کاسپین
caspian
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to the caspian sea
جملات نمونه
1. The Caspian basin, which is rich in oil and gas reserves, is central to his new foreign policy doctrine.
[ترجمه ترگمان]حوزه دریای خزر که سرشار از ذخایر نفت و گاز است، مرکز سیاست خارجی جدید خود است
[ترجمه گوگل]حوضۀ دریای خزر، که دارای ذخایر نفت و گاز است، در خط مشی سیاست خارجی جدید خود نقش مهمی دارد
[ترجمه گوگل]حوضۀ دریای خزر، که دارای ذخایر نفت و گاز است، در خط مشی سیاست خارجی جدید خود نقش مهمی دارد
2. Azerbaijan borders the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]آذربایجان هم مرز با دریای خزر است
[ترجمه گوگل]آذربایجان مرز دریای خزر است
[ترجمه گوگل]آذربایجان مرز دریای خزر است
3. Potentially huge oil also lie underneath the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]نفت عظیمی نیز در زیر دریای خزر قرار دارد
[ترجمه گوگل]نفت بالقوه بزرگ نیز در زیر دریای خزر قرار دارد
[ترجمه گوگل]نفت بالقوه بزرگ نیز در زیر دریای خزر قرار دارد
4. Chinese moves in the Caspian could well create a backlash, for example.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، چین در دریای خزر به خوبی می تواند یک واکنش شدید ایجاد کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، حرکت چینی ها در خزر می تواند یک واکنش ایجاد کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، حرکت چینی ها در خزر می تواند یک واکنش ایجاد کند
5. The terrain extends east to west from the Caspian Sea to the Altay Mountains and north to south from the plains of Western Siberia to the oasis and desert of Central Asia.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه در شرق تا غرب از دریای خزر تا کوه های Altay و شمال از دشت های سیبری غربی تا واحه و کویر آسیای میانه امتداد دارد
[ترجمه گوگل]این زمین از شرق به دریای خزر به کوه های آلتایی و شمال و جنوب از دشت های سیبری غربی به اوازه و بیابان آسیای مرکزی گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]این زمین از شرق به دریای خزر به کوه های آلتایی و شمال و جنوب از دشت های سیبری غربی به اوازه و بیابان آسیای مرکزی گسترش می یابد
6. The Caspian holds a great amount of sturgeon, which yield eggs that are processed into caviar.
[ترجمه ترگمان]دریای خزر مقدار زیادی ماهی خاویار را در دست دارد که تخم مرغ تولید می کند و به خاویار فرآوری می شود
[ترجمه گوگل]خزر دارای مقدار زیادی از ماهیان خاویاری است که تخم مرغ را به خاویار می پردازند
[ترجمه گوگل]خزر دارای مقدار زیادی از ماهیان خاویاری است که تخم مرغ را به خاویار می پردازند
7. I have seen battle fleets in the Black Sea and the great war galleons of the Caspian.
[ترجمه ترگمان]من کشتی های جنگی را در دریای سیاه و کشتی های جنگی بزرگ دریای خزر دیده ام
[ترجمه گوگل]من ناوگان جنگی در دریای سیاه و جنگجویان جنگ بزرگ خزر را دیده ام
[ترجمه گوگل]من ناوگان جنگی در دریای سیاه و جنگجویان جنگ بزرگ خزر را دیده ام
8. Here were a people with more than 100,000 archers living alongside a great lake, possibly identified as the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]در اینجا افراد بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نفر از کمانداران که در کنار یک دریاچه بزرگ زندگی می کنند، احتمالا به نام دریای خزر شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]در اینجا افراد با بیش از 100،000 کماندار که در کنار دریاچه ای بزرگ زندگی می کردند، احتمالا به عنوان دریای خزر شناخته می شد
[ترجمه گوگل]در اینجا افراد با بیش از 100،000 کماندار که در کنار دریاچه ای بزرگ زندگی می کردند، احتمالا به عنوان دریای خزر شناخته می شد
9. It ranges throughout the Northern Hemisphere in both fresh and saltwater habitats, including the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]این منطقه در سراسر نیم کره شمالی در زیستگاه تازه و هم آب شور از جمله دریای خزر است
[ترجمه گوگل]در طول نیمکره شمالی در هر دو زیستگاه تازه و آب شور، از جمله در دریای خزر، این مناطق متغیر است
[ترجمه گوگل]در طول نیمکره شمالی در هر دو زیستگاه تازه و آب شور، از جمله در دریای خزر، این مناطق متغیر است
10. The dividing line between them runs roughly from the Caspian to the mouth of the Indus.
[ترجمه ترگمان]خط جداکننده بین آن ها تقریبا از دریای خزر تا دهانه رود سند امتداد دارد
[ترجمه گوگل]خط تقسیم بین آنها تقریبا از خزر به دهان هندوستان رسیده است
[ترجمه گوگل]خط تقسیم بین آنها تقریبا از خزر به دهان هندوستان رسیده است
11. The Chinese military expedition under Ban Chao, with 70,000 men, reached all the way to the Caspian sea in 97 AD.
[ترجمه ترگمان]سفر نظامی چین به رهبری بان Chao با ۷۰،۰۰۰ نفر، در سال ۹۷ بعد از میلاد به همه مسیر دریای خزر رسید
[ترجمه گوگل]عملیات نظامی چین تحت بانشو چائو، با 70،000 نفر، در سال 97 میلادی به دریای خزر ادامه داد
[ترجمه گوگل]عملیات نظامی چین تحت بانشو چائو، با 70،000 نفر، در سال 97 میلادی به دریای خزر ادامه داد
12. Numerous other routes were also plied throughout the ages, reaching all the way to Samarkand, Tashkent, India, and the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]مسیرهای متعدد دیگری نیز در سراسر سنین به کار رفت و همه راه را به سمرقند، تاشکند، هند و دریای خزر رساند
[ترجمه گوگل]راه های دیگر متعدد نیز در تمام طول سال ها گشت و گذار به سمرقند، تاشکند، هندوستان و دریای خزر
[ترجمه گوگل]راه های دیگر متعدد نیز در تمام طول سال ها گشت و گذار به سمرقند، تاشکند، هندوستان و دریای خزر
13. Russia has made generous offers to potential suppliers in the Caspian region against the gas market.
[ترجمه ترگمان]روسیه پیشنهاد سخاوتمندانه ای برای تامین کنندگان بالقوه در منطقه دریای خزر در برابر بازار گاز داده است
[ترجمه گوگل]روسیه پیشنهادات سخاوتمندانه ای برای تامین کنندگان بالقوه در منطقه خزر در برابر بازار گاز ارائه کرده است
[ترجمه گوگل]روسیه پیشنهادات سخاوتمندانه ای برای تامین کنندگان بالقوه در منطقه خزر در برابر بازار گاز ارائه کرده است
14. Three of the eight subspecies of tiger - the Bali, Caspian and Javan tigers are extinct.
[ترجمه ترگمان]سه مورد از هشت زیر گونه ببر - بالی، خزر و اهل جوان منقرض شده اند
[ترجمه گوگل]سه هشت گونه از ببر - ببرهای بالی، خزر و جاوانه منقرض شده اند
[ترجمه گوگل]سه هشت گونه از ببر - ببرهای بالی، خزر و جاوانه منقرض شده اند
پیشنهاد کاربران
دریای خزر
دریاچه بزرگ خزر
دریاچه خزر
دریای کاسپین یا مازندران که اعراب برای تمسخر ایرانیان نام خزر را بر آن نهادند .
( خزر ها اقوام بیابانگرد شمال دریای کاسپین )
( خزر ها اقوام بیابانگرد شمال دریای کاسپین )
کلمات دیگر: