل نیاز به میزان 281 مورد برای دستگاه های کمک دهنده 73٪ بود

9. Objective To analyze the adaptations of assistive devices to persons with physical disability.
[ترجمه ترگمان]هدف تحلیل سازگاری وسایل کمکی به افراد با معلولیت جسمی
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل سازگاری دستگاه های کمک به افراد دارای معلولیت جسمی

10. There is a huge gap in the assistive technology higher education between China and USA.
[ترجمه ترگمان]شکاف عظیمی در فن آوری کمکی آموزش عالی بین چین و ایالات متحده وجود دارد
[ترجمه گوگل]شکاف بزرگ در آموزش عالی فن آوری کمک در میان چین و ایالات متحده آمریکا وجود دارد

11. You can start GOK without enabling support for assistive technologies. However, some of the features of the application might not be available.
[ترجمه ترگمان]می توانید بدون پشتیبانی از فن آوری های کمکی، gok را شروع کنید با این حال، برخی از ویژگی های برنامه ممکن است در دسترس نباشد
[ترجمه گوگل]شما می توانید GOK را بدون حمایت از فن آوری های کمک کننده شروع کنید با این حال، برخی از ویژگی های برنامه ممکن است در دسترس نباشد

12. The focus shall be programmatically exposed so that assistive technology can track focus and focus changes.
[ترجمه ترگمان]تمرکز باید بر روی برنامه قرار گیرد تا فن آوری کمکی بتواند تمرکز و تغییرات تمرکز را پی گیری کند
[ترجمه گوگل]تمرکز باید به لحاظ برنامه نویسی به نمایش گذاشته شود تا فناوری کمک بتواند تمرکز و تمرکز تغییرات را دنبال کند

13. The design method of medical elastic assistive devices based on reverse engineering is proposed, and the expression for calculating strain energy of the elastic device is deduced in the paper.
[ترجمه ترگمان]روش طراحی وسایل کمکی elastic پزشکی مبتنی بر مهندسی معکوس پیشنهاد شده است و بیان برای محاسبه انرژی کرنش ابزار الاستیک در این مقاله استنتاج شده است
[ترجمه گوگل]روش طراحی دستگاه های پشتیبانی الاستیک پزشکی مبتنی بر مهندسی معکوس پیشنهاد شده است، و بیان برای محاسبه انرژی کششی دستگاه کششی در مقاله ذکر شده است

14. Although the event, which featured a well known political figure as the speaker, provided an American Sign Language interpreter, there were neither assistive listening devices nor captioning.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این رویداد، که یک شخصیت سیاسی معروف به عنوان سخنگو را نشان می داد، یک مترجم زبان اشاره آمریکایی ارایه داد، نه ابزار شنود کمکی داشت و نه گوشی تلفن
[ترجمه گوگل]اگر چه این رویداد که یک شخص سیاسی شناخته شده به عنوان سخنران برجسته بود، مترجم زبان گوگل اشاره ای را ارائه داد، نه دستگاه های شنیداری کمک و نه اسم مستعار وجود داشت

پیشنهاد کاربران

حمایتی

کمکی

یاری رسان
یاری گر

کمک کننده
مدد کار
یاری دهنده

providing aid or assistance


کلمات دیگر: