کلمه جو
صفحه اصلی

hoody

انگلیسی به فارسی

هودی


پیشنهاد کاربران

لباس ساده ضخیم زمستانی استین بلند بدون زیپ یا دکمه

ژاکت، تی شرت یا پیراهن ورزشی کلاه دار

کلاه دار

سرانداز. [ س َ اَ ] ( اِ مرکب ) مقنعه و روپاکی باشد که زنان بر سر اندازند. ( برهان ) ( جهانگیری ) . مندیلی که بر بالای سر اندازند. ( رشیدی ) ( انجمن آرا ) . معجر و مقنعه. ( غیاث ) . نصیف. خِمار. ( ملخص اللغات ) :
وز نعمش بر سر گردون نگر
مقنعه سیم و سرانداز زر.
خواجوی کرمانی ( از رشیدی ) .
و سماعخانه دستار چنان گرم شد که مقنعه سرانداز و پیچیک رقاص گشته. ( دیوان نظام قاری ص 155 ) .
ای مقنعه و شدّه مرا صبحی و شامی
موبند و سرانداز چو نوری و ظلامی.
نظام قاری ( دیوان ص 112 ) .

پولیور


کلمات دیگر: